رؤیای چینی؛ آیا پکن صلاحیت رهبری جهان را دارد؟

به تحلیل کارشناسان سیاسی

پکن در کنار افزایش نقش‌آفرینی در نهادهای جهانی موجود، نهادهای جدیدی را نیز برای افزایش اعتبار خود به عنوان یک بازیگر بین‌المللی تأسیس کرده است.سازمان همکاری شانگهای، بانک توسعه جدید بریکس، بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت‌های آسیایی و صندوق راه ابریشم توسط چین رهبری شده و دفتر مرکزی آنها در چین است و جایگزینی برای مؤسسات جهانی مانند سازمان ملل، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول تأسیس شده‌اند.

به گزارش نبأخبر، با افزایش نفوذ دیپلماتیک پکن، تحلیلگران می‌گویند که چین می‌خواهد نهادهای موجود را تغییر دهد و حتی آنها را جایگزین کند.

نشست سران در گوای هند، مانورهای نظامی با سنگاپور و آفریقای جنوبی، دیدارهای صدراعظم آلمان و رئیس‌جمهور فرانسه و همچنین سفر چین شی جین‌ پینگ به روسیه و عربستان سعودی، تنها چند نمونه از خروش دیپلماتیک پکن است.

به نوشته پایگاه الجزیره، در حالی که رهبران غربی در مورد از بین‌ بردن روابط اقتصادی با چین صحبت کرده‌اند، این کشور عمیقاً در اقتصاد جهانی تنیده شده و بزرگ‌ترین شریک تجاری بیش از ۱۲۰ کشور است.

مدت‌ها از دوران انزوا و بی‌سروصداییِ چین گذشته است. اکنون پکن در حال دستیابی به موقعیت دیپلماتیکی است که با جایگاهش به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان مطابقت دارد.

شی در سخنرانی خود به مناسبت پنجاهمین سالگرد پیوستن جمهوری خلق چین به سازمان ملل، به خیزش دیپلماتیک چین پرداخت و از تعهد پکن به نظم جهانی صحبت کرد و از رد یکجانبه‌گرایی، مداخله خارجی و سیاست قدرت سخن گفت. همچنین در اواسط ماه مارس و در یک نشست بین طرف‌های سیاسی جهان در پکن، او بر تعهد خود بر همان اصول تأکید کرد.

شی ابتکار تمدن جهانی (جی‌سی‌آی) را راهی برای به رسمیت‌ شناختن این اصول با هدف تشویق کشورها به استفاده کامل از ارتباط تاریخ و فرهنگ خود و پذیرش درک تمدن‌های مختلف از ارزش‌ها معرفی کرد و همچنین خواست که از تحمیل ارزش‌ها یا الگوهای خود به دیگران خودداری شود.

ابتکار توسعه جهانی (جی‌دی‌آی)، ابتکار امنیت جهانی (جی‌اس‌آی) و جی‌سی‌آی، همگی مبتنی بر دیدگاه کلی چین برای نظم بین‌المللی جدید است. به گفته «یائو یوان یه» – استاد مطالعات چین در دانشگاه سنت توماس آمریکا – چنین نظمی تا حدی جایگزین نظام بین‌الملل شده و بخشی از آن را به مجموعه‌ای از ساختارهای جدید تبدیل می‌کند که با جهان‌بینی حزب کمونیست چین (سی‌سی‌پی) همسو خواهند بود.

رؤیای چینی؛ آیا پکن صلاحیت رهبری جهان را دارد؟

روایت جایگزین
نشست ماه مارس تا حدودی جایگزین چینی «اجلاس سران برای دموکراسی» آمریکا است.

در حالی که رهبران مغولستان، صربستان و آفریقای جنوبی به هر دو رویداد دعوت شده بودند، اجلاس ایالات متحده بیشتر شامل متحدان سنتی واشنگتن بود؛ در حالی که گردهمایی پکن میزبان کشورهایی مانند قزاقستان، روسیه، سودان و ونزوئلا بود. رهبری و رسانه‌های دولتی چین، نشست‌های سی‌سی‌پی را بخشی از چشم‌انداز چین برای در آغوش‌گرفتن کشورهای سراسر جهان توصیف کردند.

تمایل دولت چین برای تعامل با بازیگران جهانی در ماه‌های اخیر، خود را نشان داده است. دیپلماسی چین در عادی‌سازی روابط ایران و عربستان سعودی نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. شی نیز برای دیدار با ولادیمیر پوتین راهی مسکو شده بود.

در ماه آوریل، شی با ولودیمیر زلنسکی تماس تلفنی داشت و ماه گذشته، فرستاده وی تلاش کرد تا برای طرح پکن برای پایان‌دادن به اوکراین، جلب حمایت کند. همچنین از پکن به عنوان یکی از میانجی‌های احتمالی صلح سودان نیز یاد شده است.

