خط فقر در کشور مسیری صعودی را سپری کرده و در سال ۱۴۰۰ با رشدی ۵۰ درصدی مواجه شده است. دادههای آماری نشان میدهد
به گزارش نبأخبر،بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد نرخ فقر در کل کشور حدودا ۳۰ درصد بوده و در عرض یک دهه ۱۱ میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر کشور افزوده شده است.
خط فقر در سالهای پایانی دهه ۱۳۹۰ روندی صعودی داشته و در سال ۱۴۰۱ نیز حدودا رشدی ۶۵ درصدی را رقم زده است. بررسیها نشان میدهد نرخ فقر در کل کشور حدودا ۳۰ درصد بوده و در عرض یک دهه ۱۱ میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر کشور افزوده شده است. مرکز پژوهشهای مجلس ریشههای این رشد را بررسی کرده است.
خط فقر در کشور مسیری صعودی را سپری کرده و در سال ۱۴۰۰ با رشدی ۵۰ درصدی مواجه شده است. دادههای آماری نشان میدهد در شهریور سال گذشته برای یک خانوار چهارنفره این رقم برابر با ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به ثبت رسیده است.
در سال گذشته برآوردها نشان میداد خط فقر سرانه در کشور در سال ۱۴۰۰ با رشدی ۵۰ درصدی نسبت به سال قبل از آن، به یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسیده است. این رقم برای یک خانوار چهار نفره با احتساب بعد خانوار برابر با ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در آن سال بود. برآوردهای این مرکز نشان میدهد خط فقر برای خانوار چهارنفره در شهریور سال گذشته (سال ۱۴۰۱) به هفت میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسیده است. با احتساب بعد ۲.۷ نفره خانوارهای چهار نفره، محاسبه میشود خط فقر در این سال حدودا ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بوده و نسبت به سال قبل از آن، تقریبا ۶۵ درصد رشد داشته است؛ البته این برآوردها تا نیمه سال گذشته است.
خط فقر به این معناست که خانوارهایی که کمتر از یک رقم مشخص درآمد داشته باشند، نگرانیهایی در مورد سوءتغذیه آنها وجود خواهد داشت؛ اما به معنای آن نیست که با هزینه بالاتر از آن، زندگی در رفاه خواهد بود.
نرخ فقر در نهایت به معنای آن است که چند درصد از یک جمعیت کمتر از خط فقر درآمد دارند. این رقم برای سال ۱۴۰۰ برابر با ۲۵ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بوده که نسبت به ۱۳۹۹ حدودا ۷۰۰ هزار نفر کمتر شده بود. در مقطع سالانه ۱۴۰۰ نرخ فقر در مناطق روستایی برابر با ۳۵.۶ درصد بود. طبق بررسیهای آماری این نرخ در کل کشور برابر با ۳۰.۴ درصد و در مناطق شهری معادل با ۲۸.۸ درصد رقم خورده که در دو سال پایانی دهه ۹۰ روندی نزولی پیدا کرده است. این روند میتواند عموما به علت مسیر صعودی اشتغال باشد. با این حال، مقایسه آمار با سال ۱۳۹۰ نشان میدهد در مدت ۱۰ سال ۱۱ میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر افزوده شده است.
شکاف فقر یعنی آنکه میانگین فاصله درآمد هر فقیر با خط فقر چقدر بوده است. در حقیقت شکاف فقر بررسی میکند که فقرا تا چه حد فقیرتر شدهاند. هرچه این رقم بالاتر باشد و به یک (۱۰۰ درصد) نزدیکتر شود، به معنای آن است که فقرا فاصله بیشتری با خط فقر داشتهاند. این شکاف در سالهای اخیر مسیری صعودی داشته و در ۱۴۰۰ به اوج چند ساله رسیده است.
تحقیق مرکز پژوهشهای مجلس درباره فقر نشان میدهد برخورداری افراد از شغلِ دارای بیمه و همچنین مشاغل غیرساده، میتواند در کاهش فقر موثر باشد. همچنین عدم برخورداری از سواد، میزان تحصیل پایینتر، داشتن کودک و مستاجر بودن از جمله عواملی است که میتواند علل فقر را توضیح دهد.
در همین خصوص دادههای آماری نشان میدهد با افزایش قیمت مواد غذایی به خصوص از سال ۱۳۹۷ و کاهش درآمدهای خانوار، سهم خوراکی از مصرف خانوار از ۲۹ درصد در سال ۱۳۹۶ به بیش از ۳۲ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است. همزمان با این رویداد، خانوار نتوانسته سطح قبلی از خوراک را حفظ کند و کالری میانگین دریافتی از سرانه ۲۴۳۱ در روز در سال ۱۳۹۶ به ۲۱۸۲ در سال ۱۴۰۰ تقلیل پیدا کرده است.
در کنار این موضوع، سهم مسکن از کل هزینههای خانوار به عنوان کالای ضروری دیگر از ۲۳ درصد در ابتدای دهه به ۲۷ درصد در پایان دهه رسیده و ۷ واحد درصد بیشتر شده است. در مقابل هم بررسیهای هزینههای غیرضروری خانوار هم از کاهش رفاه خانوار خبر میدهد. سهم آموزش از کل هزینههای خانوار در دهه ۹۰ بیشتر از ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده که میتواند خطر افزایش فقر بیننسلی را به همراه داشته باشد.