13 کشور اروپایی جهت تامین چیزی میان 6 تا 100 درصد گاز طبیعی خود به روسیه وابسته هستند. در این میان، سه کشور مقدونیه شمالی، بوسنی و هرزگوین و مولداوی، 100 درصد از گاز طبیعی مورد نیاز خود را از روسیه تامین می کنند و این رقم برای فنلاند، 94 درصد و برای لتونی 93 درصد است. در عین حال آلمان و فرانسه نیز 49 و 24 درصد از نیازهای خود به گاز طبیعی را از روسیه تامین می کنند.
به گزارش نباءخبر، در پی اِعمال تحریم های گسترده کشورهای اروپایی علیه روسیه همزمان با اوج گیری جنگ اوکراین، بسیای از ناظران و تحلیلگران غربی به این نکته اشاره کردند که اتخاذ این رویکرد از سوی اروپا در قبال کرملین، می تواند حامل تبعات خسارت باری برای کشورهای این قاره به ویژه از حیث تامین نیازهای انرژی باشد. این مساله مخصوصا وقتی آمارهای وابستگیِ کشورهای مختلف اروپایی به واردات گاز طبیعی از روسیه را مرور می کنیم، ابعاد جدی خود را نشان می دهد.
بر اساس آمارهای آژانس همکاری رگولاتورهای انرژی اتحادیه اروپا، 13 کشور اروپایی جهت تامین چیزی میان 6 تا 100 درصد گاز طبیعی خود به روسیه وابسته هستند. در این میان، سه کشور مقدونیه شمالی، بوسنی و هرزگوین و مولداوی، 100 درصد از گاز طبیعی مورد نیاز خود را از روسیه تامین می کنند و این رقم برای فنلاند، 94 درصد و برای لتونی 93 درصد است. در عین حال آلمان و فرانسه نیز 49 و 24 درصد از نیازهای خود به گاز طبیعی را از روسیه تامین می کنند.
میزان وابستگی کشورهای اروپایی به واردات گاز طبیعی از روسیه(به درصد)
از این رو، اِعمال تحریم های گسترده تر انرژی از سوی اتحادیه اروپا علیه روسیه که قرار است به طور خاص از تاریخ پنجم دسامبر سال جاری میلادی، عملیاتی شوند، بیش از پیش بر ابعاد بحران انرژی برای کشورهای اروپایی، مخصوصا با توجه به اینکه فصول سرد سال نیز در حال نزدیک شدن هستند، می افزاید. در این چهارچوب حتی شاهدیم که کشورهای اروپایی از همین حالا، روند اعلام هشدارهای جدی خود را در این زمینه به شهروندانِ کشورهایشان نیز آغاز کرده اند.
به عنوان مثال دولت سوئیس خواستار صرفه جوییِ جدی شهروندان این کشور در امر مصرف گاز شده و بر اساس برخی گزارش های منتشره، نهادهای حکمروایی این کشور از آماده باشِ نیروهای امنیتی سوئیس به دلیل احتمال وقوع ناآرامی های اجتماعی در این کشور در جریان فصل زمستان آتی خبر داده اند.
دولت آلمان نیز از ناتوانی خود جهت دستیابی به هدف تعیین شده انجام ذخیره سازی بیش از 90 درصدی گاز طبیعی تا ابتدای ماه نوامبر خبر داده و نهادهای حوزه انرژی این کشور هم هشدار داده اند که اگر شهروندانِ آلمانی صرفه جویی 20 درصدی را در دستورکار قرار ندهند، این کشور راهی جز جیره بندی گاز طبیعی در فصل زمستان پیش رویِ خود نمیبیند.
دولت فرانسه نیز از احتمال وقوع قطعی برق گسترده در این کشور به دلیل کمبود منابع گازی لازم برای نیروگاههای فرانسه در فصول پاییز و زمستان خبر داده است. مساله ای که عملا می تواند بحران های احتماعی و سیاسی جاری در این کشور اروپایی را تشدید کند. در عین حال دیگر کشورهای اروپایی نظیر اسپانیا و بریتانیا نیز ابراز نگرانیهای مشابهی را داشته اند و از شهروندان خود خواسته اند که از همین حالا با صرفه جویی در مصرف گاز، شرایط تامین گاز طبیعی در فصول سرد سال را که نزدیک هم هستند تسهیل کنند.
با این همه نکته جالب این است که از همین حالا در برخی کشورهای اروپایی، بعضی جریان های سیاسی و رسانهای به طرح این گزاره می پردازند که آیا واقعا لازم است که این کشورها به دلیل فشارهای آمریکا علیه خود، با تحریم های انرژی علیه روسیه همراهی کنند؟ در واقع اشاره آن ها به این است که چرا اروپا آن هم در شرایطی که اساسا آمریکا در قبال آن احساس مسوولیت نمی کند و دغدغه های انرژی آن را جدی نمی گیرد، باید در امر پیروی از تحریم های سفت و سخت علیه روسیه از پروتکل های مد نظر دولت آمریکا حمایت و پیروی کند؟ در این چهارجوب حتی برخی به طرح این گزاره پرداخته اند که اروپا باید اِعمال تحریم های ماه دسامبر خود علیه روسیه را کنار بگذارد و آن ها را عملیاتی نکند.
البته که در این میان اروپایی ها سعی داشته اند با تسهیل روند گفتگوهای برجامی و افزایش نقش خود در روند مذاکرات وین، به نوعی زمینه را جهت تسهیل انعقاد توافقی جدید با محوریت احیای برجام نیز فراهم سازند. توافقی که اگر محقق شود، می تواند تا حد زیادی درِ بازارهای تشنه انرژی جهانی را به روی ایران باز کند و کسری انرژی کشورهای اروپایی را که در صورت اعمال تحریم های پنجم دسامبر علیه روسیه، عمیق تر خواهد شد، تا حد زیادی جبران کنند.با این حال هنوز این چشم انداز نیز به واقعیت نزدیک نشده است.
از این رو این انتظار وجود دارد که در زمستان آتی، اروپا دو قربانی بزرگ را در قالب بحران انرژی(اگر شرایط به همین منوال پیش رود) شاهد باشد. اولین قربانی، مردم کشورهای اروپایی هستند که به گفته صدیق خان شهردار لندن باید شرایط سخت و بیسابقهای را تحمل کنند، و دومین قربانی نیز رهبران اروپایی هستند که به احتمال فراوان با سیلِ انتقادات و حتی اعتراضات گسترده اجتماعی از سوی مردمِ کشورهایشان رو به رو خواهند شد. مسائلی که در مجموع نوید بخشِ یک زمستان سیاه و کابوس وار برای کشورهای اروپایی هستند.