ترامپ و آینده آمریکا

به نقل از منابع تحلیلی

ترامپ شخصیت استثنایی در میان روسای جمهور آمریکاست. تنها کسی است که بدون هیچ سابقه اجرایی و با دستور کاری ضدنخبگان حاکم در 2016 به کاخ سفید راه یافت و چهار سال را با روش‌های غیرمتعارف من‌جمله ثبت حدود 3هزار دروغ، به تولید هیجان پرداخت.هیجان‌آفرینی برجسته‌ترین ویژگی او بود. او در این چهار سال دو بار از استیضاح جان سالم به در برد و نهایتا شورشی کم‌سابقه را در آمریکا راه‌اندازی کرد؛ اما این فقط گذشته او نیست که مطرح می‌شود، بلکه وی دوباره می‌خواهد به کاخ سفید برگردد.

به گزارش نبأخبر،در سوم اوت دونالد ترامپ، چهل‌وپنجمین رئیس‌جمهور آمریکا در مقابل دادگاه فدرال حاضر شد و دادگاه در دادخواستی ۴۵صفحه‌ای، وی را درباره تلاش برای خدشه‌دار کردن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری۲۰۲۰ تفهیم اتهام کرد و او به قانون‌شکنی جدی و اساسی در چهار مورد متهم شد.

در مجموعه پرونده‌هایی که علیه ترامپ در دادگاه‌های مختلف محلی، ایالتی و فدرال آمریکا مطرح است و شامل 75مورد قانون‌شکنی‌های متنوع می‌شود، دادگاه اخیر مهم‌ترین و حساس‌ترین است. علت آن است که در اتهامات چهارگانه در عمل ترامپ برانداز نهادها و روندهای حاکمیتی ایالات متحده قلمداد شده و جالب است که عنوان پرونده «ایالات متحده آمریکا علیه ترامپ» است.

به عبارت دیگر ترامپ متهم است که علیه ایالات متحده آمریکا اقدام کرده است. براساس این پرونده تفهیم اتهام رئیس‌جمهور سابق باید در 28اوت انجام و وی در مقابل هیات منصفه در واشنگتن حاضر شود. تشکیل این دادگاه مبتنی بر روندی است که بعد از اعلام نتایج انتخابات سال2020 و مخالفت ترامپ که در واقع بازنده آن انتخابات بود، اتفاق افتاد. در واقع شورشی با همکاری ترامپ در واشنگتن راه‌اندازی شد که منجر به اشغال کنگره آمریکا در 6 ژانویه2021 توسط هواداران ترامپ شد. گفته می‌شود واشنگتن دهه‌ها، چنین صفحه‌های آشوبناک را به خود ندیده بود. متعاقبا بعد از برقراری پرچالش آرامش، تحقیقات گسترده‌ای در کنگره آمریکا درباره آن حوادث انجام گرفت. این دادگاه، در حقیقت محصولی از آن تحقیقات با بارهای سنگین حقوقی و قضایی است. با این زمینه تشکیل این دادگاه در شرایطی که آمریکا وارد فضای انتخابات ریاست‌جمهوری2024 (1402) می‌شود، چگونه می‌توان تجزیه و تحلیل کرد؟ در پاسخ باید به«زمینه‌ها و انگیزه‌ها» به «روندها و مسیرها» و «نتایج و برون‌دادها» توجه کرد. این تحلیل سه وجهی روشن می‌کند که جامعه آمریکا در یکی از حساس‌ترین مراحل پرتنش بین نخبگان قرار گرفته و ترکیبی از روندهای هیجانی و حقوقی، سرنوشتی برای آمریکا رقم خواهند زد که در آن احتمال استحکام بیشتر یا فرسایش بیشتر را می‌توان متصور بود.

