جنگ در سوریه به همه جهانیان نشان داد که روسیه نه تنها می تواند توسط نیروهای زمینی در امتداد مرزهای خود اقدام به عمل کند، بلکه از پتانسیل بزرگ نیروهای دریایی و نیروهای هوافضای خود نیز استفاده کند. روسیه به لطف استفاده از پایگاه دریایی در طرطوس، ازاین امکان برخوردار شده که در صورت لزوم کابل های ارتباطی زیر دریایی که خاورمیانه را به اروپا متصل می کنند کنترل کند.
به نقل ازصدانیوز،عقب نشینی سربازان آمریکایی از سوریه می تواند حاکی از این واقعیت باشد که روسیه یک نیروی نظامی – سیاسی غالب در خاورمیانه است. این مسئله اکنون موجب نگرانی بسیاری از تحلیلگران غربی شده که فکر می کنند مسکو واشنگتن را در جنگ بر سر مدیترانه شرقی دور زده است.
پایگاه های نظامی در سوریه
یکی از مهمترین دلایل علاقه وافر مسکو به حوادث درسوریه وجود پایگاه های نظامی روسیه در این کشور بود که امکان کنترل شرایط در مدیترانه شرقی را فراهم می کنند. این پایگاه ها در خاک سوریه برای کشور ما (روسیه) از اهمیت استراتژیک برخوردارند.
اولین تأسیسات مهم، پایگاه نظامی دریایی در شهر ساحلی طرطوس است. به طور رسمی از آن به عنوان ۷۲۰-مین مرکز تدارکات و لجستیک نیروی دریایی روسیه ذکر شده است که تقریباً نیم قرن پیش در سال های دور ۱۹۷۱ افتتاح شد. در دوره پس از اتحاد جماهیر شوروی علاقه به این پایگاه کاهش یافت، اما با توجه به تغییر اوضاع سیاسی در خاورمیانه و در کل جهان دوباره این علاقه افزایش یافت.
در سال ۲۰۱۵، این پایگاه بر اساس نیاز به تأمین اسکادران مدیترانه ای نیروی دریایی روسیه که مشتمل بر ۱۰ کشتی جنگی می شد نوسازی شد. زمین پایگاه برای ۴۹ سال اجاره شده است و این اجاره به طور خودکار برای ۲۵ سال دیگر تمدید می شود. اکنون این پایگاه برای حضور دائمی ۱۱ کشتی جنگی از جمله کشتی های جنگی دارای نیروگاه هسته ای طراحی شده است.
در سال ۲۰۱۶، تصمیمی مبنی بر بازتعریف مرکز تدارکات و لجستیک به پایگاه نظامی دریایی دائمی و فعال گرفته شد. ایجاد این پایگاه کاملاً مطابق با منافع روسیه در این منطقه است، زیرا امکان استقرار دائمی کشتی های اسکادران مدیترانه در مدیترانه شرقی را فراهم می کند. اکنون این پایگاه در طرطوس به طور فعال توسط زیردریایی های نیروی دریایی روسیه مورد استفاده قرار می گیرد.
دومین تاسیسات مهم، پایگاه هوایی حمیمیم است که در اراضی روستای حمیمیم قرار دارد جایی که فرودگاه بین المللی باسل الااسد در آن واقع است. در حال حاضر، این پایگاه هوایی سوریه توسط نیروهای هوافضای روسیه مورد استفاده قرار می گیرد. در تاریخ ۲۶ اوت ۲۰۱۵، این پایگاه هوایی برای استفاده به صورت رایگان تحویل نیروهای مسلح روسیه شد و اکنون نه تنها یگان های هوانوردی نیروی هوافضای روسیه، بلکه ستاد گروه نیروهای مسلح فدراسیون روسیه در سوریه و مرکز آشتی طرفین درگیری و کنترل استقرار پناهندگان نیز در آن حضور دارند.
پایگاه هوایی حمیم و پایگاه نظامی دریایی طرطوس از نقاط کلیدی برای تثبیت منافع روسیه در سوریه هستند. به لطف این پایگاه ها، نیروهای مسلح روسیه از این امکان برخوردارند که نه تنها در خود سوریه، بلکه در صورت لزوم، در بالکان و دریای مدیترانه شرقی نیز فعالیت کنند. از دست دادن این پایگاه ها که در صورت سرنگونی بشار اسد توسط نیروهای طرفدار آمریکاییها تقریباً اجتناب ناپذیر است، ضربه ای جدی به مواضع روسیه در خاورمیانه خواهد بود.
براساس اطلاعات منابع متعدد، علاوه بر نیروهای مسلح روسیه، تشکیلات شرکت های نظامی خصوصی نیز در خاک سوریه وجود دارند. که انواع مختلفی از وظایف محوله را برعهده دارند – از خدمات امنیتی گرفته تا شرکت در عملیاتهای ویژه علیه مخالفان اسد. سوریه به یک “مرکز حاد مناقشه” تبدیل شده که الگوهای جدید استفاده از تشکیلات مسلح غیر دولتی در آن در حال اجراست.
به هر حال، تمام کشورهایی که درگیر جنگ داخلی سوریه هستند عملاً به چنین تشکیلات – “واسطه گرها” روی می آورند. آمریکایی ها از یگان های مدافع خلق کرد و مبارزان سنی ضد اسد پشتیبانی می کنند، ترکیه به گروه های سنی و ترکمن در شمال سوریه کمک می کند، عربستان سعودی تعدادی از گروه های اهل سنت را تأمین مالی می کند و ایران به “حزب الله” لبنان و گروه های مسلح داوطلب شیعه از افغانستان، پاکستان و عراق تکیه می کند.
مشارکت گروه ها و نیروهایی که ظاهرا تحت کنترل دولت های رسمی نیستند موجب میشود تا مسئولیت اقدامات آنها در درگیری ها از ما (روسها) سلب شود و از طرف دیگر تلفات پرسنل نیروهای مسلح خود را به حداقل برسانیم که خود این امر باعث کاهش نارضایتی عمومی می شود. چراکه مرگ مزدوران یا داوطلبان، مثل کشته شدن سربازان – به خصوص که به زور هم رفته باشند – بازتاب عمومی ندارد، چونکه آنها داوطلبانه به جنگ رفتنند و خیلی خوب می دانستند که کجا و چرا می روند، واین انتخاب خودشان بوده است.
جنگ در سوریه و آخرین سلاح ها
عملیات های نظامی در سوریه تا حدی به “مانورهای نظامی” با شکوهی تبدیل شده اند، که در عمل امکان آزمایش انواع جدید سلاح ها را باعث می شوند و تعامل انواع مختلف نیروهای مسلح و شاخه های نظامی را فراهم می کنند.
به همین خاطر، فرماندهی روسیه توجه ویژه ای به حملات موشکی – بمبی به پایگاه های جنگجوهای سوری معطوف داشت. به عنوان مثال، حملات موشکی به مواضع نیروهای ضد اسد از ناوهای جنگی روسیه مستقر در دریای خزر و همچنین از زیردریایی های مستقر در دریای مدیترانه شرقی آغاز شدند. دقیقا زیردریایی ای که در آب های مدیترانه بود شهر رقه، یعنی جایی را که در آن زمان نیروهای بسیاری از مخالفان اسد وجود داشتند، مورد حمله موشکی قرار داد.
جنگ در سوریه به همه جهانیان نشان داد که روسیه نه تنها می تواند توسط نیروهای زمینی در امتداد مرزهای خود اقدام به عمل کند، بلکه از پتانسیل بزرگ نیروهای دریایی و نیروهای هوافضای خود نیز استفاده کند. انجام حملات از یک پایگاه در دریای خزر به سوریه دوردست نشان داد که روسیه حتی ضرورتی به ارسال کشتی در مجاورت منطقه ای که درگیرجنگ است ندارد – سلاحی وجود دارد که می تواند دشمن را تا هزاران کیلومتر مورد هدف قرار دهد.
نقش ویژه ای به تجهیزات جنگ الکترونیکی داده شد، که ژنرال های آمریکایی هم که اوضاع بغرنج سوریه را تجزیه و تحلیل می کنند مجبور به پذیرش آن شدند. بنابراین، در بهار سال ۲۰۱۸، رئیس ستاد فرماندهی عملیات ویژه ارتش آمریکا وادار به اذعان این موضوع شد که ارتش آمریکا در خاورمیانه مجبور شد تا در شدیدترین شرایط جنگ الکترونیک در دنیای مدرن شرکت کند. یعنی ارتش روسیه در عمل، تجهیزات جدید جنگ الکترونیکی را آزمایش کرد که تاثیر بالای خود را اثبات کردند.
روسیه به لطف استفاده از پایگاه دریایی در طرطوس، ازاین امکان برخوردار شده که در صورت لزوم کابل های ارتباطی زیر دریایی که خاورمیانه را به اروپا متصل می کنند کنترل کند. در آن صورت، زیردریایی های ما می توانند زیرساختهای ارتباطی را از بین ببرند، و بدین ترتیب ضربه بزرگی به کشورهای غربی وارد کنند. به هر حال، این امر مدتهاست که مورد توجه فرماندهی نیروهای مسلح بریتانیا، یکی از آن کشورهای اروپایی که از ترس تقویت نفوذ نظامی – سیاسی روسیه در منطقه مدیترانه عصبی شده اند، قرار گرفته است.
روابط روسیه و ایران در بطن جنگ سوریه
عملیات جنگی در سوریه به روسیه اجازه داد تا تعامل نزدیک تری با ایران برقرار کند. در سال های اخیر، تهران به یکی از نزدیکترین متحدین روسیه در خاورمیانه تبدیل شده است.
ایران با توجه به روابط دشوارش با ایالات متحده و اروپای غربی، رقابت با عربستان سعودی و دشمنی دیرینه با اسرائیل، به سادگی چشم انداز دیگری ندارد. از آنجا که مقامات تهران همچنان به حفظ رژیم بشار اسد در سوریه علاقه مند بودند، نیروهای مسلح ایران و روسیه در واقع با هم وارد عمل شدند و ساز و کارهای تعامل نیز جواب داد.
برای ایران و سوریه، حضور نظامی روسیه به ضمانت امنیت نیروهای خودشان هم مبدل شده است. در واقع، مادامی که نیروهای روسی در خاک سوریه قرار دارند، اسرائیل از حمله به مواضع ایران در سوریه واهمه دارد. اکنون استقرار یک سیستم پدافند هوایی گسترده در سوریه توسط روسیه برای رهبری اسرائیل بسیار نامطلوب است، زیرا این امر ارتش اسرائیل را از فرصت حمله به مواضع حزب الله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در سوریه کاملاً محروم می کند.
در عین حال، روسیه فرصت های گسترده ای را برای فشار به اسرائیل، ترکیه، عربستان سعودی و همچنین بر ایران و سوریه به دست آورد. در حقیقت، مسکو جایگاه یکی از قوی ترین بازیگران سیاست خاورمیانه را به خودش برگرداند. اکنون همه طرفین درگیری در خاورمیانه به روسیه گوش فرا می دهند، زیرا مسکو روابط عادی را هم با آنکارا، هم با ریاض هم با تهران و هم با بیتالمقدس حفظ می کند.
آیا آمریکاییها خاورمیانه را به روسیه تسلیم می کنند؟
خاورمیانه با گذشت زمان دیگر برای ایالات متحده «نقطه شماره یک» روی نقشه جهان معاصر نیست. اگرچه ارتش ایالات متحده هنوز در سوریه حضور دارد اما واشنگتن علاقه کمتری به امور سوریه نشان می دهد. اگر در طول جنگ سرد، خاورمیانه یکی از مناطق اصلی جهان بود که رویارویی دو ابرقدرت در آن آشکار می شد، اکنون منطقه آسیا و اقیانوسیه برای رهبری آمریکا از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است.
اکنون دولت دونالد ترامپ تمایل به عقب نشینی هرچه بیشتر سربازان آمریکایی از سوریه و همچنین از افغانستان را کتمان نمی کند. در واقع، به همین دلیل تضادهای بسیار جدی در رهبری نظامی-سیاسی ایالات متحده به وجود آمده است. بسیاری از رهبران نظامی آمریکا نمی خواستند از سوریه خارج شوند از ترس اینکه این کار مواضع آمریکا را تضعیف کند و به بشار اسد اجازه دهد یک بار و برای همیشه با مخالفانش دست بدهد.
علاوه بر این، مخالفان عقب نشینی نیروها به وضعیت بسیار خطرناک ایران و اسرائیل هم توجه می کردند. حضور ارتش ایران در سوریه، فعال شدن حزب الله تحت کنترل تهران – همه اینها خطرات بیشماری را برای دولت اسرائیل، متحد سنتی آمریکا در خاورمیانه ایجاد می کند. اما ترامپ علی رغم حامی ترین نگرش خود در قبال اسرائیل، هنوز از اندیشه به حداقل رساندن حضور نظامی آمریکا در سوریه چشم پوشی نکرده است.
جالب اینجاست آمریکایی ها که با جدیت از روابط روسیه با اوکراین انتقاد می کنند، نیازی نمی بینند که مسکو نیروهای روس را از سوریه خارج کند، و در واقع آنها نسبت به حمایت روسیه از رژیم بشار اسد نسبتاً بی رحمانه واکنش نشان می دهند. اما آیا این بدان معنی است که واشنگتن ایده کنترل خاورمیانه را کاملاً کنار گذاشته و تصمیم به “تسلیم” آن به روسیه گرفته است؟
آمریکایی ها در خاورمیانه دچار سردرگمی بسیار جدی شده اند، مشکلات زیادی درست کرده اند که تنها جنبه مالی ندارند (میلیاردها دلار نه تنها برای حفظ ارتش خود، بلکه هزینههای سنگینی نیز برای گروه های مسلح مخالف اسد نیز خرج می کنند.)
بنابراین، پشتیبانی از کردهای داوطلب مخالف اسد به وخیم تر شدن روابط بین آنکارا و واشنگتن منجر شده است. برای اردوغان، کردها بدترین مخالفان به شمار می روند و هرگونه حمایتی از سمت آمریکایی ها که به دست کردهای سوری برسد، از نظر رئیس جمهوری ترکیه خیانت محسوب می شود. چراکه ترکیه زمانی متحد اصلی نظامی – سیاسی ایالات متحده در مدیترانه شرقی به حساب می آمد!
از طرف دیگر، مقامات ایالات متحده به خوبی می دانند که روسیه علاقه ای به تقویت چشمگیر ایران ندارد. در این صورت خود مسکو تهران را متوقف می کند. این که ولادیمیر پوتین و بنیامین نتانیاهو کاملاً از نزدیک ارتباط برقرار می کنند و ماهیت ویژه روابط روسیه و اسرائیل را نمایش می دهند موید همین واقعیت است. بنابراین، زود است که بگوییم ایالات متحده به سادگی خاورمیانه را به روسیه “واگذار می کند”.