سکوت طولانی ترامپ در برابر وقایع و اتفاقاتِ گوناگون، به مرور زمینه کاهش نفوذ سیاسی و اخلاقی کاخ سفید در جامعه داخلی آمریکا و حتی سراسر جهان به وجود آورده است. در عین حال که عده زیادی از رئیسجمهور آمریکا به واسطه توئیتها و اظهارات خام و جاهلانهاش طی سال گذشته بیزار شدهاند، افراد بسیاری هم از سکوت وی در برابر اقدامات مختلف، شوکه شده و آسیبهای سنگینی دیدهاند.
به گزارش نباء خبر،سکوتهای معنادارِ ترامپ در دوران چهار ساله فعالیتش در عرصه ریاستجمهوری با وجود تمامِ جنجالهای توئیتری که در این سالها خطاب به مخالفانش به راه انداخت، از نظر پنهان نمانده است. شیوهای که ترامپ گمان میکرد، میتواند موجب حفظ قدرتِ غیرمشروع و استبدادیاش شود، حالا زمینه شکستش را فراهم آورده است.
به نقل از خبرگزاری”سیانان” “جولاک هارت” تحلیلگر سیاسی به تحلیل سیاست سکوتِ معنادار ترامپ در دوران ریاستجمهوریاش پرداخته و آن را عامل مهمی در کاهش اعتبار دولت آمریکا در جامعه جهانی عنوان میکند، نویسنده در این رابطه مینویسد: «روزهای پایانی دولت ترامپ بیشتر از هر زمانِ دیگری برای جامعه آمریکا، یادآور چهارسال تنش و جنجالهای فراوان به خاطر حضور وی در عرصه قدرت خواهد بود. ترامپ در تمام این سالها همواره مخاطبان و مخالفانش را با توئیتهای مبتذل و جنجالی مورد هدف قرار داد و با تاکید بر مواضع بیگانههراسی و متعصبانه خود، گروههای قومی و مذهبی در سراسر جهان را تحت عنوانِ «دیگری» نقد کرد. اقداماتی که موجب شد، متحدان سنتی آمریکا در این دوره به مرور زمان از این کشور فاصله بگیرند و یا حتی در برابر اقدامات اینچنینی دولت ترامپ، به ستایش دشمنان آمریکا زبان باز کنند».
این نگاه که بخواهیم تنها ترامپ را به واسطه سخنانِ تند و تیزی که از کاخ سفید در صفحه توئیترش منتشر میکرد، به خاطر بیاوریم، نگاهی کاملا اشتباه است؛ چرا که در بسیاری از مواقع، سکوتهای طولانی مدت و امتناعش در توضیحِ برخی از موضوعاتِ مهم، سهم بیشتری در شناخت شخصیت واقعی او داشته است. حقیقت امر این است که در تمامِ این دوران،ترامپ در مورد طیفِ وسیعی از موضوعاتی که نیازمندِ رسیدگیهایش به عنوانِ رهبر جامعه آمریکا بود، بیشتر از منافع کشور، منافع خود را در نظر میگرفت.
دونالد ترامپ و نزدیکانش بارها در مورد بحثِ دخالت روسها در انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 سکوت کردند. به طور خاص زمانی که او در هلسینگی پایتخت فنلاند بود، با وجود اینکه جامعه اطلاعاتی آمریکا وی را از این کار برحذر داشته بود، با پوتین دیدار کرد و به همین خاطر عمیقا مورد انتقاد قرار گرفت. ترامپ حتی در پاسخ به انتقادهایی مبنی بر تلاشهای روسیه جهت کشتار سربازان آمریکایی در افغانستان، عمیقا این مسئله را تکذیب و جانب ولادیمر پوتین را گرفت.
او همچنین در مورد اقدام هکرهای روسی علیه سیستمهای رایانهای دولت آمریکا که شاید گستردهترین و مخربترین عملیات سایبری علیه این کشور بود که به شدت امنیت ملی و اقتصادی آن را به خطر میانداخت نیز سکوت اختیار کرد و حتی زمانی که از سوی وزیر امور خارجهاش برای رسیدگی به این موضوع تحت فشار قرار گرفت، با نظرات وی به مخالفت برخواست و به کلی دخالت روسیه را زیر سوال برد. این سکوت ترامپ فراتر از روسیه به سایر نقاط دیگر جهان نیز کشیده شد.
در ماجرای قتل جمال خاشقچی، روزنامهنگار عربستانیِ مستقر در آمریکا نیز سیاست ترامپ به همین منوال بود. زمان زیادی از این حادثه گذشت تا در نهایت ترامپ بیانیهای را صادر کرد، اگرچه وی در این بیانیه نیز تنها از روابط عربستان سعودی با آمریکا حمایت کرد. در عین حال، زمانی که مقامات سیا در ارزیابیهای خود به این نتیجه رسیدند که قتل خاشقچی، بدون اطلاع محمدبن سلمان امکانپذیر نبوده است، ترامپ، نه تنها بن سلمان را در این ماجرا مسئول ندانست، بلکه حتی هر گونه دخالت وی در این ماجرا را به کلی رد کرد. هنوز هم دولت ترامپ در عین حال که از بن سلمان در برابر مرگ خاشقچی محافظت میکند، در تلاش برای یافتن راهی است که زمینه مصونیت قضایی کامل بنسلمان را از هر گونه مسئولیت کیفری در حوادث دیگر را فراهم آورد.
در مورد قضیه مرگ مشکوک «اوتو وارمبیر»، دانشجوی آمریکایی که در سال 2016 به جرم دزدیدنِ یک پوستر تبلیغاتی از سوی کره به 15 سال حبس محکوم شد، نیز ترامپ با سکوت خود، طرف کره شمالی را گرفت. گرچه زمانی که وارمبیر،تنها شش روز پس از ورودش به آمریکا درگذشت، دونالد ترامپ درگذشت وی را تسلیت و دولت کره شمالی را مسئول مرگ وی اعلام کرد. با این حال در سال 2019، در هنگام دیدار با کیم جونگ اون، به حمایت از وی در این ماجرا پرداخت و عنوان کرد، کیمجونگ از بابت این موضوع بسیار احساس بدی داشت و به من عنوان کرد، از این ماجرا، اطلاعی ندارد و من حرف او را میپذیرم!
در سال 2018 نیز ترامپ در جریان دیدار خود با رئیس جمهور چین، او از بحث در مورد اردوگاههای کار اجباری مسلمانانِ اویغور در چین اجتناب کرد. جان بولتون در کتاب خاطراتش در این باره اینطور مینویسد: «ترامپ بعدها در گفتگو با خبرنگاران عنوان کرد، به این خاطر در باب ماجرای اردوگاههای مسلمانان اویغور با مقامات حزب کمونیست چین صحبت نکردم تا مبادا معامله تجاری آمریکا با پکن برهم خورد». ترامپ حتی در این راستا، لایحهای را که به واسطه آن دولت چین به نقض حقوق بشر علیه مسلمانان اویغور متهم میشد را نیز محکوم کرد. در مارئه-لاگو نیز ترامپ از رئیسجمهور چین به دلیل تلاشهایش برای تحکیم قدرتش و تمدید حضورش در عرصه قدرت سیاسی و در سمت ریاستجمهوری تقدیر کرده و به حمایت از وی عنوان کرد، بدش نمیآید که او نیز چنین رویهای را در آینده دنبال نماید.
اتخاذِ چنین رویههایی در قالبِ نادیده گرفتن و سکوتِ صریح در برخی از موضوعات مهم از سوی ترامپ را تنها میتوان در عشق و علاقه وافر ترامپ به حفظ و ادامه قدرت استبدادیاش تعریف کرد. اشتیاق فراوان وی به حفظ این نوع از اقتدار غیرمشروع و تحسینهایش از اقدامات برخی رهبران در این راستا، موجب شد تا ترامپ بدون هیچ توجیهی بر تداوم رفتارهای این چنینی در عرصه قدرت اصرار ورزد.
با این وجود، اینها تمام آن چیزی نیستند که ترامپ در سراسر جهان، در بابشان موضع سکوت اتخاذ کرده است. در حوزه داخلی نیز وضع به همین منوال بوده است. در طول بدترین پاندمی در طی 100 سال گذشت نیز ترامپ به هیچ عنوان نتوانست، به درستی با سوگواران و اعضای خانوادههای جانباخته ابراز همدردی نماید. وی در تمام این مدت، به جز صحبت از مرگ چند نفر از دوستان ثروتمند خود و نام بردن از آنها، از آمریکاییهایی که روزانه به دلیل درگیر شدن با این ویروس جان خود را از دست میدهند، هیچ یادی نکرد.
او به ندرت از کارگران، پرستاران، پزشکان، کارمندان تهیه مواد غذایی به عنوان کسانی که با بیشترین میزان خطرات در شیوع ویروس مواجه بودند، یاد کرد و در تمام این دوران از ارائه اطلاعات موثق به مردم خودداری کرد. او هیچ گاه در مراسم تشییع جنازه این افراد حتی به صورت مجازی نیز شرکت نکرد و حتی در ماه می نیز، با تمسخرِ تعداد زیاد پروندههای فوتیها در این کشور، از آنها به عنوان نشان افتخار یاد کرد، چرا که به اعتقاد وی این آمار، نشاندهنده میزانِ بالای آزمایشات کرونا در این کشور بود.
