جامعه دیگر به ۶ ماه قبل برنمیگردد و این سیاستگذاران هستند که باید تغییر کنند، چرا که جوانان راه خودشان را میروند.
به گزارش نبأخبر،مسئله حجاب این روزها موضوع داغ جامعه است.حادثه خالی کردن ماست بر سر دو خانم بی حجاب در طرقبه مشهد باعث واکنش های بسیاری در فضای مجازی شد.روز گذشته شرکت بهرهبرداری مترو تهران و حومه طی اطلاعیهای اعلام کرد: در راستای مطالبات مردم در موضوع حجاب، «طرح تذکر لسانی، وظیفه همگانی» از امروز در ایستگاههای مترو تهران و حومه اجرا می شود.این در حالی است که چند روز گذشته یک روحانی در شمال کشور به علت تذکر حجاب با سلاح سرد مورد ضرب و شتم قرار گرفت.در این ارتباط معین الدین سعیدی نماینده مردم چابهار در مجلس گفته است قرار دادن مردم رو در روی هم عاقبت خوبی نخواهد داشت.سید ابوالفضل موسویان استاد حوزه و دانشگاه موضوعی را که نماینده چابهار بیان کرده بررسی کرده است.در ارتباط با این موضوع گفتگویی با امان الله قرائی مقدم جامعه شناس انجام داده که در ادامه می خوانید:
به نظر شما تشکیل «قرارگاههای تذکر لسانی برای برخورد با زنان» می تواند به اهداف خود دست یابد؟
نسل جوان تغییر کرده و تحمیل را نمی پذیرد.تجربه نشان داده هرگاه در مسائل اجتماعی و عقیدتی اجبار و تحمیل باشد نتیجه عکس خواهد شد. طبیعتا نمی توان با توصیه،نصیحت یا امر به معروف باورها و آموخته های جوانان که در فضای مجازی رشد کرده اند را تغییر داد.بنده در مصاحبه های گذشته ام گفته ام که پوشش امروز بسیار بانوان نه تنها باور بلکه یک نوع اعتراض هم هست. نافرمانی مدنی نوعی از اعتراض مسالمت امیز در جوذامع مختلف دنیا محسوب می شود. نمی توان باورهای عقیدتی را به نسلی از جوانان منتقل کرد در حالی که در بسیاری از مسائل اقتصادی پاسخ روشنی به نیازهای واقعی آنها داده نمی شود. جوانی که نمی تواند حداقل های زندگی خود را به لحاظ اقتصادی تامین کند،نمی تواند شغل مناسب با تحصیلات خود داشته باشد و به دلیل بدتر شدن اوضاع معیشتی امید به آینده را از دست داده باشد چگونه می توان به او گفت که شما نیازهای واقعی خود را فراموش کن و طبق میل دولت پوشش خود را رعایت کن. سیاستگذاران نباید یکبعدی فکر کنند و بنگرند که میتوانند رویکرد جوانان را تغییر دهند. جوان امروز خودمختار و خردگرا است. از عقل، دانش و درک خودش پیروی میکند، نه آن چیزی که خواسته دولت است. جوان امروزی دیگر دنبال روی حرف پدر و مادر نیست، بلکه از همسن و سالانش، رسانه و فیلم الگوبرداری میکند. وقتی یک جوان از خانواده خود که او را تربیت کرده اند حرف شنوی ندارد چطور می توان از حاکمیت توقع داشت که باور آن را تغییر دهد. مگر آنهمه سختگیری ابتدای انقلاب جواب داد که این آقایان میخواهند با این سختگیریها با جوانان برخورد کنند و جواب بگیرند؟ به نظرم جامعه کار خودش را میکند و هر چه سختگیری بیشتری کنید، آنها مقابله به مثل میکنند و صرفا با این فشارها علاوه براینکه فاصله خودتان را با نسل جدید بیشتر میکنید، پرخاشگری هم بیشتر می شود. فعلا روسریهایشان را برداشته اند و اگر فشارها بیشتر شود، نمیتوان جلویشان را گرفت. مثال فنر حکایت جوانان امروز جامعه است.هرچه یک فنر را بیشتر فشار دهید بیشتر میپرد. به نظر من با فشار، تهدید ،بگیر و ببند حجاب رعایت نخواهد شد.
اگر قرار بود که با چنین روشی حجاب افراد را طبق خواسته دولت ها تغییر داد چگونه از ابتدای انقلاب که گشت ارشاد وجود داشت نتوانستند موفق شوند و هر سال اوضاع بدتر شد. زنان و دختران باید مجاب شوند نه اینکه اجابت کنند. اگر نصیحتی است خانواده باید انجام دهد نه مسئولان.
به نظر شما حجاب بانوان جامعه به قبل از اعتراضات سال گذشته بازخواهد گشت یا خیر؟
جوانان با لباسی که میپوشند خواسته و نظرشان را به نمایش می گذارند. اینکه بی حجابی را به بی عفتی یا بی حیایی گره بزنیم تقلیل دادن موضوع است. وقتی راه انتقاد و اعتراض برای جامعه دشوار شود افراد دست به نافرمانی مدنی می زنند. متولیان امر حجاب و عفاف توانایی کنترل شرایط طبق خواسته خود را ندارند. اگر کسانی از وضعیت حجاب در جامعه ناراضی هستند باید ستاد امر به معروف و نهی از منکر را بازخواست کنند که حاصل کارش در طول سال های گذشته چه شده است؟
به عقیده بنده در تابستان وضعیت پوشش تغییرات بیشتری خواهد کرد. باید این پوشش و این نسل را به عنوان نسل جدید قبول کنیم و تغییر را بپذیریم. جامعه دیگر به ۶ ماه قبل برنمیگردد و این سیاستگذاران هستند که باید تغییر کنند، چرا که جوانان راه خودشان را میروند. به مسئولان مسئول توصیه میکنم برای اینکه عزت و جایگاهشان حفظ شود، برخی مسائل واقعی جامعه هرچند تلخ را نادیده بگیرند. چرا که این جوانان با توجه به خواست و نظر خودشان لباسشان را انتخاب میکنند و باید به عنوان بخشی از جامعه پذیرفته شوند. کشورهای اسلامی هم مسأله بدحجابی یا بی حجابی را پذیرفتهاند که واقعیت غیرقابل کتمان جامعه است.