به نقل از صدانیوز ،پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق اظهار داشتند: تمام تلاش و کوشش انبیا (علیهم السلام) این است که این سه اصل؛ یعنی تعلیم کتاب و حکمت، تطهیر نفس و تذکره نفس را به ما بیاموزند. لذا ذات اقدس الهی فرمود یک عده چون […]
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق این هفته خود که در مسجد احمدآباد شهرستان دماوند برگزار شد، با اشاره به ایام پر برکت عرفه و عید سعید قربان، اظهار داشتند: یکی از آداب دین اسلام این است که آن امور مهمی که بر ما لازم کردند، یک دستورات استقبالی دارد و یک دستورات بدرقهای؛ مثلا، این دو برنامه رسمی روزه گرفتن و همچنین مراسم حج به جا آوردن، یک سلسله اقبالهایی دارند و یک سلسله اعمال بدرقهای.
ایشان ادامه دادند: ماه مبارک رمضان که یک دستور رسمی است و ما را به مهمانی دعوت کردند، قبل از ماه مبارک رمضان گفتند مستحب است انسان به استقبال ماه مبارک رمضان و در پایان شعبان روزه بگیرد. بعد از ماه مبارک رمضان نیز به استثنای روز عید که روز حرام است فرمودند شش روز در ماه شوال مستحب است انسان ماه مبارک رمضان را بدرقه کند، تا این عبادت فراموشمان نشود.
معظم له تصریح داشتند: جریان عید قربان هم همین طور است، زائران بیت الله را نیز در آن سرزمین به ضیافت فراخواندند، هم آن استقبالهایی که در روز عرفه است به عنوان بهترین نیایش و هم این تکبیراتی که بعد از دَه نماز در غیر مکه و بعد پانزده نماز در مکه یعنی در منا گفته می شود، این بدرقه عید قربان است؛ یعنی از ظهر روز دهم تا ظهر روز دوازدهم که دو شبانهروز است و هر شبانهروزی پنج نماز دارد، جزء تعقیبات مستحبه این دَه نماز همین تکبیر است که «عَلَى مَا هَدَانَا»، کسانی که در منا به سر میبرند مستحب است بعد از پانزده نماز این تکبیرات را بگویند.
آیت الله العظمی جوادی آملی خاطرنشان کردند: سرّش آن است که دین تنها یک تکلیف نیست، یک تعلیم هست، یک تزکیه هست و یک تذکره؛ این سه کار را دین برای ما آورد. چیزهایی که نمیدانیم به عنوان ﴿یعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ﴾ بیان کرده است. چیزهایی که احیاناً میدانیم ولی راه عمل را نمیدانیم، تزکیه است که ما را تطهیر میکند. آن اصل سوم تذکره است یعنی شما از خاک برنخواستید، شما یک شناسنامه دارید، از جای دیگر آمدید، وطن اصلیتان آنجاست، ما از ﴿أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَی﴾ آمدیم.
ایشان اذعان داشتند: چون ما از آنجا آمدیم، بخش سوم دین تذکره است؛ یعنی یادآوری است که شما چنین عالمی را گذراندید. یک کمی اگر به خود بیایید یادتان میآید. برای اینکه یک حرفی آنجا نزدیم که شما بتوانید فراموش کنید. ما در جان شما این حرف را حک کردیم، هیچ ممکن نیست از درون درون کسی نام خدا گرفته بشود. مبادا کسی بهانه بیاورد و بگوید: ﴿إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ﴾، در درون درون ما نام خدا هست، این فراموش شدنی نیست.
معظم له تاکید داشتند: تمام تلاش و کوشش انبیا (علیهم السلام) این است که این سه اصل؛ یعنی تعلیم کتاب و حکمت، تطهیر نفس و تذکره نفس را به ما بیاموزند. لذا ذات اقدس الهی فرمود یک عده چون خدا را فراموش کردند خودشان را گم کردند: ﴿لاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ﴾؛ اینچنین انسانی به یاد همه چیز هست مگر به یاد خودش. بعد از این بیان آیه قرآنی، وجود مبارک امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) میفرماید من تعجب میکنم که خیلیها به دنبال گمشدهشان هستند؛ یک کتابی، یک خودکاری، یک دفتری را گم کردند اعلامیه میکنند که فلان چیز گم شده است! اما خودش را گم کرده نرفته پیش کسی که من خودم را گم کردم، مرا پیدا کن و راه را به من نشان بده! «عَجِبْتُ لِمَنْ ینْشُدُ ضَالَّتَهُ وَ قَدْ أَضَلَّ نَفْسَهُ فَلَا یطْلُبُهَا»، در نتیجه یکی از این سه راه انسان باید داشته باشد وگرنه قرآن او را زنده نمیداند.
ایشان ابراز داشتند: این راه هست. چرا این راه را نرویم؟ این راه ما را زنده نگه میدارد. بنابراین حداقل این است که ما میتوانیم در حد این فرشتههای عادی زندگی کنیم، این ممکن است. ما که میتوانیم فرشته بشویم چرا نشویم؟ آن وقت این کشور با این همه شهید، با این همه جانباز، یک وقت به عرضتان رساندم که این جانبازها حق عظیمی به عهده ما دارند، آن وقت در این کشور یک عده پیدا میشوند که کار موش را انجام میدهند و احتکار می کنند. این انبارها را چه کسی و برای چه ذخیره میکند؟ اگر در قرآن یا بین قرآن به ما گفتند که یک عدهای به صورت موش محشور میشوند، نباید ما تعجب کنیم. این همه انبار کرده و جامعه را به این صورت درآورده است. وقتی میتوانیم فرشته بشویم، چرا نباشیم؟ این دعاها، این نمازها و این فرصتها، برای همین است.