روزنامه “نیویورک تایمز” چاپ واشنگتن چند روز پیش نقشه ای از ساختار خاورمیانه جدید را در پایگاه اینترنتی خود منتشر کرد که در آن تجزیه عربستان سعودی پیش بینی شده است. این نقشه که در آن ۱۴ کشور کوچک ترسیم شده، در واقع شباهت بسیاری به مضمون مقاله ای با عنوان “استراتژی اسرائیل در […]
روزنامه “نیویورک تایمز” چاپ واشنگتن چند روز پیش نقشه ای از ساختار خاورمیانه جدید را در پایگاه اینترنتی خود منتشر کرد که در آن تجزیه عربستان سعودی پیش بینی شده است.
این نقشه که در آن ۱۴ کشور کوچک ترسیم شده، در واقع شباهت بسیاری به مضمون مقاله ای با عنوان “استراتژی اسرائیل در دهه هشتاد” نوشته “اودید بینون”، کارمند سابق وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی دارد. این مقاله با اینکه در دهه هشتاد و در زمان حاکمیت نظامی دو قطبی نوشته شد، تزهایی را در خصوص چند کشور منطقه مطرح کرده است که شایان توجه و درنگ است.
درست است که “نظام دو قطبی” با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه نود از قرن گذشته به پایان رسید اما هدف، همچنان باقی است. کما اینکه تغییر نظام بین المللی هم می تواند به تحقق این هدف کمک کند مخصوصا وقتی که اوضاع داخلی کشورهای عربی فرصت تحقق چنین هدفی را فراهم می کند.
– دست اندازی بر شبه جزیره سینا با تمام منابع پیدا و پنهانش هدف اصلی رژیم اسرائیل است. تحقق این هدف در درازمدت مستلزم تجزیه مصر و تقسیم آن به چند واحد جغرافیایی مجزاست. این نویسنده اسرائیلی در مقاله خود ظهور دولت منطقه ای مسیحی را در منطقه “صعید” مصر و نیز چند دولت منطقه ای ضعیف و فاقد حکومت مرکزی را پیش بینی کرده است. وی تحقق این هدف را کلید تحول تاریخی در این منطقه می داند و معتقد است که تحقق آن در درازمدت دور از دسترس نیست.
– در جبهه شرقی نیز در درازمدت تجزیه سوریه و عراق بر اساس بافت نژادی و مذهبی نظیر آنچه که در لبنان رخ خواهد داد، نیز برای رژیم صهیونیستی در درجه اول اهمیت قرار دارد. بر این اساس، عراق به سه یا چند حکومت محلی پیرامون شهرهای اصلی این کشور یعنی بصره، موصل و بغداد تقسیم می شود؛ مناطق شیعه نشین عراق از شمال این کشور که دارای اکثریت سنی و کرد هستند جدا می شود و به این ترتیب این کشور بر اساس ویژگی های مذهبی وطائفی تجزیه می شود؛ نظیر وضعیتی که سوریه در زمان امپراتوری عثمانی داشت.
– تجزیه سوریه و لبنان بر اساس بافت نژادی و مذهبی به چند حکومت محلی؛ به این ترتیب در منطقه ساحلی این کشور حکومت علوی شیعی و در منطقه حلب، دولت سنی و در منطقه دمشق هم دولت سنی دیگری تشکیل خواهد شد که با دولت سنی شمال دشمن خواهد بود. دروزی ها نیز در جولان، حوران و شمال اردن حکومت خاص خود را تشکیل خواهند داد و این وضعیت – به زعم نویسنده این مقاله – ضامن تداوم صلح در منطقه در درازمدت خواهد بود.
– شبه جزیره عرب نیز به طور طبیعی خود در شرف تجزیه است کما اینکه فشارهای داخلی و خارجی نیز این وضعیت را تشدید می کند. تجزیه این منطقه به خصوص عربستان اصلا دور از انتظار نیست و این کشور چه یک قدرت اقتصادی باقی بماند یا در درازمدت فروکش کند، قطعا تجزیه خواهد شد.
– در مورد اردن نیز، سیاست “اسرائیل” چه از طریق جنگ و چه با صلح، نظام فعلی حاکم بر این کشور را نشانه رفته است تا با براندازی آن، قدرت را به اکثریت فلسطینی آن منتقل کند.
– در این مقاله همچنین اشاره ای هم به بهره برداری از تفاوت نژادی و قومی موجود در مغرب عربی برای تجزیه کشورهای این منطقه شده است. یمن و سودان نیز به همین ترتیب به چندین حکومت محلی در جنوب و شمال و شرق و غرب تجزیه می شوند.
با نگاهی به مقاله می توان دریافت که بخشی از این پیش بینی ها در عمل تحقق یافته اند، مثلا سودان تجزیه شد؛ عراق نیز پیوسته به ساختار حکومت های منطقه ای سه گانه کرد، سنی و شیعه نزدیک و نزدیک تر می شود. سوریه نیز هم اینک عرصه کارزار برای تجزیه است. حال به نگاهی به نقشه ای که نیویورک تایمز منتشر کرده است می بینیم که این نقشه در واقع در امتداد اهداف تعریف شده در این مقاله است.
منبع :مرور نیوز