در خصوص زمینه‌ها و انگیزه‌ها باید گفت که همه چیز حول شخصیت ترامپ و گذشته و آینده او می‌چرخد. ترامپ شخصیت استثنایی در میان روسای جمهور آمریکاست. تنها کسی است که بدون هیچ سابقه اجرایی و با دستور کاری ضدنخبگان حاکم در 2016 به کاخ سفید راه یافت و چهار سال را با روش‌های غیرمتعارف من‌جمله ثبت حدود 3هزار دروغ، به تولید هیجان پرداخت.
هیجان‌آفرینی برجسته‌ترین ویژگی او بود. او در این چهار سال دو بار از استیضاح جان سالم به در برد و نهایتا شورشی کم‌سابقه را در آمریکا راه‌اندازی کرد؛ اما این فقط گذشته او نیست که مطرح می‌شود، بلکه وی دوباره می‌خواهد به کاخ سفید برگردد. ترامپ پیشروترین نامزد در بین نامزدهای حزب جمهوری‌خواه برای انتخابات پیش‌رو است. او حزب جمهوری‌خواه را قبضه کرده و البته پایگاه اجتماعی وسیعی در اقشار خاصی از جامعه آمریکا را حفظ کرده است. جامعه‌ای که مخصوصا از نظر فرهنگی و اجتماعی دوپاره و دوقطبی است. قطبی که ترامپ آن را نمایندگی می‌کند بر این باور است که در جنگ فرهنگی گرفتار است و لیبرال‌ها و دموکرات‌ها دارند بنیاد فرهنگی آمریکا را نابود می‌کنند. جالب آنکه این دادگاه‌ها تا به حال نتوانسته‌اند حامیان ترامپ را علیه او بشورانند. ترامپ بلافاصله بعد از حضور در دادگاه فدرال در واشنگتن برای مراسمی که جمهوری‌خواهان در شهر مونتگومری ایالت آلاباما برگزار کرده بودند، به آن شهر رفت و برخی از افراد برای شرکت در این مراسم شام و کمک به انتخابات جمهوری‌خواهان نفری 50هزار دلار پرداخت کرده بودند. فراتر از این، دادگاه‌ها به بهانه‌ای برای تامین درآمد و گردآوری پول برای انتخابات آینده ترامپ تبدیل شده است. ترامپ هنرپیشه‌ای است که نقش مظلوم را بازی و هیجان تولید می‌کند و مجموعه جمهوری‌‌خواهان را به دنبال خود می‌کشد.

اما روندها و مسیرهای پیش رو، ترکیبی از حقوق و روان‌شناسی است. حقوق بعد رسمی و از طریق نهادهای دادگاهی دنبال می‌شود. به‌طور کلی در ایالات متحده، حقوق و نهادهای حقوقی در عرصه‌های خصوصی و عمومی برجسته‌اند، اکثر سیاستمداران فارغ‌التحصیلان رشته حقوق‌اند و نیروهای سیاسی از مجرا و مسیر حقوق می‌گذرند. در این میان قانونی وجود ندارد که مانع کاندیداتوری نهایی ترامپ شود. اما مسیر چندان هم روشن نیست. آنچه روشن است، آن است که ترامپ بی‌تردید در موارد گوناگون قانون را زیر پا گذاشته است. محکومیت و محکومیت‌های او قطعی به نظر می‌رسد و در نظر برخی از کارشناسان آمریکایی علت فعالیت‌های سنگین ترامپ در انتخابات چیزی نیست جز فرار به جلو و دسترسی به جایگاه ریاست‌جمهوری که در آن می‌تواند خود را مورد عفو ریاست‌جمهوری قرار دهد. البته این چشم‌انداز چندان ساده‌ای نیست.
در نقطه مقابل هیجان‌سالاری که ترامپ دنبال می‌کند و آمیخته‌ای از روش‌های روان‌شناسانه، بهره‌برداری از حس تنفر و ترس بخشی از مردم آمریکا که از نخبگان حاکم سرخورده‌اند، همراه با تکنیک‌های رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی را به نمایش می‌گذارد که از نظر محتوا و روش پرقدرت است؛ اما رقیب هم از این ابزارها بی‌بهره نیست.

در سالی که پیش رو است آمریکا با همه فراز و نشیب‌ها و همه اتهام‌ها و اتهام‌زنی‌ها چه در دادگاه‌ها چه در رسانه‌ها، سالی پرهیجان را پشت سر خواهد گذاشت و نهایتا رئیس‌جمهوری را برخواهد گزید. اگر نظام حاکم بتواند ترامپ را به زندان بیندازد و مانع دستیابی او به کاخ سفید شود، شاید این روند برای پویایی درونی و جهانی آمریکا، افزوده‌ای داشته باشد و آمریکا روشن‌ خواهد ساخت که مخصوصا در مقایسه با چین از نهادهای قضایی و حقوقی استواری برخوردار است و البته معنای اقتصادی عمیقی هم خواهد داشت. در عین حال احتمال فرسایش نهادهای سیاسی و حقوقی را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. اگر ترامپ بتواند شورش یا شورش‌هایی را شکل دهد، آمریکا گرفتارتر خواهد شد و بر جایگاه جهانی و موقعیت اقتصاد سیاسی آن اثرات منفی خواهد داشت و لذا دادگاه‌های ترامپ، موضوع ساده و صرفا شخصیت‌محور نیستند. آینده آمریکا و موقعیت جهانی آن در این روندهای سیاسی و هیجانی و در نهادهای حقوقی رقم می‌خورند.

 


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید