آنچه واشنگتن، وال استریت، و پایتختهای سیاسی و مالی جهانی در سراسر جهان را بیش از همه نگران کرده، وضعیت هند و اقیانوس آرام است. به دلایل ژئوپلیتیکی، چین مدل اقتصادی «دو گردشی» و خوداتکایی بیشتر را در داخل، همراه با تحریمهای اقتصادی نهتنها علیه ایالات متحده، بلکه کشورهایی مانند استرالیا، ژاپن، لیتوانی و کره جنوبی را پیش میبرد.
به گزارش نبأخبر،در سراسر اوراسیا، تصویر موجود، مطلوب نیست. دو سال پس از جنگ اوکراین برای دفاع از خود در برابر روسیه، اوکراینیها اکنون بیش از 80 درصد از خاک خود را تحت کنترل دارند. اما وضعیت روی زمین همچنان شکننده است و بنبست سیاسی در واشنگتن میتواند منجر به معکوس شدن این دستاوردها شود.
اگرچه خبرهای خوبی در بازارها وجود دارد و بیشتر اقتصاددانان یک فرود نرم را در سال 2024 پیشبینی میکنند، اما فرود سخت ژئوپلیتیکی میتواند مانع شود. ابزارها و فرآیندهایی برای رسیدگی به چالش های کلان اقتصادی وجود دارد. وقتی تورم بالاست، فدرال رزرو سیاست پولی و نرخ های بهره را تنظیم می کند و اغلب با موسسات همتا مانند بانک انگلستان و بانک مرکزی اروپا هماهنگ می شود.
نتایج تضمین شده یکسان نیستند، از همین رو اقتصاددانان، سرمایهگذاران و سیاستگذاران درباره سیاستها و پیامدهای آن بحث می کنند. با این حال، اگر نرخهای بهره بالاتر اقتصاد را کُند کند و تورم را بدون ایجاد رکود کاهش دهد، فرود نرمی خواهیم داشت. در همین راستا نشریه فارین پالسی یادداشتی را منتشر کرده و همزمان به اهمیت دو مقوله اقتصاد و ژئوپلتیک اشاره کرده است. اقتصادنیوز، این یادداشت را در سه بخش ترجمه کرده است، بخش نخست در ادامه آمده است.
اقتصاد زیر سایه ژئوپلتیک
کتاب بازی در ژئوپلیتیک چندان واضح نیست و ژئوپلیتیک به حوزه بدبینانهتری تبدیل شده است. جنگها در خاورمیانه و اروپا، تنشها در هند و اقیانوس آرام، و پرسشهای عمیقتر در مورد اینکه «پایان دوران پس از جنگ سرد» چه چیز دیگری به همراه خواهد داشت، وجود دارد. فرود سخت ژئوپلیتیکی مستلزم درگیریها و بحرانهای متعدد، مرتبط و در حال گسترش است که میتواند سیستم بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده را تحت تأثیر قرار دهد. نتایج میتواند توازن قوا را تغییر دهد و بازارهای جهانی را متحول کند. آنچه در عرصه ژئوپلیتیک اتفاق میافتد برای بازارهای جهانی و نحوه زندگی ما اهمیت دارد.
چالشهای ژئوپلیتیک امروزی گذرا نیستند، آنها اینجا هستند تا بمانند. این رخدادها مستلزم مداخلات به موقع هستند که واقعیتهای سیاست و منابع و همچنین عواملی مانند ترس، افتخار و علاقه و اولویتها و منافع دولت-ملتهای مستقل را در نظر بگیرد. رویکرد بیش از حد جنگطلبانه میتواند منجر به چالش می شود. در واقع، اگر ایالات متحده و شرکای این بازیگر در سال 2024 مبادلات را به درستی انجام ندهند، فرود سخت ژئوپلیتیکی به طور فزایندهای محتمل به نظر میرسد.
امروزه، جهان با درگیریهای آبشاری از نوع درگیریهایی مواجه است که در دهههای گذشته ندیدهایم. پس از عقبنشینی آشفته آمریکا از افغانستان در سال 2021، بازدارندگی نتوانست از حمله تمام عیار روسیه به اوکراین در سال 2022 جلوگیری کند. در سال 2023، بازدارندگی همچنین نتوانست از حمله حماس به اسرائیل و حملات گروههای مقاومت در سراسر خاورمیانه ممانعت کند. آیا بازدارندگی میتواند روزی در هند و اقیانوس آرام، پرجمعیتترین و پویاترین منطقه جهان شکست بخورد؟ در سراسر اوراسیا، تصویر موجود مطلوب نیست. دو سال پس از جنگ اوکراین برای دفاع از خود در برابر روسیه، اوکراینیها اکنون بیش از 80 درصد از خاک خود را تحت کنترل دارند. اما وضعیت روی زمین همچنان شکننده است و بنبست سیاسی در واشنگتن میتواند منجر به معکوس شدن این دستاوردها شود – همین اواخر، شهر آودیوکا تحت کنترل اوکراین به دست روسیه افتاد. سنا نیز اخیرا با 70 رای موافق در برابر 29 رای موافق بسته کمکی 95 میلیارد دلاری به اوکراین، اسرائیل و تایوان را تصویب کرد که بخش اعظم آن در ایالات متحده برای تامین ذخایر تسلیحات هزینه میشود. اما سرنوشت این لایحه در مجلس نمایندگان نامشخص است.
