برنده رتبه ۴ از منطقه ۲ کشور در رشته علوم انسانی میگوید برای تقویت صلح تلاش خواهد کرد رشته حقوق بین الملل بخواند و کار بزرگی که برقراری صلح است را انجام بدهد. ریسک تغییر رشته در سال آخر دبیرستان از علوم تجربی به علوم انسانی بالا نبود؟ چرا. پس چرا این کار را […]
برنده رتبه ۴ از منطقه ۲ کشور در رشته علوم انسانی میگوید برای تقویت صلح تلاش خواهد کرد رشته حقوق بین الملل بخواند و کار بزرگی که برقراری صلح است را انجام بدهد.
ریسک تغییر رشته در سال آخر دبیرستان از علوم تجربی به علوم انسانی بالا نبود؟
چرا.
پس چرا این کار را کردید؟
چون ریسکش بالا بود دلیل نمی شود انجام نشود. نیاز بود انجام بدم.
از این کار راضی هستید؟
آره، فعلا!
چالش و ریسک را دوست دارید؟
آره!
ریسک بعدی چیست؟
ریسک بزرگ بعدی، این است که حقوق جزا نخوانم.
چرا نخوانید؟
همین دیگر! توضیحش سخت است.
اگر این رشته به شما چسبید و رهایتان نکرد می خواهید چه کنید؟
نمی دانم. انگار قرار است بچسبد!
دوست دارید توضیح بدهید چرا از رشته حقوق جزا فراری اید؟
می خواهم حقوق بین الملل بخوانم. اگر حقوق کیفری و جزا بخوانم، باید وقت زیادی اختصاص به آن بدهم. اگر حقوق بین الملل بخوانم باید وقت زیادی روی یادگیری زبان خارجی بگذارم. اینجا سر زمان بندی ریسک است. سر مطاتلعه حقوق بین الملل و زبان اصلی و از این که در کشور بمانم. آنجا ریسک است.
یعنی از درسهای زبان دانشگاه واهمه دارید؟
اصلا واحدهای دانشگاه مهم نیست. وقت گذاشتن برای خودم مهم است. واحدهای دانشگاه را پاس می کنی می رود دنبال کارش. اگر دنبال وکالت بروم برای زبان خارجی لازم نیست به صورت ویژه کار کنم. این مشکل است!
در دوره کارشناسی حقوق می خواهید چه کنید؟
طبعا درسهای دانشگاه را بخوانم و در کنارش انگلیسی بخوانم و بعد کتابهای حقوق بین الملل را پیش خوانی کنم.
کدام دانشگاه رفتنی هستید؟
تهران! البته بحث انتخاب بین دانشگاه شهید بهشتی و تهران برایم جدی است. برخی می گویند استادان این طرفی بهترند، تعدادی می گویند آن طرف بهتر است.
پس دانشگاه تهران قطعی است؟
بله!
شکی ندارید؟
نه، دعوای ذهنی من بین پول است و کار بزرگ.
کار بزرگ دیگر چیست؟
کار بزرگ پیشرفت توی حقوق بین الملل است.
در این باره الگویی دارید؟
بله، استاد جمشید ممتاز. او استاد دانشگاه تهران بود. در تیم هسته ای دکتر ظریف حضور داشت. از استادان دیوان دادگستری لاهه است و آنجا تدریس دارد.
این استاد را از کجا شناختید؟
درباره تیم هسته ای که بررسی می کردم نقش ایشان برایم جالب بود.
چرا باید تیم هسته ای را بررسی کنید؟
فکر می کردم کار بزرگی کردند، برقراری صلح کار بزرگی است.
چرا به صلح علاقه دارید؟ مگر جنگ چه ایرادی دارد؟
کتاب ۱۹۸۴ را خواندید؟ در آن کتاب می گوید: “جنگ، صلح است”. ما در جنگ پیروز شدیم چون صلح کردیم. انگار حرفهایم خیلی فلسفی شد. مردم این چیزها را دوست ندارند.
تا حالا گفته اند از سنتان بالاتر فکر می کنید؟
نه، مردم نمی فهمند دارم بالاتر فکر می کنم. فکر می کنند روانی و متوهمم. شاید هم هستم!
به خاطر این افکار، احساس توهم می کنید؟
نه، بقیه اینطور فکر می کنند. شاید هم درست فکر می کنند.
فکر می کنید باهوشید؟
فکر می کنم اگر قرار باشد بخشی از ذهنم را تقویت کنم همین هوش هیجانی است.
کار بزرگتان در حقوق بین الملل چه خواهد بود؟
بازهم برقراری صلح.
چرا جنگ نه؟
جنگ، صلح است دیگر.