چه شد که اردوغان گردش به شرق کرد؟

به تحلیل منابع کارشناسی

ترکیه جدید هویت های بسیاری دارد که هیچ کدام از آنها انحصاری نبوده و به آسانی قابل طبقه بندی نیستند. اگر ترکیه یک کشور خاورمیانه ای است، در عین حال تنها کشور خاورمیانه است که در دریای سیاه نیز یک قدرت به حساب می آید. و اگر یک کشور اروپایی است، تنها دولت اروپایی است که دارای مرز مشترک با ایران است و اگر یک قدرت اوراسیایی است، تنها کشور اوراسیاست که عضو ناتو است.

به گزارش نبأخبر،بر خلاف مصطفی کمال آتاتورک که از استان‌های اروپایی امپراطوری عثمانی آمده بود، خواستگاه رجب طیب اردوغان، آناتولی سنتی و مذهبی است و وی وابستگی‌های احساسی و سیاسی کمتری نسبت به غرب دارد. لنگر ترکیه جدیدی که وی ساخته نه در اروپا بلکه در درون خاک ترکیه قرار دارد. این بدان معنا نیست که ترکیه کرسی خود بر دور میز غرب را ترک خواهد کرد. هر چه باشد، تلاش ترکیه برای پیوستن به غرب که سابقه آن به اولین تلاش‌های نخبگان عثمانی در اوایل قرن هجدهم برای اروپایی نمودن این کشور برمی گردد، به اندازه تاریخ شکل گیری خود اروپای مدرن قدمت دارد.

سونر کاگاپتی در فارن افرز نوشت: در اواخر ژانویه، پارلمان ترکیه با پیوستن سوئد به ناتو موافقت کرد و به دو سال مانع تراشی دولت ترکیه در این زمینه پایان داد. ظاهرا دلیل مخالفت آنکارا با عضویت سوئد در این ائتلاف نظامی این بود که استکهلم به اعضا و تامین کنندگان مالی حزب کارگران کردستان (پ ک ک) که یک گروه تروریستی شناخته می شود اجازه داده بود تا دهه ها در خاکش فعالیت کنند. اما به محض اینکه رئیس جمهوری ترکیه به آنچه هدف اصلی اش بود رسید، مخالفت ترکیه با عضویت سوئد برطرف شد. آنکارا خواهان دریافت 40 فروند جنگنده اف 16 از ایالات متحده برای تجهیز و ارتقای ناوگان نیروی هوایی ترکیه و فرصتی برای دیدار اردوغان با بایدن در کاخ سفید بود.

در ادامه این مطلب امده است: اینکه واشنگتن با این معامله تسلیحاتی 23 میلیارد دلاری موافقت کرده موضوع کم اهمیتی نیست. ممنوعیت نانوشته فروش تسلیحات آمریکایی به ترکیه از زمان خرید سیستم های دفاع موشکی روسی در سال 2017 برقرار شده بود. در آن زمان، کنگره درخواست ترکیه برای خرید اف 16 را بی پاسخ گذاشت و مقام های آمریکایی و قانون گذاران این کشور از آنکارا بابت خرید تسلیحات از یک کشور متخاصم ناتو انتقاد کردند. جو بایدن همچنین تنها رئیس جمهور آمریکا در طول حضور 2 دهه حضور اردوغان در قدرت است که وی را به کاخ سفید دعوت نکرده است. ایالات متحده مشتاق است که روابط کشورهای درون ناتو را ارتقا ببخشد و هرگونه دو دستگی در درون این ائتلاف را از میان بردارد. همه این دلایل موجب شده تا اردوغان (که تا بهار امسال عمدتا با بی محلی کاخ سفید مواجه شده بود) بتواند یک پیروزی دیپلماتیک به دست بیاورد. آمریکا حتی این چراغ سبز را نشان داده که بایدن ممکن است به زودی همتای ترک خود را به کاخ سفید دعوت نماید.

برخی تحلیلگران این معامله را نشان دهنده یک ریسِت عمده در روابط آمریکا با ترکیه تلقی می کنند. اجازه به سوئد برای عضویت در ناتو ممکن است نشانه ای از آغاز یک دوره گرم در روابط بین آنکارا و غرب به نظر برسد و این سیگنال را ارسال نماید که ترکیه با اعضای محوری ناتو در تمام زمینه ها هماهنگی نزدیک تری خواهد داشت.

اما چنین برداشتی از گرایش های ژئوپلتیک واقعی ترکیه صحیح به نظر نمی رسد. اتفاقا این توافق نشان دهنده ماهیت اساسا معامله محور سیاست خارجی اردوغان است، رهبری که در جستجوی تحقق بلندپروازی های خود مایل به نگاه به شرق، غرب، شمال و جنوب است. در واقع، یک تغییر جهت عمیق تر و مهمتر در درون ترکیه در جریان است. تغییری که حتی با وجود موضع آشتی جویانه فعلی در خصوص گسترش ناتو، ترکیه را از غرب دور می کند.

