غیبت

عصرِیک جمعه ی تلخ دونفر بر اثر حادثه ای جان دادند همزمان مجلس ختمی بود و من و جمعی غمِ آن حادثه را می خوردیم از قضا فاتحه خوان ها همگی پایه ی غیبت بودند من ک این فاجعه را میدیدم روی یک کاغذ آ۴وصیت کردم بعدِ مرگم نه کسی فاتحه ای بِفْرِسْتَد نه کسی […]

عصرِیک جمعه ی تلخ

دونفر بر اثر حادثه ای جان دادند

همزمان مجلس ختمی بود و

من و جمعی غمِ آن حادثه را می خوردیم

از قضا

فاتحه خوان ها همگی پایه ی غیبت بودند

من ک این فاجعه را میدیدم

روی یک کاغذ آ۴وصیت کردم

بعدِ مرگم نه کسی فاتحه ای بِفْرِسْتَد

نه کسی پشت سرم زر بزند

سامان جابری


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید