۳۹ سال بعد از انقلاب اسلامی کار به جایی رسیده و آن قدر تنزل یافتهایم که کاندیداهای ریاستجمهوری برای کسب رأی مردم، چوب حراج به منابع ملی زدهاند و مسابقه یارانه راه انداختهاند. شعارهای انتخاباتی، تابعی از افکار عمومی و نیازهای روز جامعه است. نگاه کنید که در سال ۱۳۶۰ دغدغههای مردم چه بوده است […]
۳۹ سال بعد از انقلاب اسلامی کار به جایی رسیده و آن قدر تنزل یافتهایم که کاندیداهای ریاستجمهوری برای کسب رأی مردم، چوب حراج به منابع ملی زدهاند و مسابقه یارانه راه انداختهاند.
شعارهای انتخاباتی، تابعی از افکار عمومی و نیازهای روز جامعه است. نگاه کنید که در سال ۱۳۶۰ دغدغههای مردم چه بوده است که شعار انتخاباتی کاندیدای پیروز «دعوت به تفکر» بوده است ولی ۳۶ سال بعد از آن انتخابات و ۳۹ سال بعد از انقلاب اسلامی، کار به جایی رسیده و آن قدر تنزل یافتهایم که کاندیداهای ریاستجمهوری برای کسب رأی مردم، چوب حراج به منابع ملی زدهاند و مسابقه یارانه راه انداختهاند؛ یکی از سه برابر کردن یارانه سه دهک کم برخوردار سخن میگوید و آن دیگری میگوید این که چیزی نیست. اگر به من رأی بدهید، ماهانه به هر کدامتان ۱۵۰ هزار تومان پول نقد خواهم داد!
واقعاً چه بر جامعه ایران گذشته است که از محور بودن شعار دعوت به تفکر به این جا رسیدهایم که کاندیداهای ریاستجمهوری که به عنوان صلحای قوم از طرف شورای نگهبان تأیید شدهاند، وعده پول میدهند؟
آیا نیاز نیست مسیر پیموده شده مورد تجدید نظر جدی قرار گیرد؟ و به راستی آخر و عاقبت این جامعه چه خواهد شد؟ کسی نگران نیست؟»
منبع : انتخاب