به نقل از صدا نیوز ،سه سال از درگذشت «عبدالله بن عبدالعزیز» ششمین پادشاه عربستان می گذرد؛ کسی که از سال ۲۰۰۵ و پس از مرگ برادر بزرگترش سکان امور در این کشور پادشاهی را به دست گرفت تا ۹ سال قدرت را در اختیار خود داشته باشد. دورانی که عربستان محافظهکارتر از همیشه به […]
به نقل از صدا نیوز ،سه سال از درگذشت «عبدالله بن عبدالعزیز» ششمین پادشاه عربستان می گذرد؛ کسی که از سال ۲۰۰۵ و پس از مرگ برادر بزرگترش سکان امور در این کشور پادشاهی را به دست گرفت تا ۹ سال قدرت را در اختیار خود داشته باشد.
دورانی که عربستان محافظهکارتر از همیشه به حضورش در منطقه ادامه داد، اما با مرگ ملک عبدالله این دوران به پایان رسید و شاید کمتر کسی فکر میکرد پایان ملک عبدالله پایان خویشتنداری ریاض و آغازی برای گشوده شدن صفحه جدیدی در سیاستهای عربستان سعودی در درون این کشور و در قبال منطقه خاورمیانه باشد.
در سه سال گذشته عربستان سعودی شاهد تغییرات ریز و درشت بسیاری بود، از جابهجایی و تغییر در روند به قدرت رسیدن شاهزادگان این کشور که برخلاف وصیت بنیانگذار عربستان بود تا اصلاحات اجتماعی به ویژه در قبال زنان. اصلاحات در عربستان منجر شد نسلی از جوانان تازهکار جایگزین نسل سالخورده حاکمان این کشور شود؛ تغییری که به تنهایی توانست چهره جدید البته ناشناختهای را از این کشور به منطقه و جهان نشان دهد.
سیاست تهاجمی ریاض تغییر خواهد کرد؟
کمتر از سه ماه از مرگ ملک عبدالله و روی کار آمدن ملک سلمان به قدرت در ریاض نگذشته بود که محمد بن سلمان وزیر دفاع جدید و جوان و البته بیتجربه عربستان سعودی با در اختیار داشتن حمایت پدرش فرماندهی اتاق عملیات حمله به یمن را در اختیار گرفت تا آغازگر سیاست تهاجمی عربستان سعودی در منطقه باشد. محمد بن سلمان با رسیدن به تخت ولیعهدی سناریوهای مختلفی را در قبال منطقه خاورمیانه روی میز عربستان سعودی گذاشت و حمایت تسلیحاتی ریاض از معارضان و گروههای مسلح در سوریه در سه سال گذشته نه تنها کمتر نشد بلکه تشدید شد و در نهایت چیزی جز شکست در این جبهه عاید ریاض نشد. در بحرین، یمن، عراق و لبنان نیز عربستان سعودی یکی پس از دیگری نتوانست به اهدافش در سیادت سیاسی و رهبری منطقهای دست پیدا کند.
جنگ یمن با هدف نابودی انصارالله که به ادعای عربستان و متحدانش مورد حمایت ایران هستند، آغاز شد اما اکنون این گروه نه تنها شکست نخوره است بلکه به تهدیدی جدی برای امنیت عربستان نیز تبدیل شده است. عربستان سعودی که در سه سال اخیر به دنبال کنار زدن ایران از صحنه بازیگری منطقهای و معرفی خود به عنوان تنها قدرت اول خاورمیانه بود، نتوانست در این زمینه نیز موفقیت قابل توجهی را برای خود کسب کند چرا که با انعقاد توافق هستهای ایران و برداشته شدن نسبی تحریمها تهران بار دیگر توانست قدرت خود را بازیابی کند و صحنه بازیگری کلیدی خود را در منطقه قدرتمندتر از گذشته ادامه دهد. با این وجود عربستان در سه سال گذشته در عرصه سیاستهای منطقهای نتوانست به موفقیت قابل توجهی برسد. اکنون باید دید عربستان که زمام امور خود را به دست جوانان سپرده است تا چه زمانی سیاستهای تهاجمی خود را در منطقه دنبال میکند و آیا سیاستهای خود را به سمت محافظهکاری و تعامل و دیپلماسی سوق خواهد داد یا نه؟
اصلاحات اجتماعی و چراغ سبز عربستان
محمد بن سلمان یا «امبیاس» که عملا قدرت را در عربستان سعودی در اختیار دارد، توانست در عرصه داخلی توجه تحلیلگران و ناظران بینالمللی را به خود جلب کند. غرب از محمد بن سلمان به عنوان فردی اصلاحگر و جسور اما خطرناک یاد میکند؛ کسی که توانست چهره عربستان را در جامعه بینالمللی تغییر دهد.
ولیعهد سعودی سال گذشته چشم انداز ۲۰۳۰ را در عربستان راه انداخت تا این کشور در مسیر اصلاح سیاستهای اجتماعی و اقتصادی گام بردارد. در این چارچوب، برای نخستین بار و در میان ناباوریهای بسیار پادشاه عربستان سعودی دستور اجازه رانندگی زنان در این کشور را صادر کرد، پس از آن آزادیهای اجتماعی در یکی از محافظهکارترین کشورهای مذهبی جهان آغاز شد.
راهاندازی سالنهای سینما، آزاد شدن پخش صدای زن در تلویزیون و برگزاری کنسرت خوانندگان زن، اجازه ورود زنان به ورزشگاهها برای دیدن مسابقات فوتبال و مهیا کردن شرایط برای حضور زنان در بازار اشتغال و در نهایت آزاد شدن ورود مشروبات الکلی به این کشور همگی بخشی از تحولات اجتماعی در عربستان سعودی تا به این لحظه بوده است. هرچند ناظران این اصلاحات را بسیار کوچک و لازمه توسعه در عربستان را آزادی بیان و راهاندازی نهادهای اجتماعی و رسانههای آزاد و احزاب میدانند؛ مسالهای که مشخص نیست با وجود حاکمان بیتجربه و سرکوبگر این کشور، در نهایت محقق خواهد شد یا خیر.