به نظر می رسد که سیاستگذاران و تصمیم سازان ایران نیز باید در مورد تحولات آتی افغانستان دست کم دو سناریوی محتمل زیر را در دستور کار قرار دهند.
به گزارش نباء خبر، به تحلیل مدیر مسئول نباء خبر،تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در افغانستان، تحت هر شرایطی که شکل بگیرد، بر امنیت ملی ایران تاثیر مستقیم و غیر مستقیم بر جای خواهد گذاشت. علت آن است که افغانستان در حوزه فرهنگی ـ تمدنی ایران قرار دارد و دو کشور مرزهای طولانی با هم دارند. مرزهایی که به دلیل ویژگی های جغرافیایی حفاظت از آنها دشوار و با هزینه های بسیار سنگینی هم به طور کامل عملی نخواهد شد. صلح و ثبات در افغانستان و تشکیل حکومت فراگیر، متشکل از همه اقوام، می تواند به تثبیت امنیت در ایران نیز منجر شود.
ایران در مرزهای شرقی خود، طی چند دهه گذشته، با مشکلات عدیده ای مواجه بوده است و بی ثباتی و هرج و مرج داخلی در افغانستان، از عوامل اصلی این مشکلات بوده است. روند دولت سازی نوین در افغانستان، مسایلی متفاوت را در مرزهای شرقی ایران حاکم کرده است و برای ایران دارای تهدیدات و فرصت های متعددی بوده است.
پس از امضاء توافق صلح ایالات متحده آمریکا و جنبش طالبان (29 February 2020)در قطر، بین طرفین توافق شد زمینه خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان ظرف ۱۴ ماه توسط طرفین ایجاد شود.
پیرو این توافق در تاریخ January 31, 2021 ، بنا به دعوت رسمی وزارت امور خارجه ایران ، ملا برادر آخوند، رئیس دفتر سیاسی طالبان به همراه تعدادی از اعضای دفتر سیاسی این گروه جهت رایزنی سیاسی به ایران آمدند، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران هدف از این دیدار را «ترغیب طرف های افغان به گفتگوهای بین الافغانی و تشویق به یافتن راه حل مسائل از طریق گفتگو، حمایت از تمام نیروهای افغان برای یافتن فصل مشترک همکاری در بیرون رفتن نیروهای خارجی از افغانستان و امنیت افغانستان پس از خروج نیروهای خارجی» عنوان کرده است.
بر این اساس ایران در تلاش توسعه نفوذش در افغانستان است تا بتواند در صورت ضرورت از آن به نفع خود استفاده کند.ایران تمایل دارد گروه طالبان دور از قدرت در دولت مرکزی پساتوافقنامه صلح باقی بماند. ایران در صورتی مایل به همکاری با دولت آینده افغانستان مرکب از طالبان خواهد بود تا منافع اساسی این کشورحفظ گردد. و اطمینان حاصل کند که با نشستن طالبان بر اریکه قدرت، تنشها و منازعات همانند دهه ۱۹۹۰ از سر گرفته نخواهد شد؟
در سیاست های راهبردی ایران عواملی که رابطه محتمل طالبان و ایران را تقویت میکنند عبارتند از:
- حفظ و تقویت ارتباط با گروههایی که از لحاظ فرهنگی و دینی به آنها نزدیک می باشد که به نوبه خود منجر به نفوذ بیشتر ایران در افغانستان خواهد شد. ( بهره برداری از اصل «geoculture» )
- کاهش تهدید علیه امنیت ملی ایران بواسطه حذف نفوذ و حضور قدرتهای بزرگ در افغانستان (بهره برداری از اصل «geostrategic»)
- نفوذ و دسترسی به بازارهای افغانستان، جهت کسب منافع بیشتر اقتصادی(بهره برداری از اصل «geoeconomic»)
- به دست آوردن آبهای رود هیرمند، جلوگیری از بیثباتی در امتداد مرزهای شرقی و مبارزه با قاچاق مواد مخدر (اصل امنیت ملی)
در یک ملاحظه کلی در سطح بین الملل ،با توجه به شرایط کنونی، درباره آینده افغانستان دو دیدگاه خوشبینانه و بدبینانه وجود دارد. گروهی به نگاه بدبینانه معتقدند که خروج ارتش آمریکا، متحدین و ناتو از افغانستان، لاجرم لبنانی دیگر (طی دهه 1980) و ماندن در افغانستان، اسرائیل ـ فلسطینی دیگر شکل خواهد داد و آمریکا نخواهد توانست، در فاصله زمانی مناسب، افغانستان کنونی را سامان دهد. چنانچه افغانستان موفق به تعریف مجدد از روابط میان گروه های متعدد قومی ـ مذهبی که باید بر همزیستی و برابری استوار باشد، نگردد و به نحو موثری با خشونت های کنونی و نیروهای گریز از مرکز مقابله نکند، تنش های موجود همچنان به صورت یک مشکل دائمی در حیات سیاسی افغانستان ـ و منطقه ـ باقی خواهند ماند…، و گروه دیگر که از منظر خوشبینی به مسئله می نگرند، معتقدند که آمریکا در راستای راهبرد سیطره جویانه خود، با انعطاف پذیری و تغییرات تاکتیکی، به تدریج قدرت را به افغان ها، به خصوص در حوزه های امنیتی منتقل می کند و به صورت هدایت شده، از ظرفیت های سازمان ملل، ناتو و سایر متحدین خود در افغانستان در راستای کاهش هزینه های خود استفاده خواهد کرد و تا سال های سال در افغانستان خواهد ماند و نظر به نگرانی، به جایی که در زمینه شرایط بغرنج احتمالی پس از خروج نیروهای بین المللی وجود دارد، با توجه به شکاف های قومی و مذهبی افغانستان، فرآیند ملت سازی با مشارکت بازیگران فرا منطقه ای، تا حصول اطمینان لازم و استقرار ثبات و امنیت، باید ادامه یابد.
در راستای دو گزاره فوق، به نظر می رسد که سیاستگذاران و تصمیم سازان ایران نیز باید در مورد تحولات آتی افغانستان دست کم دو سناریوی محتمل زیر را در دستور کار قرار دهند. سناریوی اول اینکه همزمان ضمن پافشاری برنهادینه سازی امنیت و تسریع در روند بازسازی، زمینه نفوذ بیش از پیش نیروهای سیاسی همگرا با ایران را در ساختار قدرت مهیا کنند و به این روند ادامه دهند و راهکار بدیل دیگر اینکه با توجه به اینکه احتمال دارد، با توجه به شکاف های عمیق قومی ـ مذهبی در افغانستان و فراز و فرود تلاش های گریز از مرکز که صورت می گیرد، درگیری های داخلی به تجزیه تدریجی افغانستان منجر خواهد شد که در آنصورت ایران باید با حمایت های سیاسی و لجستیک از گروه های همگرا با ایران، بسترهای لازم جهت نهادینه سازی نیروهای همگرا را بخصوص در نواحی غربی افغانستان، بیش از پیش مهیا سازد.