دست کم از آغازین سال های قرن حاضر، نخبگان سیاسی متمایل به غرب سال های نه چندان دور ترکیه، کنترل خود را بر جامعه ای که از زمان تاسیس ترکیه مدرن در سال 1923 در حال راهبری آن بودند از دست داده اند. اردوغان نماد چنین تغییر جهتی است، هرچند به طور کامل مسئول وقوع آن نیست.

بر خلاف مصطفی کمال آتاتورک که از استان های اروپایی امپراطوری عثمانی آمده بود، خواستگاه رجب طیب اردوغان، آناتولی سنتی و مذهبی است و وی وابستگی های احساسی و سیاسی کمتری نسبت به غرب دارد. لنگر ترکیه جدیدی که وی ساخته نه در اروپا بلکه در درون خاک ترکیه قرار دارد.

این بدان معنا نیست که ترکیه کرسی خود بر دور میز غرب را ترک خواهد کرد. هر چه باشد، تلاش ترکیه برای پیوستن به غرب که سابقه آن به اولین تلاش های نخبگان عثمانی در اوایل قرن هجدهم برای اروپایی نمودن این کشور برمی گردد، به اندازه تاریخ شکل گیری خود اروپای مدرن قدمت دارد. اما می توان انتظار داشت ترکیه، که در حال حاضر مرکز ثقل آن در آناتولی قرار دارد، جایگاه خود به عنوان یک قدرت هیبریدی را جایی در میانه غرب و بقیه جهان تعریف نماید.

برای دهه های متمادی یک چشم انداز اروپازده بر سیاست خارجی ترکیه حاکم بود، اما ترکیه جدید بدون توجه به اهداف یا اولویت های غربی آزادانه با سایر کشورها تعامل می کند، زیرا ترکیه اکنون جهان را از پشت یک عینک آناتولیایی نگاه می کند.

با وجود شیفتگی کمالیست ها نسبت به غرب و تعریف هویت خود به عنوان یک هویت اروپایی، اروپا تمایل چندانی به رابطه با ترکیه نشان نداد. در سال های 1995 تا 2013 و در جریان گسترش سریع اتحادیه اروپا پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، این اتحادیه 16 عضو جدید پذیرفت. ابتدا به نظر می رسید که ترکیه هم ممکن است به این گروه بپیوندد. فرآیند پذیرش که قبل از پایان جنگ سرد در سال 1987 آغاز شده بود، با روی کار آمدن اردوغان در سال 2003 جان تازه ای گرفت، زیرا بسیاری از ناظران اروپایی او را یک اسلامگرای معتدل می شناختند که عمیقا معتقد به تقویت نهادهای دموکراتیک است. در سال 2005 اتحادیه اروپا گفتگوهای رسمی برای عضویت را با ترکیه آغاز کرد. اما در نهایت ترکیه راهی به درون اتحادیه پیدا نکرد. ظاهرا فرانسه و آلمان تمایلی به استقبال از ترکیه نداشتند.

همزمان با گفتگوهای ناامیدکننده عضویت در اتحادیه اروپا، حکمرانی متحول کننده اردوغان کمک کرد که ترکیه در آناتولی لنگر بیاندازد. حرب عدالت و توسعه اردوغان تجسم عینی رشد اهالی آناتولی در ساختار سیاسی و اداری این کشور است. حزب عدالت و توسعه ماشینی است که سوخت آن رای دهندگان، بنگاه های اقتصادی، نخبگان و یک ویژگی انسانی است که ریشه در بخش داخلی آناتولی و ساحل دریای سیاه دارد، منطقه ای که والدین اردوغان متعلق به آن هستند. تعداد زیادی سیاستمدار از این منطقه در کابینه های اردوغان حضور داشته اند. در بروکراسی اداری ، دادگاه های عالی و رسانه های خبری مطرح نیز همین اصل صادق است و بسیاری از پست ها توسط اهالی آناتولی که سمپاتی خاصی به رئیس جمهور دارند اشغال شده اند.

غلبه اهالی آناتولی بر سپهر سیاست در ترکیه محصول تغییرات جمعیتی این کشور در طی دهه های گذشته و کاهش نفوذ نخبگان سکولار در جامعه این کشور است. اردوغان بیش از آنکه دلیل این پدیده باشد، یکی از نتایج و تبعات آن است. نخبگان جدید آناتولیایی ترکیه عنان امور را در دست گرفته اند و دیگر هویت ترکیه را در چهارچوب اصولی که آتاتورک و پیروان کمالیست وی تعریف کرده بودند تعریف نمی کنند. آنها اسلام را نیز بخشی از هویت ملی ترکیه می دانند.

بهترین راه برای ایالات متحده جهت نزدیکی به ترکیه به رسمیت شناختن واقعیت های جدید عرصه سیاسی ترکیه است. ترکیه جدید هویت های بسیاری دارد که هیچ کدام از آنها انحصاری نبوده و به آسانی قابل طبقه بندی نیستند. اگر ترکیه یک کشور خاورمیانه ای است، در عین حال تنها کشور خاورمیانه است که در دریای سیاه نیز یک قدرت به حساب می آید. و اگر یک کشور اروپایی است، تنها دولت اروپایی است که دارای مرز مشترک با ایران است و اگر یک قدرت اوراسیایی است، تنها کشور اوراسیاست که عضو ناتو است.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید