جنگ مغزها

شبکه های عصبی

به نقل از صدانیوز ،جدال بین هوش مصنوعی و انسان در حوزه صحنه فیلم‌های هالیوودی، طراحی جلد مجلات و میزان چاپ کاغذی اخبار به موضوعی قابل توجه تبدیل شده است. بدبینان هشدار می‌دهند که هوش مصنوعی می‌تواند مشاغل را از بین ببرد، قوانین را بشکند و جنگ‌ها را آغاز کند. اما این‌گونه پیش‌گویی‌ها به آینده […]

به نقل از صدانیوز ،جدال بین هوش مصنوعی و انسان در حوزه صحنه فیلم‌های هالیوودی، طراحی جلد مجلات و میزان چاپ کاغذی اخبار به موضوعی قابل توجه تبدیل شده است. بدبینان هشدار می‌دهند که هوش مصنوعی می‌تواند مشاغل را از بین ببرد، قوانین را بشکند و جنگ‌ها را آغاز کند. اما این‌گونه پیش‌گویی‌ها به آینده دور مربوط می‌شوند. رقابت امروز بین انسان‌ها و دستگاه‌ها نیست بلکه بین غول‌های بزرگ فناوری جهان است که سرمایه‌گذاری‌های سنگینی انجام می‌دهند تا در زمینه هوش مصنوعی از دیگران جلوتر باشند.

افزایش قابل توجه میزان دسترسی به داده‌های دیجیتال که نیروی محرک رایانش به شمار می‌روند به همراه اوج‌گیری الگوریتم‌ها باعث شد هیاهو و هیجان زیادی در مورد این گوشه از علم رایانش برپا شود. گوشه‌ای که تاکنون مهجور مانده بود. بزرگ‌ترین بنگاه‌های فناوری جهان از جمله آلفابت (شرکت مادر گوگل)، آمازون، اپل، فیس‌بوک، آی‌بی‌ام (IBM) و مایکروسافت به همراه رقبای چینی سرمایه‌گذاری‌های عظیمی انجام می‌دهند تا قابلیت‌های هوش مصنوعی خود را توسعه دهند. تفکیک سرمایه‌گذاری‌های بنگاه‌های فناوری در هوش مصنوعی از دیگر سرمایه‌گذاری‌های آنها آسان نیست اما طبق گزارش گردآوری داده‌های پیچ‌بوک (Pitch Book) تا این زمان در سال ۲۰۱۷ بنگاه‌های سراسر جهان حدود ۳ /۲۱ میلیارد دلار در فرآیندهای ادغام و تملیک مربوط به هوش مصنوعی هزینه کرده‌اند که ۲۶ برابر از میزان سال ۲۰۱۵ بیشتر است.

تجارت فردا- جنگ مغزها

یادگیری ماشینی یکی از شاخه‌های هوش مصنوعی است که برای این بنگاه‌ها اهمیت زیادی دارد. رایانه‌ها داده‌ها را پالایش می‌کنند تا الگوها را تشخیص دهند و بر اساس آنها پیش‌بینی‌هایی انجام دهند. این کار نیازی به برنامه‌ریزی قبلی ندارد. هم‌اکنون همه بخش‌های صنعت فناوری از جمله هدف‌گذاری آگهی‌های آنلاین، توصیه محصولات، واقعیت تقویت‌‌شده و اتومبیل‌های خودران از این تکنیک بهره می‌برند. زوبین قهرمانی مدیر بخش پژوهش‌های هوش مصنوعی اوبر بر این باور است که هوش مصنوعی به همان اندازه پیدایش رایانه‌ها اوضاع جهان را متحول خواهد ساخت.  یک راه برای درک تاثیر بالقوه هوش مصنوعی آن است که نگاهی به پایگاه‌های داده‌ها بیندازیم. این پایگاه‌ها از دهه ۱۹۸۰ کار ذخیره اطلاعات، استنباط و وظایف شناختی از قبیل مدیریت انبار را آسان‌تر و کم‌هزینه‌تر کردند. پایگاه‌های داده‌ها اولین نسل نرم‌افزارها را توانمند کردند و هوش مصنوعی به نسل بعدی قابلیت واکنش‌دهی و پیش‌بینی کردن بیشتری خواهد داد. اپلیکیشنی مانند جی‌میل در گوگل که محتوای ای‌میل‌ها را اسکن می‌کند و پاسخ‌های سریع با یک لمس انگشت را در ابزارهای همراه توصیه می‌کند یک نمونه اولیه از آن چیزی است که قرار است اتفاق بیفتد.

همانند جریان‌های گذشته فناوری‌های جدید از قبیل پیدایش رایانه‌های شخصی و تلفن‌های همراه‌، هوش مصنوعی این توان بالقوه را دارد تا از طریق خانه‌تکانی در فعالیت‌های موجود و تشکیل شرکت‌های جدید کسب‌وکار غول‌های بزرگ فناوری را متحول سازد. اما همزمان نوعی حس بدبینی ایجاد می‌شود. جف ویلکه مدیرعامل بخش «مشتریان جهانی» شرکت آمازون می‌گوید: اگر شما یک شرکت فناوری باشید و هوش مصنوعی را در هسته توانایی‌های خود قرار ندهید خود را در معرض خطر نوآوری‌های دیگران قرار می‌دهید.  با وجود رقابت، امیدهای دراز و پویایی فراوان، شکوفایی هوش مصنوعی را می‌توان به دوران عصر طلا در کالیفرنیا تشبیه ساخت. اگرچه بنگاه‌های چینی از جمله بیدو و علی‌بابا در هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری می‌کنند و آن را در بازار داخلی خود به‌کار می‌گیرند اما این بنگاه‌های فناوری غربی هستند که چشم‌انداز بهتری را به رخ می‌کشند. شرکت آلفابت پیشتاز این عرصه است. این شرکت سال‌هاست که سودهای سرشاری را از هوش مصنوعی به دست آورده و هم‌اکنون بسیاری از مشهورترین پژوهشگران این حوزه را به خدمت گرفته است. اما این مسابقه تازه شروع شده است و تا پایان فاصله بسیار زیادی دارد. در چند سال آینده بنگاه‌های بزرگ فناوری در سه جهت با یکدیگر به رقابت خواهند پرداخت. آنها به رقابت در جذب استعدادهای درخشان برای تربیت «مغزها»ی شرکت ادامه می‌دهند، تلاش خواهند کرد با کیفیت بهتری نسبت به رقبا یادگیری ماشینی را در فعالیت‌های کنونی خود به‌کار گیرند و سعی می‌کنند با کمک هوش مصنوعی مراکز سودآوری جدیدی بسازند.

دانشمندان احمق

شدیدترین رقابت‌ها در جذب استعدادهای انسانی است که در مقایسه با داده‌ها یا توانایی رایانش نادرتر هستند. تقاضا برای سازندگان هوش مصنوعی که بتوانند تکنیک‌های یادگیری ماشینی را به‌طور خلاقانه در مجموعه‌های عظیم داده‌ها به‌کار گیرند سر به فلک می‌کشد و از تعداد دانشجویان برتری که این تکنیک‌ها را خوانده‌اند بسیار فراتر می‌رود. به گفته گودیپ سینگ از شرکت مایکروسافت امروزه سامانه‌های هوش مصنوعی همانند دانشمندان احمق هستند به آن معنا که کار خود را عالی انجام می‌دهند اما اگر نتوانید از آنها به طور صحیح استفاده کنید نتایج فاجعه‌باری ایجاد می‌کنند. استخدام افراد مناسب برای بقای یک بنگاه حیاتی است و بسیاری از بنگاه‌های نوپا صرفاً به خاطر فقدان مهارت‌های هوش مصنوعی شکست می‌خورند. به همین دلیل است که برخی بنگاه‌ها دپارتمان‌های دانشگاه‌ها را جست‌وجو می‌کنند تا استادان را به‌کار گیرند و دانشجویان برتر را حتی قبل از اتمام تحصیل استخدام کنند.  نمایشگاه‌های اشتغال وضعیت دیوانه‌واری شبیه فروش جمعه سیاه یا عید شکرگزاری در فروشگاه‌ وال‌مارت پیدا کرده‌اند. کنفرانس‌های دانشگاهی از قبیل کنفرانس «سامانه‌های پردازش داده‌های عصبی» که هفته گذشته در کالیفرنیا برگزار شد به مکان‌های استعدادیابی تبدیل شده‌اند. بهترین استخدام‌کنندگان نخبگان برجسته دانشگاهی هوش مصنوعی هستند که می‌توانند دیگران را برای همکاری جذب کنند. از آن میان می‌توان به افرادی مانند یان لی‌چان از فیس‌بوک و جفری هینتون از گوگل اشاره کرد که هر دو در گذشته استاد دانشگاه بوده‌اند و هنوز هم ارتباط خود با دانشگاه‌ها را حفظ کرده‌اند. حتی اگر حقوق و دستمزدها مطلوب نباشد امتیاز دسترسی به داده‌ها خود عامل جذاب مهمی به شمار می‌رود. اگر هیچ‌کدام از این شیوه‌ها موثر نبود شرکت‌های بزرگ کل بنگاه‌ نوپا را می‌خرند. صنعت فناوری برای اولین بار زمانی متوجه این امر شد که گوگل در سال ۲۰۱۴ بنگاه نوپا دیپ مایند (Deep Mind) را حدود ۵۰۰ میلیون دلار خرید. در آن زمان دیپ مایند هیچ‌گونه درآمد یا محصول خاصی نداشت اما از تیمی از پژوهشگران «یادگیری عمیق» بهره می‌برد. این پژوهشگران پس از انجام معامله خرید برنامه‌ای را طراحی کردند که توانست قهرمان جهانی بازی GO را شکست دهد. سایر شرکت‌ها نیز به خرید بنگاه‌های نوپای ضررده روی‌ آورده‌اند نه به خاطر فروش یا سود آینده بلکه به خاطر وجود کارکنانی که هرکدام ۵ تا ۱۰ میلیون دلار ارزش دارند.