همانطور که باب وودوارد در کتابش مینویسد، ترامپ در روزهای ابتدایی هرگز موضوع شیوع ویروس را علنی نکرد و به وودوارد عنوان کرده بود که این موضوع را کماهمیت میداند، چرا که نمیخواهد موجب وحشت مردم شود. حتی در اوایل بحران، اقدامات او بیشتر نمایشی بود و حتی جلسات توجیهی روزانه گروه ویژه کرونا را تنها برای دوربینهای فیلمبرداری برگزار میکرد.
برای ترامپ بسیار دشوار بود که بخواهد مرتبا در مورد نوع رفتاری که میتوانست جان دهها هزار نفر انسان را نجات دهد، صحبت کند. او حتی پس از درگیری با این ویروس، در مورد بیماریاش سکوت کرد و هرگز به طور کامل از اقدامات اورژانسی در بیمارستان برای بهبود شرایط جسمیاش صحبت نکرد و اجازه نداد به طور کامل به بررسی زمان درگیریاش با ویروس کرونا پرداخته شود.
تنش نژادی گستردهای را که جامعه آمریکا در زمان فعالیتهای ترامپ تجربه کرد، از زمانِ ضرب و شتم وحشیانه، سیاه پوست آمریکایی، رادنی کینگ در سال 1991 در لس آنجلس، به خود ندیده بود. ترامپ ضمن تمرکز بر اهمیت اجرای قانون و حفظ نظم، همه کسانی را که در اعتراضات خیابانی شرکت میکردند، اراذل و اوباش و مجرم خواند و اقدام آنها را مورد انتقاد قرار داد و با سرکوب وحشیانه این اقدامات سعی کرد، سورفتار پلیس در برابر مردم سیاه پوست را کم اهمیت جلوه دهد.
و این طور بود که در زمان ترامپ، هیچ سخنرانی و بحث جدی در بابِ موضوعاتِ اساسی نژادپرستی سیستماتیک در جامعه آمریکا شکل نگرفت و او حتی یک بار هم برای همدردی با جامعه سیاه پوستان در مراسم تشییع جنازه و یادبودِ سیاهانِ غیرمسلحی که جان خود را بی دلیل توسط رفتار خشونتآمیزِ پلیس از دست داده بودند، حضور پیدا نکرد.
اگرچه ما انگیزه کسی که در روز کریسمس با منفجر کردن بمب در شهر نشویل،ایالت تنسی، موجب ترس و اضطراب هزاران نفر از مردم شد را نمیدانیم، با این حال با گذشت بیش از یک هفته از این اتفاق، ترامپ هنوز هم هیچ اشارهای به این اقدام هولناک نکرده است. او همان کسی است که در زمان اعتراضات شارلوتزویل ویرجینیا در سال 2017، علیرغم حضور نئونازیستها و ملیگرایان سفیدپوست، به حمایت از آنها پرداخته و عنوان کرد، افراد خوبی در بین هر دو گروه وجود داشتند. اگرچه بعدها تحت فشارهای زیاد، مستقیما گروه های نژادپرست و نئونازی را محکوم و عنوان کرد هر دو طرف درگیری مسئول آن خشونت ها هستند.
حالا پس از گذشت چهار سال، سکوت ترامپ به رشد فزاینده بحران گرسنگی در آمریکا و بیکاری میلیونها آمریکایی منجر شده است. افرادی که تمام تلاش خود را به کار میبرند تا شرایط سخت کنونی را تغییر داده و بتوانند به هر طریقی نانآور خانوادههایشان باشند. این در حالی است که او بارها و بارها با افتخار از رشد موشک وار اقتصاد کشور و آمارهای خیرهکننده بازار سهام در دوران شیوع کوید-19 صحبت کرده و خود را به خاطر این روند، مستحق دریافت اعتبار و پاداش میداند.
این سکوت طولانی ترامپ در برابر وقایع و اتفاقاتِ گوناگون، به مرور زمینه کاهش نفوذ سیاسی و اخلاقی کاخ سفید در جامعه داخلی آمریکا و حتی سراسر جهان به وجود آورده است. در عین حال که عده زیادی از رئیسجمهور آمریکا به واسطه توئیتها و اظهارات خام و جاهلانهاش طی سال گذشته بیزار شدهاند، افراد بسیاری هم از سکوت وی در برابر اقدامات مختلف، شوکه شده و آسیبهای سنگینی دیدهاند.سکوتی که اکنون اعتبار آمریکا را بیشتر از توئیتهای جنجالی و غیرعاقلانه ترامپ زیر سوال برده است.