اندی موک، محقق ارشد مرکز چین و جهانی‌سازی می‌گوید که رویکرد چین به روابط بین‌الملل با طرز فکر «هرکه به راه خویش» تعریف می‌شود. موک می‌گوید که در حالی که کشورهای غربی گاهی تعامل و همکاری را به پایبندی به مجموعه‌ای از ارزش‌ها مشروط می‌کنند، چین می‌خواهد تعهدات را بر اساس پتانسیل توسعه و منافع آینده تعریف کند.

این سیاست تا حد زیادی از اعتقاد سی‌سی‌پی پیروی می‌کند که توسعه و رفاه نباید منجر به پذیرش ارزش‌های غربی شود. رهبری چین مکرراً از بعضی کشورها به خاطر تحمیل اصول خود به دیگران و عدم احترام به شیوه‌های اداره امور کشورهای غیرغربی با فرهنگ‌ها و سنت‌های متفاوت انتقاد کرده است. به گفته موک، چین هیچ برنامه‌ای برای ابرقدرتی نداشته و نظم جهانی پکن با چندقطبی‌بودن تعریف می‌شود.

بازسازی نظم جهانی
به گفته دولت چین، اگرچه رهبری با تحمیل ارزش‌های غربی مخالف است، اما این بدان معنا نیست که پکن می‌خواهد دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون در صحنه جهانی را کنار بگذارد.

مثلاً شی مدعی است که چین دموکراتیک است زیرا سی‌سی‌پی و دولت نمایندگان مردم هستند و کشور را به نمایندگی از آن‌ها اداره می‌کنند. رسانه‌های دولتی چین اصرار دارند که دموکراسی‌های لیبرال با سنجش صرف دموکراسی با چرخه‌های انتخاباتی، نیازهای مردم را نادیده می‌گیرند.

موک گفت: «چینی‌ها این ارزش‌ها را نسبی دانسته و از نظر خودشان تعریفی جامع‌تر از آن‌ها ارائه کرده‌اند که رهایی از گرسنگی نمونه‌ای از حقوق اولیه انسانی تلقی می‌شود.»

به گفته الین پیرسون، مدیر بخش آسیایی دیده‌بان حقوق بشر، تفسیر مجدد حقوق بشر و دموکراسی چیزی نیست که بتوان آن را ساده انگاشت. پیرسون به الجزیره گفت: «تعریف مجدد حقوق به عهده دولت‌ها نیست. اینکه کره شمالی خودکامه خود را جمهوری دموکراتیک خلق کره می‌نامد، چیزی را درست نمی‌کند».

دیده‌بان حقوق بشر در سال ۲۰۲۰ هشدار داد که پکن نه تنها با تلاش برای بازتعریف اصول تعیین‌شده بلکه با ممانعت از تحقیقات و محکوم‌نکردن نقض حقوق بشر در سراسر جهان، در تلاش است تا سازمان ملل را تغییر دهد.

سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی و نهادهای سازمان ملل نگرانی عمیق خود در مورد نقض آزادی و حقوق اساسی در چین ابراز را کرده‌اند. در سال گذشته، سازمان ملل گزارشی با موضوع «جنایت علیه بشریت» منتشر کرد که دولت چین را به ظلم علیه اویغورهای عمدتاً مسلمان منطقه دوردست غربی سین کیانگ متهم می‌کرد. پکن نیز با در گزارشی پاسخ سازمان ملل داد. چین با متهم‌کردن جریان‌های ضدچینی در غرب به استفاده از حقوق بشر و موضوع اویغورها، آرا در راستای بی‌ثبات‌سازی سین کیانگ دانست.

با این حال، رأی‌گیری ماه اکتبر شورای حقوق بشر سازمان ملل در این موضوع، با اختلاف اندکی شکست خورد. پس از رأی‌گیری، گروه عفو بین‌الملل شورا را متهم کرد که در انجام مأموریت اصلی خود، یعنی حمایت از قربانیان نقض حقوق بشر کوتاهی کرده است.

لیزلوت اودگارد، استاد روابط چین در مؤسسه نروژی مطالعات دفاعی به الجزیره گفت: «در سال‌های اخیر، دولت چین نفوذ جهانی بیشتری به دست آورده و توانسته است این نفوذ را در نهادهای بین‌المللی افزایش دهد». علاوه بر این، پکن از حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل برای جلوگیری از قطعنامه‌ها و بیانیه‌های محکومیت کودتای نظامی در میانمار و تحریم‌های جدید علیه کره شمالی استفاده کرده است.

پکن در کنار افزایش نقش‌آفرینی در نهادهای جهانی موجود، نهادهای جدیدی را نیز برای افزایش اعتبار خود به عنوان یک بازیگر بین‌المللی تأسیس کرده است.

