با افول قدرت آمریکا در سالهای اخیر، این کشور دیگر نمیتواند به تنهایی راهبردهای خود را پیش ببرد. در نتیجه، ترجیح اساسی رهبران آمریکا احاله مسئولیت حفظ نظمهای منطقهای کنونی به متحدانی مانند ژاپن است.«برای برنامهریزان آمریکایی، اندازه اقتصاد، جغرافیای استراتژیک و پتانسیل نظامی ژاپن، این کشور را به مهمترین متحد اقیانوسیهای آنها در برابر چین تبدیل میکند.»
به گزارش نباءخبر،کنفرانس ۱۹۲۲ واشنگتن، با پذیرش قدرت ژاپن، ناوگان دریایی این کشور را به عنوان سومین قدرت دریایی بعد از آمریکا و انگلیس پذیرفته بود. ۲۳ سال بعد و با پایان جنگ جهانی دوم ارتش ژاپن منهدم شد.
معاهدههای امنیتی ۱۹۵۱ و ۱۹۶۰ میان ایالات متحده و ژاپنِ شکست خورده، تامین امنیت ژاپن را برعهده آمریکا قرار داد. معاهده امنیتی ۱۹۶۰ که اعتراضهای فراوانی در سراسر ژاپن برانگیخت به ایالت متحده اجازه داد در ژاپن پایگاه نظامی بنا کند.
این رویداد که در تاریخ ژاپن به عنوان شروع دکترین یوشیدا شناخته میشود، گرچه استقلال سیاسی ژاپن را زیرسؤال برد اما مسیر بازسازی اقتصادی ژاپن را هموار کرد.
این دکترین با تفسیر خاصی از ماده ۹ قانون اساسی ژاپن همراه بود که نیروی نظامی این کشور را حداقلی و فقط برای تضمین دفاع ملی فرض میکرد. گرچه در سالهای بعد تفسیرهای تعدیل شده از این اصل به دولت ژاپن اجازه داد برای مشارکت با سازمان ملل و ایالات متحده از نیروهای دفاع از خود در ورای مرزهای ژاپن استفاده کند، با این حال، رویکرد ژاپن نسبت به نیروهای نظامی همچنان محافظهکارانه باقی ماند.
نخستین سند امنیت ملی ژاپن بعد جنگ جهانی در سال ۱۹۵۷، تضمین امنیت ژاپن را به طور کل به توافق امنیتی با ایالات متحده پیوند زد. به این ترتیب چتر حمایت امنیتی ایالات متحده موقعیتی فراهم کرد تا رویکردِ «اول اقتصاد» برای ژاپن به شکل ایدهآلی دنبال شده و این کشور به عنوان یکی از توسعهیافتهترین کشورهای دنیا شناخته شود.
ژاپن در ر طول چند دهه اخیر به عنوان یک «وارد کننده امنیت» شناخته شده که دلیل آن به استراتژیهای امنیتی این کشور بر میگردد
با وجود اینکه در طول سالهای قبل بودجه دفاعی ژاپن همواره در میان کشورهایی با بیشترین مخارج نظامی قرار داشته و نیروهای دفاع از ژاپن در زمره ۱۰ قدرت برتر نظامی طبقهبندی شدهاند اما این کشور در طول چند دهه اخیر به عنوان یک «وارد کننده امنیت» شناخته شده که دلیل آن به استراتژیهای امنیتی این کشور بر میگردد.
در سالهای بعد از ۱۹۷۰ یعنی زمانی که آمریکا ویتنام را ترک کرد، تغییرات جزئی در رویکرد ژاپنیها در زمینه دفاعی شروع شد. هنگام تهاجم آمریکا به خاورمیانه، نیروهای دفاع از ژاپن به پشتیبانی لجستیکی از نیروهای آمریکایی در افغانستان پرداخت که نخستین حضور نظامی جدی ژاپن در خارج از مرزها بود.
مهمترین تحول در زمینه استراتژی دفاعی ژاپن به سال ۲۰۱۴ باز میگردد. زمانی که تفسیر جدید دولت «شینزو آبه» از قانون اساسی به دولت این کشور اجازه داد در صورت تهدید علیه متحدان ژاپن مداخله نظامی کند. این رویکرد تفاوتی اساسی در رویه محافظهکارانه ژاپن بود.
این تحول با تغییر رویه سنتی میان آمریکا و ژاپن، برای توکیو نقشی پر رنگتر در تامین امنیت خود قائل میشد؛ تا جایی که در سال ۲۰۱۹ آمریکا ژاپن را یکی از قویترین متحدان در دفاع موشکی نامید. با این حال هیچکدام از این تغییرات به اندازه تحولاتی که اواخر سال ۲۰۲۲ اتفاق افتاد اهمیت نداشت.
کیشیدا نخستوزیر ژاپن در اواخر ۲۰۲۲ بلندپروازانهترین و پرسرعتترین استراتژی گسترش نظامی ژاپن را معرفی کرد؛ اقدامی که با واکنش چین، کره شمالی، روسیه و حتی کرهجنوبی مواجه شد
تغییرات جدید شامل چه مواردی است؟
کیشیدا نخستوزیر ژاپن در اواخر ۲۰۲۲ بلندپروازانهترین و پرسرعتترین استراتژی گسترش نظامی ژاپن را معرفی کرد؛ اقدامی که با واکنش چین، کره شمالی، روسیه و حتی کرهجنوبی مواجه شد.
در مهمترین تصمیم دولت ژاپن در سه سند جدید منتشر شده در دسامبر ۲۰۲۲، قرار است بودجه دفاعی ژاپن که در چند دهه اخیر، به طور سنتی نزدیک به یک درصد از ناخالصی داخلی این کشور بوده، در پنج سال دو برابر شده و به ۲ درصد برسد که در این صورت، بودجه نظامی ژاپن را پس از ایالات متحده و چین به سومین بودجه بزرگ نظامی جهان تبدیل میکند.
مساله قابل توجه دیگر تمرکز ژاپن بر توسعه توان مقابلهای دوربرد است. این توسعه قرار است شامل خرید تعداد قابل توجهی موشک تاماهاک از ایالات متحده شود که در حال حاضر فقط در اختیار آمریکا و انگلیس است.
به نوشته اندیشکده روابط خارجی، «سهم بودجه مربوط به نوآوری برای نخستینبار شامل فناوریهای دفاعی هم خواهد بود. تمرکز در این رابطه بر توسعه موشکی است.»
این رویه در راستای تامین و گسترش توان ضد حمله بازدارنده برای ارتش ژاپن است. موسسه تحقیقات بینالمللی صلح استکهلم در این رابطه مینویسد: «رادیکالترین تغییر در سند امنیتی ژاپن تصمیم این کشور به دستیابی به قابلیتهای ضد حمله جدید است که توانایی این کشور را برای هدف قراردادن نیروهای متخاصم فراتر از مرزهای ژاپن افزایش میدهد.»
قرار است بودجه دفاعی ژاپن که در چند دهه اخیر، به طور سنتی نزدیک به یک درصد از ناخالصی داخلی این کشور بوده، در پنج سال دو برابر شده و به ۲ درصد برسد که در این صورت، بودجه نظامی ژاپن را پس از ایالات متحده و چین به سومین بودجه بزرگ نظامی جهان تبدیل میکند
این مساله از این نظر اهمیت دارد که ژاپن بعد از جنگ جهانی، از حرکت به سمت تواناییهای تهاجمی مانند موشکهای دوربرد، ناوهواپیمابر و بمبافکنهای استراتژیک امتناع کرده بود.
چرا ژاپن برنامه توسعه نظامی را دنبال میکند؟
دلایل زیادی وجود دارد که مقامهای ژاپن را به این فکر میاندازد که با وجود فشار گسترده گروههای صلحطلب در ژاپن این رویکرد را دنبال کنند.
نخستین مساله تهدید روبه رشد کرهشمالی است. آزمایشهای موشکی مکرر کرهشمالی بر فراز آسمان ژاپن و دستیابی این کشور به تسلیحات اتمی چنانچه در سند امنیتی ۲۰۲۲ ژاپن هم به آن تاکید شده، تهدیدی جدی برای آینده ژاپن است.
افزایش تحرکات چین و شروع تلاش آشکار این کشور برای دستیابی به هژمونی منطقهای، دیگر عنصر تاثیرگذار در تغییر رویه ژاپن است. استراتژی جدید امنیتی ژاپن، چین را بزرگترین تهدید استراتژیک مینامد.
وابستگی اقتصادی ژاپن به دریای چین و افزایش احتمال درگیری چین در تایوان، هر چه بیشتر ژاپن را نیازمند توسعه نظامی میکند. ژاپن با همسایگان متعارض خود یعنی چین و روسیه، اختلافهای ارضی دارد که تقابل احتمالی میان آنها را افزایش میدهد.
اندیشکده روابط خارجی (cfr) همچنین، رشد فناوری نظامی را دلیل دیگری میداند که ژاپن را به سمت توسعه بیشتر نظامی برده است. این اندیشکده در گزارشی در این رابطه مینویسد: «زرادخانههای موشکی در شرق آسیا اکنون سریعتر، دقیقتر و غیرقابل شناساییترند. این مساله آسیبپذیری ژاپن را افزایش داده و قابلیتهای نامتقارن چین توانایی ایالات متحده برای کمک به ژاپن را کاهش میدهد.»
با اینحال هیچکدام از این دلایل به اندازه جنگ اوکراین در تغییر نگرش رهبران ژاپن نقش نداشت. این حمله که از طرفی محاسبات مقامهای ژاپن از حمله احتمالی چین به تایوان را تغییر داده و هم از طرفی نقش مهمی در توزیع قدرت جهان دارد اصلیترین عامل تعیینکننده در رویکرد جدید ژاپن است. مشابه همین رویه در مورد آلمان، دیگر کشوری که از جنگ جهانی دوم تاکنون رویکردی محافظهکارانه نسبت به امور نظامی داشته تکرار شده است.
سه روز پس از شروع جنگ اوکراین، صدر اعظم آلمان این رویداد را نقطه عطفی تاریخی برای آلمان دانست که بازنگری در سیاست امنیتی آلمان را ضروری میکند. «نقطه عطف» کلید واژهای است که نخستوزیر ژاپن هم پس از جنگ اوکراین و در مورد اثرگذاری آن گفته بود.
حمایت ۶۰ درصدی مردم ژاپن از توسعه توان ضد حمله ژاپن نشان میدهد، افکار عمومی ژاپن هم تا حد زیادی خطرات محیط امنیتی این کشور را پذیرفتهاند. در واقع مردم این کشور رویه گذشته خود در منع هرگونه توسعه طلبی نظامی را کنار گذاشتهاند.
موضع آمریکا در مورد توسعه نظامی ژاپن
نشریه فارین پالیسی پس از فوت «شینزوآبه» نخستوزیر سابق ژاپن نوشته بود: «واشنگتن عزادار مردی است که ژاپن را به متحد امنیتی واقعی آمریکا در اقیانوس آرام و اقیانوس هند تبدیل کرده بود.»
این گزاره نشان میدهد استراتژیهای امنیتی جدید ژاپن تا چه اندازه برای آمریکا اهمیت دارد. حمایت کنونی ایالات متحده از رویکرد جدید ژاپن برخلاف دیدگاه آمریکاییها در برابر این کشور بعد از جنگ جهانی بود. با پایان جنگ دوم، ایالات متحده به غیرنظامی ماندن کامل ژاپن تأکید داشت.
در حال حاضر، اگرچه گسترش روحیه نظامیگری ژاپن ممکن است در بلندمدت به قیمت تهدید منافع امنیتی ایالات متحده تمام شود اما واشنگتن ترجیح میدهد برای مقابله با رشد فزاینده چین از قدرت نظامی کشوری در همسایگی چین استفاده کند.
اگرچه گسترش روحیه نظامیگری ژاپن ممکن است در بلندمدت به قیمت تهدید منافع امنیتی ایالات متحده تمام شود اما واشنگتن ترجیح میدهد برای مقابله با رشد فزاینده چین از قدرت نظامی کشوری در همسایگی چین استفاده کند
«مایکل گرین» مقام سابق آمریکایی در این رابطه میگوید: «در ۱۹۹۰ فکر میکردیم خودمان میتوانیم اما اکنون میدانیم بدون ژاپن ممکن نیست.»
در واقع با افول قدرت آمریکا در سالهای اخیر، این کشور دیگر نمیتواند به تنهایی راهبردهای خود را پیش ببرد. در نتیجه، ترجیح اساسی رهبران آمریکا احاله مسئولیت حفظ نظمهای منطقهای کنونی به متحدانی مانند ژاپن است.
به نوشته اکونومیست: «برای برنامهریزان آمریکایی، اندازه اقتصاد، جغرافیای استراتژیک و پتانسیل نظامی ژاپن، این کشور را به مهمترین متحد اقیانوسیهای آنها در برابر چین تبدیل میکند.»
با وجود توان اقتصادی و تکنولوژیک ژاپن، این کشور میتواند سریعتر از بسیاری از کشورهای دیگر در جهان، در مدت کوتاهی به یک قدرت نظامی و یا حتی اتمی تبدیل شود.
منابع:
تحول در استراتژی امنیت ملی ژاپن، فصلنامه سیاست خارجی؛ ۱۳۸۸
https://www.cfr.org/article/how-japan-doubling-down-its-military-power
https://www.sipri.org/commentary/blog/۲۰۲۳/japans-new-military-policies-origins-and-implications
https://www.csis.org/analysis/japans-transformational-national-security-strategy
https://foreignpolicy.com/۲۰۲۲/۰۷/۰۸/shinzo-abe-assassination-japan-indo-pacific-security/
https://www.grid.news/story/global/۲۰۲۲/۱۲/۲۰/why-germany-and-japan-are-rebuilding-their-military-power-۸-decades-after-world-war-ii/