مصاحبه با شاعر توانا و جوان سامان جابری

سلام و عرض ادب خدمت همراهان همیشگی صدانیور. در این قسمت از برنامه در خدمت شاعر عزیز جناب آقای سامان جابری هستیم. سامان جان سلام. لطفا خودتو برای دوستان معرفی کن.

• منم سلام عرض می کنم خدمت شما و دوستان عزیزم. سامان جابری متولد سال ۱۳۶۸ . چند ساله ک بخاطر علاقه ی شخصیم نسبت به شعر و نثر کمی خط خطی انجام میدم و لذت می برم و از دوره ی کودکی علاقه ی بسیاری زیادی داشتم به نوشتن .اما اوج این اتفاق از دوره ی نوجوانی به بعد صورت گرفت.

بسیار عالی. یعنی حدود چند ساله مینوسی و بیشتر به چه قالبی علاقه داری؟

• حدودا نزدیک به ده سال میشه. البته از قبل تر ها هم چیزهایی نوشته بودم. شعر نمی نوشتم. به نثر علاقه ی خیلی زیادی داشتم. اما نمیدونم چرا و چه اتفاقی افتاد ک الان بیشتر به شعر روی آوردم. اما حقیقتش اینه که داستان نویسی و به عبارتی نویسندگی رو بیشتر از شعر دوست نداشته باشم، کمتر نیست. درحال حاضر هم در همه ی قالب ها می نویسم.

خیلی هم خوب امیدوارم همیشه موفق باشی. سامان جان اولین شعری رو که نوشتی یادت میاد؟

• بله. یک مثنوی نوشته بودم که خیلی دوست داشتمش.

سامان جان سه شاعر از شاعرهای در قید حیات که به شعراشون علاقه داری را نام میبری؟

• بله با کمال میل. فاضل نظری، حسین جنتی، سعیدصاحب علم. البته شخصن علاقه دارم به شعرشون

خیلی هم عالی.

– این بیت از فاضل بسیار زیباست و یکی از ابیات مورد علاقه ی من.

انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت

انقدر که خالی شده بعد از تو جهانم

درود بر تو و جناب فاضل عزیز. سامان جان کتابی ازت چاپ شده تا به حال؟

– یک مجموعه بزودی به چاپ میرسه . اما علاقه ای به چاپ کتاب ندارم و این مورد هم پیش اومد. یکی دوبار هم بچگی کردم و اقدام به چاپ کردم اما خوشبختانه به علت ممیزی به مشکل برخورد.

سامان عزیز می خواستم بدونم ملاک شما برای چاپ مجموعه شعرتون چی بوده ؟ یعنی چطور شد که پیش آمد یک مجموعه شعر را به چاپ بسپارید؟

– بنظر من یک مجموعه ی شعر باید از فیلترهای خاصی عبور کنه. اول اینکه پختگی لازم رو پیداکرده باشه و اینکه خود مؤلف به این نتیجه رسیده باشه ک کم نگذاشته و هرچه ک در وجودش داشته تماما خرج کرده و به عبارتی سفارشی هم شعری رو نسروده باشه و اینکه تونسته باشه حرف نویی رو ارائه بده نه اینکه تکرار مکررات. من شخصا مخالف چاپ مجموعه هستم مگر اینکه اون مجموعه دارای ارزش ادبی باشه.

خیلی هم عالی برادر. امیدوارم به زودی مجموعه ی مورد علاقه ات را چاپ کنی. یک سوال دیگر. شما کدام جلسه ی شعر را بیشتر حضور داشتی؟

– من در جلسات هنگام،اشراق،چهارباغ،ملل،فرهیختگان،خانه ی ادبیات،امید،ققنوس، خانه ی شاعران ایران و جلسات زیاد دیگری شرکت میکنم …ودرجریان جلسات انجمن غزل ، زمستان وباران و دیگرانجمن ها که الان حضورذهن ندارم هستم وپیگیری می کنم

بسیار عالی. سامان عزیز امیدوارم در تمام مراحل زندگی ات موفق و پیروز باشی و ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادی. در آخر یکی از شعرای خودت رو که خیلی بهش علاقه داری برای ما بخون.

• منم تشکر می کنم از شما و همه ی دوستانم در سطرهای شکسته و صدانیوز که این وقت رو در اختیار من قرار دادن و امیدوارم دوستانی عزیزی که این مصاحبه ی گرم و صمیمی رو میخونن لذت ببرن. در آخر همانطور که فرمودین یکی از شعرای مورد علاقه ی خودم رو میخونم.

.

بدترین حادثه‌ی زندگی‌ام بعد از تو
این گونه رقم خواهد خورد

فکرکن
بی تو به دریا بروم
از قضا دختری آنجا باشد
رنگ پیراهن او
رنگ لباست باشد
چه بلائی به سرم می‌آید؟
حال روزهای منِ بعد از تو
حال یک طفل بدون پدر است
درکم کن…

سامان جابری