سازمان همکاری شانگهای، بانک توسعه جدید بریکس، بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت‌های آسیایی و صندوق راه ابریشم توسط چین رهبری شده و دفتر مرکزی آنها در چین است و جایگزینی برای مؤسسات جهانی مانند سازمان ملل، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول تأسیس شده‌اند.

اما به گفته یه، لزوماً اقدامات پکن را تلاشی برای جایگزینی نهادهای بین‌المللی موجود در نظر بگیریم. همان‌طور که سابقه چین در سازمان ملل نشان می‌دهد، پکن تلاش‌های قابل توجهی برای تغییر شکل نهادهای مستقر نیز انجام داده است. همچنین چین دومین حامی مالی بزرگ سازمان ملل و یکی از تنها پنج عضو شورای امنیت با حق وتوی دائمی است.

رویای چینی
هدف نهایی دستیابی به جوان‌سازی ملت چین است که به نام رویای چینی نیز شناخته می‌شود که از همان روزهای ابتدایی ریاست شی، از چشم‌اندازهای او بوده است.

رؤیای چینی نشان‌دهنده تلاش پکن برای به دست‌آوردن مجدد اعتبار خود بوده که در «قرن تحقیر» توسط امپراتوری‌های اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم آسیب دید و تبدیل‌شدن چین به یک کشور پیشرفته تا سال ۲۰۴۹ است.

این شامل توسعه داخلی و همچنین گسترش قلمرو جمهوری خلق چین به مناطقی است که علی‌رغم اینکه سی‌سی‌پی آن‌ها بخش‌های جدانشدنی چین می‌داند، در حال حاضر از کنترل مستقیم پکن خارج هستند. این شامل سرزمین مرزی با هند و بوتان، جزایر سنکاکوی ژاپن در دریای چین شرقی و بیشتر دریای چین جنوبی است.

با این حال و مهم‌تر از همه، جوان‌سازی چین به معنای اتحاد با تایوان بوده و پکن استفاده از زور برای دستیابی به این هدف را رد نکرده است. پکن رزمایش‌های بزرگ چین در اطراف تایوان یا مزاحمت کشتی‌های نظامی چینی برای سایر کشتی‌ها را نقض تعهدات بین‌المللی ندانسته، بلکه نشانه‌ای از حاکمیت چین بر این مناطق است.

اما در صحنه جهانی، دولت چین بارها نقض حاکمیت ملی، مداخله خارجی در امور سایر کشورها و استفاده یک‌جانبه از تحریم‌های اقتصادی را محکوم کرده است. در عین حال، حتی گاهی به احکام بین‌المللی مغایر با سیاست‌های خود بی‌اعتنایی می‌کند. مانند حکم دادگاه بین‌المللی در سال ۲۰۱۶ مبنی بر اینکه ادعای تاریخی چین در مورد دریای چین جنوبی «بدون مبنای قانونی» است.

هنگامی در سال ۲۰۲۱، لیتوانی اجازه افتتاح دفتر نمایندگی تایوان را به جای دفتر اقتصادی و فرهنگی تایپه در کشورش را صادر کرد، پکن خشمگین شد. از آنجا که اقدامی مؤیدی بر استقلال تایوان بود، چین تحریم‌های اقتصادی شدیدی را علیه این کشور بالتیک اعمال کرد. یعنی در حالی که پکن از «عدم مداخله» برای خود و دیگران سخن می‌گوید، خود به دخالت در خارج از کشور متهم است.

در کانادا، طبق افشاسازی یک گزارش اطلاعاتی، مقامات چینی در ارعاب یک نماینده مجلس کانادا و خانواده‌اش در هنگ‌کنگ به خاطر اینکه طرح او در نسل‌کشی نامیدن رفتار حکومت چین با اویغورها موفقیت‌آمیز تصویب شد، دست داشت.

اطلاعات افشاشده نشان می‌دهند که سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱، چین در تلاش برای ضربه‌زدن به نامزدهای پارلمانی مخالف پکن بود. همچنین دیپلمات‌های چین به دخالت در انتخابات دانمارک متهم هستند. کارکنان کنسولگری پکن در منچستر، دومین شهر بزرگ انگلیس نیز به استفاده از خشونت فیزیکی برای برهم‌زدن تظاهرات در خارج از این کنسولگری چین متهم شدند.

در تمام این موارد، مقامات چینی دست‌داشتن در هر نوع دخالت انتخاباتی را رد کرده و در عوض مدعی شده‌اند که نیروهایی با قصد دارند با دروغ چهره پکن را لکه‌دار کنند. در عین حال، دولت چین می‌گوید این حق را برای خود محفوظ می‌داند که از حاکمیت خود دفاع کرده و علیه کسانی که تلاش می‌کنند در مسائل داخلی چین مداخله کنند، اقدام کند.

در سال گذشته و طی یک تماس تلفنی با رئیس‌جمهور آمریکا مورد رابطه ایالات متحده و تایوان، شی گفته بود: «هرکس با آتش بازی کند، خواهد سوخت».


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید