مردم تهران مدتیست که دغدغه احتمالی فروریزی این اماکن ناایمن را بهشدت داشته و احساس میکنند؛ اما معلوم نیست چه ملاحظاتی باعث شده که شهردار تهران ارادهای برای اعلام اسامی ساختمانهای ناایمن ندارد و هرچه که مردم درخواست معرفی این قبیل ساختمانها را دارند، آقای شهردار فقط میشنود اما پاسخگو نیست و در کنار آن شورای اسلامی شهر هم سکوتی طولانیتر از شهردار را پیشه کرده است؟!
به گزارش نباءخبر،یکی از نهادهایی که در کشورها، پس از رئیسجمهوری یا رهبر و نخستوزیر، قرار دارد، معمولاً شهرداران هستند که در کشورهای پیشرفته و بهخصوص اروپا و بازهم بهویژه در فرانسه، حتی شهرت و مقبولیت آنان از بالاترین مراجع اجرایی کشور هم بیشتر است.
همانگونهکه از واژه شهردار در وهله اول استنباط میشود، شهر را مربوط به او میدانند؛ و باز در کشورهای پیشرفته آسیا همچون چین، کره و ژاپن، وظایف شهرداری آنقدر گسترده است که 90درصد امور یا خدمات دولتی، به شهردار واگذار شده است و شهرداران هم امور مناطق و محلات را به اهالی واگذار میکنند و کوچکترین دخالتی در کار مسئولین مناطق و محلات نمیکنند. این ادارهکرد را میگویند سپردن کار مردم به مردم؛ یعنی سرنوشت هر محله با اهالی محله است و هیچگاه دیگران در امور آن دخالت نمیکنند. اهالی، خود مدرسه میسازند، کلاس درس مهیا میکنند، مدرس یا معلم انتخاب میکنند و حتی در برنامهریزی مدرسه نیز دخالت میکنند و تمام هزینهها را اهالی عهدهدار میشوند.
درنتیجه اگر افرادی ناتوان از پرداخت شهریه مدرسه باشند، ترک تحصیل نمیکنند و ادامه تحصیل میدهند. هزینه این قبیل افراد را شورای محله عهدهدار میشود؛ یعنی سپردن کار مردم به مردم شعاری نیست؛ بلکه عملیست. دراینراستا اگر اماکنی ناایمن وجود داشته باشد، تعمیر و بازسازی آنرا موکول به فروریزش آن و کشته و مصدومشدن ساکنان نمیکنند. این مقدمه طولانی را گفتم تا به اصل یادداشت امروز ورود کنم. در کشور ما شهرداری وظیفهای جدای از این مسائل دارد. شورای اسلامی شهر، بهعنوان یک نهاد قانونگذاری شهری، وظیفه دارد شهردار را انتخاب کند تا زیرنظر شورا انجاموظیفه کند؛ اما در اکثر ایام، اختلافات شدید بین اعضای شورا یا حداقل پارهای از اعضای شورا وجود دارد که وظیفه دارند با تمام برنامههای شهردار بهعنوان مخالف برخورد کنند و بهاصطلاح، چوب لای چرخ شهردار بگذارند. این رویهایست که در بیشتر شهرهای کشور جاریست و معمولاً برای انتخابات شورای اسلامی، دههابرابر اعضای لازم برای شورا، کاندید میشوند. فعالیت میکنند. بعضی هم هزینههای میلیونی و میلیاردی میکنند تا با آرای مردم وارد شورای اسلامی شهر شوند و چون حضور اغلب اعضاء بهقول امروزیها دلی نیست، رو بهسوی فساد میکنند که اغلب رسانهها، گاهوبیگاه، اسامی اعضایی را که در لباس اختلاسگر، از موقعیت خود سوءاستفاده کردهاند را ذکر و به اطلاع مردم میرسانند؛ ولی هیچگاه ندیدهایم و نشنیدهایم که اعضای شورای اسلامی، پیرامون اماکن ناایمن سخن گفته باشند یا لزوم رسیدگی به اماکن سست و ضعیف را گوشزد کنند، یا از ساختمانهای جدیدی که استاندارد لازم را ندارند و توسط گروه مهندسین ناظر شهرداری مورد تأیید قرار گرفته است، سخنی گفته شده باشند، چه رسد به تعقیب و بازخواست این گروه در دفعات متعدد ریزش ساختمانهای فرسوده و تازهساخت! اصولاً این مسائل و گفتوگوها از هنگام ریزش ساختمان عظیم پلاسکو و پسازآن متروپل آبادان و متعاقب آن اعلام وجود صدها ساختمان ناایمن در تهران، باب شد که بدون اینکه شهرداری تهران اقدامی کرده باشد، صرفاً شهرداری در مقام اطلاعرسانی، وارد سخنانی ازایندست شده است. اینک مردم تهران مدتیست که دغدغه احتمالی فروریزی این اماکن ناایمن را بهشدت داشته و احساس میکنند؛ اما معلوم نیست چه ملاحظاتی باعث شده که شهردار تهران ارادهای برای اعلام اسامی ساختمانهای ناایمن ندارد و هرچه که مردم درخواست معرفی این قبیل ساختمانها را دارند، آقای شهردار فقط میشنود اما پاسخگو نیست و در کنار آن شورای اسلامی شهر هم سکوتی طولانیتر از شهردار را پیشه کرده است؟! پس با دید منفی باید صبر کنیم تا با ریزش یک برج یا ساختمان بزرگ، یک تراژدی دیگر ایجاد شود و بازهم مجدداً روز از نو و روزی از نو و منتظر خبرهای تلخ، حتی سنگینتر از تلخ باشیم.