پشت درهای بسته

شرکت‌ها در برخورد با کارکنان فلسفه‌های متفاوتی دارند. برخی از قبیل مایکروسافت و آی‌بی‌ام سرمایه‌گذاری‌های سنگینی را در هوش مصنوعی انجام می‌دهند و مقالات زیادی منتشر می‌کنند اما از پژوهشگران نمی‌خواهند نتایج تحقیقات خود را در فعالیت‌های درآمدزا به‌کار گیرند. در سوی مخالف، اپل و آمازون قرار دارند که فعالیت‌های پژوهشی آنها زیاد نیست و انتظار دارند نتیجه کار در محصولات نشان داده شود. این بنگاه‌ها در مورد پژوهش‌هایشان ساکت می‌مانند. گوگل و فیس‌بوک در میانه قرار دارند و پژوهشگران‌شان می‌توانند به فعالیت‌های درآمدزا مشغول شوند.

جدال شدید بر سر جذب استعداد‌ها برخی از شرکت‌های پنهان‌کار را وادار می‌سازد فعالیت‌های‌شان را آشکار کنند. آقای لی‌چان می‌گوید اگر از یک متخصص بخواهید برای شما کار کند ولی حق نداشته باشد در مورد کارش با کسی صحبت کند به سمت شما نخواهد آمد چراکه شما شهرت حرفه‌ای او را نابود می‌کنید. این نوع بده‌بستان بین پنهان‌کاری و نیاز به جذب استعدادها در مورد بنگاه‌های بزرگ چینی که قصد دارند پایگاهی در غرب داشته باشند مصداق پیدا می‌کند. بیدو (Baidu) در سال ۲۰۱۳ و امسال دو مرکز آزمایشگاهی هوش مصنوعی را در سیلیکون‌‌ولی افتتاح کرد. پژوهشگران غربی حوزه هوش مصنوعی رتبه این دو آزمایشگاه‌ را بالا می‌دانند اما ترجیح می‌دهند برای غول‌های آمریکایی کار کنند چون شفافیت آنها بیشتر است. اگر شرکت‌ها بتوانند افراد مناسب را در بخش هوش مصنوعی به‌کار گیرند نیروی کار آنها به میزان قابل ملاحظه‌ای بیشتر می‌شود. هوش مصنوعی همانند در اختیار داشتن میلیون‌ها کارآموز است و این قدرت رایانش بعدها با کسب‌وکارهای موجود بنگاه تلفیق می‌شود.  مزایای هوش مصنوعی را می‌توان بیشتر در پیش‌بینی خواسته‌های مردم مشاهده کرد. به عنوان مثال سه‌چهارم از محتوای نت فلیکس (Net Flix) توصیه‌ها و پیشنهادهای خودکار است و همین توصیه‌ها عامل خرید یک‌سوم اجناسی است که مردم از آمازون خریداری می‌کنند. فیس‌بوک که صاحب اپ پرطرفدار اینستاگرام است از فناوری یادگیری ماشینی برای شناسایی محتوای عکس‌ها، پست‌ها و ویدئوها بهره می‌گیرد و موارد مناسب و مرتبط را به کاربران نشان می‌دهد. مرتب‌سازی پست‌ها در گذشته بر مبنای زمانی بود اما ارائه پست‌ها و آگهی‌ها بر حسب مناسبات و ارتباط آنها کاربران را بیشتر درگیر می‌سازد. فیس‌بوک بدون یادگیری ماشینی هیچ‌گاه نمی‌توانست به اندازه کنونی برسد. شرکت‌هایی که در پژوهش‌هایشان از هوش مصنوعی استفاده نکردند یا دیر متوجه آن شدند به دردسر افتادند. این همان اتفاقی است که برای موتور جست‌وجوی یاهو و بینگ (Bing) روی داد. آمازون و گوگل پا را فراتر گذاشته و هوش مصنوعی را در حوزه وسیعی از فعالیت‌ها به‌کار می‌گیرند. یادگیری ماشینی کارایی فعالیت‌های آنلاین و فیزیکی آمازون را بالا برده است. این بنگاه در مراکز عملیاتی خود ۸۰ هزار روبات را به‌کار می‌گیرد و از هوش مصنوعی برای طبقه‌بندی انبار و تحویل بسته‌ها به کامیون‌ها استفاده می‌کند. آمازون در مورد سفارش‌های میوه و سبزی از تصاویر و چشم رایانه‌ای بهره می‌برد تا تشخیص دهد کدام توت‌فرنگی و میوه رسیده و برای تحویل به مشتریان آماده است. همزمان این بنگاه در حال طراحی و توسعه پهپادهایی است که روزی سفارش‌ها را تحویل خواهند داد.  گوگل از هوش مصنوعی برای طبقه‌بندی محتوای یوتیوب و حذف موارد اعتراض‌برانگیز استفاده می‌کند. اپلیکیشن گوگل فوتو (Google Photos) قادر است چهره افراد را شناسایی کرده و آنها را در گروه قرار دهد. هوش مصنوعی به سامانه عملیاتی اندروید کمک می‌کند به خوبی کار و پیش‌بینی کند افراد به استفاده از کدام اپ علاقه‌مندند. در حوزه هوش مصنوعی می‌توان گوگل برین (Google Brain) را یکی از بهترین گروه‌های پژوهشی دانست که از پیشرفت‌های یادگیری ماشینی برای سودآوری بهره می‌برد و به عنوان مثال الگوریتم‌های جست‌وجو را بهبود می‌بخشد. بنگاه بریتانیایی دیپ مایند (Deep Mind) شاید هیچ‌گاه در عمل درآمدی برای آلفابت ایجاد نکند اما با افزایش کارایی انرژی در مراکز جهانی داده‌های بنگاه به آن کمک می‌کند در هزینه‌ها صرفه‌جویی کند ضمن اینکه تجربه این بنگاه در بازی GO کودتایی در جهان روابط عمومی بود.

هوش مصنوعی در جهان شرکت‌ها نیز کاربرد دارد. دیوید کنی مدیر بازوی هوش مصنوعی شرکت آی‌بی‌ام پیش‌بینی می‌کند در آینده دو حوزه هوش مصنوعی وجود خواهد داشت؛ شرکت‌هایی که از ارائه خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی به مصرف‌کنندگان کسب سود می‌کنند و شرکت‌هایی که این خدمات را به کسب‌وکارها ارائه می‌دهند. در عمل بازوی رایانش ابری غول‌های فناوری این دو حوزه را به یکدیگر می‌رساند. ارائه‌دهندگان خدمات از هوش مصنوعی برای متمایز ساختن خدمات و به دام انداختن مشتریان استفاده می‌کنند. سه نمونه اصلی یعنی خدمات وب آمازون، آژور (Azure)، مایکروسافت و گوگل کلود (Google Cloud) صفحات برنامه‌ریزی اپلیکیشن (API) دارند که قابلیت‌های یادگیری ماشینی را به دیگر بنگاه‌ها ارائه می‌دهند. به عنوان مثال آژور به اوبر کمک کرد یک ابزار تایید هویت بسازد که از رانندگان می‌خواهد هنگام کار از خود یک عکس سلفی بگیرند تا هویت خود را اعلام کنند. گوگل کلود صفحه شغل‌یابی دارد که به شرکت‌ها کمک می‌کند متقاضیان شغل را با بهترین جایگاه‌ها مطابقت دهند.

