در شرایط فعلی بیشتر به نظر میآید که بازار برای فروشندگان فرصت فروش بیشتری ایجاد میکند بنابراین میتوان انتظار داشت که حجم معاملات بازار در روزهای پیش رو بیشتر شود.
به نقل ازصدانیوز،بورس تهران در نیمه دوم مهرماه سال جاری افتی قابل توجه را تجربه کرد. این بازار که در اسفندماه سال گذشته دور تازهای از رشد را آغاز کرده بود به گونهای تقریبا بیوقفه به رشد خود ادامه داد و در نهایت تا میانه مهرماه بازدهی در حدود ۱۱۰ درصد را برای بورس تهران به ارمغان آورد. به موجب این رشد شاخص کل این بازار به میزان تقریبی ۱۷۳ هزار واحد رشد کرد و از سطح حدودی ۱۵۷ هزار واحدی به سطح ۳۳۰ هزار واحدی رسید. البته این بازده تنها به بورس تهران محدود نشد و نمادهای فرابورسی نیز از آن جهت که مانند بورس از عوامل بنیادین مشابهی تاثیر میپذیرفتند، پا به پای تدپیکسیها رشد کردند.
با این حال پس از یک دوره رشد و هجوم نقدینگی به معاملات بازار سهام از اواسط مهرماه شاهد عقبگرد قیمتها و فشار عرضه در نمادهای مختلف بازار بودیم. فشار فروش در بسیاری از نمادها طی این دوره به حدی بود که برای چند روز متوالی سهمهای زیادی را صف فروش کرد و با وجود آنکه شاخص بورس تنها ۱۰ درصد از ارتفاع خود را از دست داد، طی هفتههای اخیر شاهد افت بیش از ۵۰ درصدی برخی از نمادها بودیم.
در این هفته و در شرایطی که معاملات بازار به دلیل تعطیلات یک روز در میان دنبال میشد، ورق معاملات به نفع تقاضا برگشت و کاهش عرضهها توانست برخی نمادها را طی روزهای گذشته با افزایش قیمت رو به رو کند.
در این شرایط نکته قابل توجه نه افزایش قیمتها بلکه حجم معاملات است که نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده. در شرایط فعلی بیشتر به نظر میآید که بازار برای فروشندگان فرصت فروش بیشتری ایجاد میکند بنابراین میتوان انتظار داشت که حجم معاملات بازار در روزهای پیش رو بیشتر شود. به نظر میآید که در روزهای پیش رو به شرط وجود ثبات در سایر متغیرهای تاثیرگذار مانند نرخ ارز، قیمتهای جهانی و شرایط بینالمللی سیاسی و اقتصادی، شاهد کاهش قیمت سهام در کلیت بازار باشیم. با این حال باید توجه داشت که منفی شدن فضا به منزله وقوع افت در تمامی صنایع یا نمادها نخواهد بود.
در حال حاضر وضعیت صنایع به گونهای است که با فرض ثبات شرایط نمیتوان گفت که صنعتی خاص دارای شانس بیشتر برای رشد نسبت به سایر صنایع است. به عبارتی رشد قیمتها در نیمه نخست سال جاری به گونهای بوده که قیمت در اغلب صنایع، توجیه بنیادی جذابی برای هجوم تقاضا را دارا نیستند. با این حال عدم جذابیت در کلیت بازار به این معنا نخواهد بود که در ماههای پیش رو تقاضای سفته بازی در نمادهای کوچک و مستعد شکل نمیگیرد.
به نظر میآید که افت قیمت احتمالی در روزهای پیش رو بیش از آنکه گریبان نمادهای بینادی بازار را بگیرد، در نمادهایی دیده شود که از شرایط بنیادی مناسبی برخوردار نیستند و صورتهای مالی آنها سود مناسبی را نصیب سرمایهگذاران نمیکنند. در موقعیت فعلی طبیعی است که در صورت تداوم خروج نقدینگی از بازار نمادهای ضعیفتر نسبت به نمادهای بنیادی بازار افت بیشتری را تجربه کنند. آنطور که از جریانات نقدی بازار به میتوان استنباط کرد به دلیل رکود بازارهای موازی نظیر طلا و ارز، خروج احتمالی نقدینگی، پولهای بازار را در کوتاهمدت به سمت داراییهای با درآمد ثابت خواهد برد. با توجه به آنکه در حال حاضر متغیرهای بسیاری بر روند بلندمدت بازار اثر خواهند داشت بنابراین نمیتوان در مورد مسیر پیش روی بازار در بلندمدت و تا پایان سال نظر قطعی داد چراکه بسیاری از تصمیمات موثر بر فعالیت شرکتهای بورس و فرابورسی در خارج از شرکتها و از سوی نهادهای تصمیمسازی گرفته میشوند که دارای دید کلان نسبت به اقتصاد کشور هستند.