پس لرزههای جنگ در اوکراین و خاورمیانه
در حالی که 27 عضو اتحادیه اروپا با بسته 54 میلیارد دلاری موافقت کردند، آنها یک پایگاه صنعتی قوی ندارند و نمیتوانند گلولههای توپخانه کافی برای برآورده کردن تعهد خود برای ارسال 1 میلیون گلوله تا ماه مارس ندارند. در همین حال، اوکراین در حال جیرهبندی مهمات است و پس از انتخابات ریاستجمهوری روسیه در اواخر سال جاری، ولادیمیر پوتین ممکن است جرأت پیدا کند تا دستور بسیج بزرگتر را بدهد.
در جنگ کنونی روسیه و اوکراین، بازارها تا حد زیادی قیمتگذاری کردهاند. اما آنها ممکن است اهمیت درازمدت آن یا معنای جنگ برای اروپا را در نظر نگرفته باشند. در حالی که روسیه در حال تحقیق در مورد فنلاند و استونی است، بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع آلمان، سخنرانی هشیارانهای را ارائه کرد که معنای آن را توضیح داد و گفت که آلمان باید در نظر بگیرد که مسکو میتواند «حتی به یک کشور ناتو حمله کند».
در خاورمیانه، درگیریهای پس از حملات حماس به اسرائیل بزرگترین آزمون ژئوپلیتیکی منطقه از زمان جنگ جهانی را رقم زده است. اسرائیل به عملیاتهای خود برای نابودی حماس ادامه میدهد در حالی که محور مقاومت در حداقل شش جبهه مختلف در جنگ است. اقتصاد جهانی و نیروی دریایی ایالات متحده که از روزگار دزدان دریایی بربری از تجارت بینالمللی محافظت میکرد، زیر آتش انصار الله در یمن قرار دارند. یک جنگ منطقهای تمام عیار در کار نیست. اگرچه هرگونه تشدید تنش که ایالات متحده و ایران را وارد تقابل مستقیم کند، میتواند به سرعت معادلات را تغییر دهد.
با این حال، آنچه واشنگتن، وال استریت، و پایتختهای سیاسی و مالی جهانی در سراسر جهان را بیش از همه نگران کرده، وضعیت هند و اقیانوس آرام است. به دلایل ژئوپلیتیکی، چین مدل اقتصادی «دو گردشی» و خوداتکایی بیشتر را در داخل، همراه با تحریمهای اقتصادی نهتنها علیه ایالات متحده، بلکه کشورهایی مانند استرالیا، ژاپن، لیتوانی و کره جنوبی را پیش میبرد.
در عین حال، بیشتر تعرفههایی که در دولت ترامپ اعمال شد، در دوره جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا ادامه یافت و محدودیتهای تحت رهبری ایالات متحده، صادرات نیمهرسانا به چین را میلیاردها دلار کاهش داد. تمرکز بر نقاط انسداد زنجیره تامین حساس به امنیت ملی در همه چیز از میکروالکترونیک گرفته تا داروسازی تا مواد معدنی حیاتی و خاکیهای کمیاب به اقتصاد جهانی اصطکاک میبخشد به گونهای که خطرات و فرصتهایی را ایجاد میکند.
بدترین سناریو، رویارویی نظامی بین چین و همسایگانی مانند تایوان یا فیلیپین، با حمایت ایالات متحده است که میتواند منجر به خسارات انسانی بیشمار و بزرگترین شوک اقتصادی در نسلها شود. اکونومیکس بلومبرگ اخیرا هزینهای معادل 10 تریلیون دلار در صورت جنگ با جمهوری خلق چین بر سر تایوان را برآورد کرده است.
از لحاظ تاریخی، شوکهایی مانند تحریم نفتی اعراب در سال 1973 و جنگ روسیه علیه اوکراین، تجارت جهانی را مختل کرده است، اما آن را مختل نکرده است. پویایی امروز میتواند متفاوت باشد، با چالشهای حاد و مرتبط در هر سه منطقه اصلی اوراسیا، بدون در نظر گرفتن بحرانهایی که هر روز در سرفصلهای خبری نیست، مانند جنگطلبی کره شمالی و مرز مشاجره ونزوئلا گویان.