هوش مصنوعی در مغز

بسیاری از بنگاه‌های صنایع دیگر از خرده‌فروشی گرفته تا رسانه‌ها از آنچه «آزادسازی» هوش مصنوعی نامیده می‌شود بهره‌مند می‌شوند. ارائه هوش مصنوعی به شرکت‌هایی که مهارت یا مقیاس لازم برای ایجاد قابلیت‌های پیچیده را ندارند جریان بزرگی از پول را در بازار ۲۵۰ تریلیون‌دلاری رایانش ابری ایجاد خواهد کرد. اما ارائه‌دهندگان اغلب باید صفحات برنامه‌ریزی اپلیکیشن را طبق نیاز‌های مشتریان تهیه کنند؛ کاری که اغلب زمانبر خواهد بود. مایکروسافت که سابقه‌ای طولانی در فروش نرم‌افزار به مشتریان و پشتیبانی از آنها دارد در این زمینه بهتر عمل خواهد کرد. دایان گرین مدیر گوگل کلود می‌گوید کمی زمان لازم است تا خدمات هوش مصنوعی خود به کمک خود بیایند. تا به امروز اغلب غول‌های فناوری تلاش کرده‌اند با بهره‌گیری از هوش مصنوعی سود حاصل از فعالیت‌های موجود خود را بالا برند. آنها امیدوارند در چند سال آینده هوش مصنوعی امکان خلق کسب‌وکارهای جدید را فراهم سازد. یکی از حوزه‌هایی که در آن رقابت شدیدی به چشم می‌خورد حوزه «دستیار مجازی» است. هم‌اکنون تلفن‌های هوشمند کاربران خود را به خوبی می‌شناسند اما دستیارهای مجازی مجهز به هوش مصنوعی این رابطه را نزدیک‌تر خواهند ساخت چه از طریق تلفن و چه از طریق سخنگو‌های هوشمند. اپل با درک این موضوع در سال ۲۰۱۰ دستیار صوتی سیری (Siri) را خرید. از آن زمان تاکنون آمازون، گوگل و مایکروسافت سرمایه‌گذاری‌های سنگینی انجام داده‌اند. در نتیجه قابلیت تشخیص کلام دستیارهای آنها بهتر شد. سامسونگ، فیس‌بوک و بیدو نیز به این عرصه رقابت پا گذاشته‌اند.

یک الگوریتم برای همه

هنوز مشخص نیست آیا بازار این سخنگوها بزرگ خواهد بود یا خیر اما مسلم است که افراد در آینده برای ورود به اینترنت از ابزارهایی بیش از متن استفاده خواهند کرد. پدرو دومینگو مولف کتاب «الگوریتم ارباب» می‌گوید: تمام این شرکت‌ها درک کرده‌اند که هرکس نقطه اصلی ورود مشتریان را در دست گیرد برنده بازار خواهد بود. در آینده دورتر ابزارهای واقعیت افزوده (AR) فرصت‌های جدیدی در حوزه هوش مصنوعی خواهند بود. اپ پیام‌رسان اسنپ (Snap) و بازی پوکمون‌گو نمونه‌های اولیه واقعیت افزوده هستند. اما واقعیت افزوده می‌تواند رابطه افراد با اینترنت را به طور کامل تغییر دهد به گونه‌ای که آنها اطلاعات دیجیتال را نه از طریق صفحات کوچک بلکه از طریق تجربه نزدیک و همیشه حاضر کسب خواهند کرد. ابزارهای واقعیت افزوده قابلیت‌های همراه هوش مصنوعی از قبیل ترجمه همزمان و تشخیص چهره را ارائه می‌دهند. پیشتازی در هوش مصنوعی به معنای پیشتازی در حوزه‌های جدید است. این امر به ویژه در مورد اتومبیل‌های خودران مصداق پیدا می‌کند. اتومبیل‌های بنگاه‌های فناوری میلیون‌ها مایل را می‌پیمایند تا پایگاه‌ داده‌های بزرگ و منحصربه‌فرد ایجاد کنند و چشمی رایانه‌ای بسازند که بتواند به سامانه‌ها کمک کند اجسام را در جهان واقعی بشناسند. سود بالقوه این کار بسیار زیاد است. حمل‌ونقل شخصی بازار گسترده‌ای به ارزش ۱۰ تریلیون دلار در کل جهان دارد و هر کس بتواند معمای اتومبیل‌های خودران را حل کند می‌تواند دانش خود را به سایر پروژه‌های مبتنی بر هوش مصنوعی (از قبیل پهپاد و روبات‌ها) تعمیم دهد. برخلاف موتور‌های جست‌وجو که در آنها افراد خدماتی را انتخاب می‌کنند که نیازشان را رفع کند، کاربران اتومبیل‌های خودران طالب محصولاتی با بهترین سوابق ایمنی خواهند بود. این به آن معناست که شرکت‌هایی که بهتر از دیگران بتوانند از هوش مصنوعی برای ترسیم جهان فیزیکی استفاده کنند و کمترین آمار تصادف را داشته باشند بیشترین سود را به جیب خواهند زد.  اتومبیل‌های خودران تنها یک نمونه از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهند چگونه راهبرد‌های هوش مصنوعی بنگاه‌های فناوری از جهان مجازی نرم‌افزارها به سمت سخت‌افزارها کشیده می‌شود. بسیاری شرکت‌ها از جمله آلفابت، اپل و مایکروسافت در حال ساخت «تراشه‌های هوش مصنوعی» هستند که فعالیت‌های مختلف آنها را تقویت می‌کند. مشخص نیست آیا شرکت‌هایی مانند آلفابت و اپل این تراشه‌ها را به رقبا می‌فروشند یا اینکه آنها را برای خود نگه می‌دارند. آنها بیشتر علاقه‌مندند از نوآوری‌هایشان برای بهبود خدمات خود استفاده کنند تا اینکه آنها را به رقبا بفروشند یا اجاره دهند. این امر در صورت تحقق مشکل‌آفرین خواهد بود چراکه تعداد اندکی بنگاه‌ در توانایی رایانش برتری مطلق خواهند داشت. این سوال مطرح می‌شود که آیا هوش مصنوعی قدرت را در دستان غول‌های امروزی فناوری متمرکز می‌کند؟ این احتمال وجود دارد که بنگاه‌های فناوری کنونی به خاطر انباشت عظیم داده‌ها، توان رایانش، الگوریتم‌های هوشمند، استعدادهای انسانی و همچنین پیشتازی در سرمایه‌گذاری‌ها بتوانند بخش بزرگی از منافع حاصل از هوش مصنوعی را از آن خود کنند. تاریخ شاهد چنین رویدادی بوده است. اما با توجه به سه عنصر اصلی داده، استعداد و توان رایانش به نظر می‌رسد گوگل پیشتاز عرصه هوش مصنوعی باشد. این بنگاه باهوش‌ترین افراد را در استخدام دارد و پروژه‌های مختلفی از پهپاد گرفته تا اتومبیل و نرم‌افزارهای هوشمند را اجرا می‌کند به گونه‌ای که افراد علاقه‌مند به یادگیری ماشینی به ندرت این بنگاه را ترک می‌کنند. سایر بنگاه‌ها نیز باید بیاموزند که هوش مصنوعی را جدی بگیرند اما بنیانگذاران گوگل اولین کسانی بودند که به اهمیت یادگیری ماشینی پی بردند و همیشه آن را یک مزیت رقابتی می‌دانستند.

خانه معنوی هوش مصنوعی 

برخی افراد در صنعت هوش مصنوعی نگران آن هستند که آلفابت و دیگر بنگاه‌ها استعداد و مهارت هوش مصنوعی را در انحصار گیرند. آنها نگرانند اگر شرکتی سرانجام موفق شود به «هوش عمومی» دست یابد چه خواهد شد. هوش عمومی به رایانه‌ها این قدرت را می‌دهد که بدون برنامه‌ریزی کلیه اعمال انسانی را انجام دهند. چنین چشم‌اندازی احتمالاً دهه‌ها با ما فاصله دارد اما باعث نمی‌شود شرکت‌هایی مانند گوگل از آن صحبت نکنند. بسیاری از امور به این بستگی دارد که بنگاه‌های فناوری تا چه اندازه باز و همکار باشند. بسیاری از شرکت‌های کنونی علاوه بر انتشار مقالات، کتابخانه‌هایشان را نیز باز گذاشته‌اند و ابزارهای اولیه را در اختیار رقبا و شرکت‌های مستقل قرار می‌دهند. شاید آنها پس از جذب پژوهشگران مستعد برای دسترسی به کتابخانه هزینه‌ای مطالبه کنند اما در عصر هجوم طلا در سیلیکون‌ولی کسی به آینده درازمدت فکر نمی‌کند. بسیاری از شرکت‌های فناوری آنقدر در اندیشه سود و منافع حاصل از هوش مصنوعی غرق شده‌اند که فرصتی برای نگرانی درباره آینده ندارند.

منبع: اکونومیست

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید