غوغای اربعین

به نقل از منابع کارشناسی

اربعین یک مراسم مذهبی بوده و هست و ریشه در ارادت تاریخی شیعیان به سیدالشهدا (ع) دارد؛ ارادتی که شاید زوایای گوناگون و شکل‌های متفاوتی داشته باشد اما در نهایت به فلسفه عاشورا و آزادگی حسین‌بن‌علی (ع) ختم می‌شود. این پیاده‌روی و اجتماع میلیونی بزرگی که شکل می‌گیرد به تدریج توانست به نمادی برای معرفی اسلام و تشیع تبدیل شود و افکار غیرمسلمانان را نسبت به این واقعه بزرگ تاریخی جلب کند.

به گزارش نبأخبر،اربعین که می‌رسد، جاده نجف-کربلا پر از زائرانی می‌شود که خود را با پای پیاده از جغرافیای ۱۹ رمضان و ضربت خوردن امیرالمومنین(ع) به جغرافیای عاشورا در سال ۶۱ هجری قمری می‌رسانند. می‌گویند این سنت مدیون جابرابن عبدالله انصاری است که از مدینه پای پیاده راه افتاد و در روز اربعین سیدالشهدا به کربلا رسید. حالا ۱۳۸۰ و چند سال بعد از عاشورای سال ۶۱ هجری قمری، میلیون‌ها نفر خودشان را به کربلا می‌رسانند تا اربعین سیدالشهدا را در جغرافیای عاشورا باشند. پیاده‌روی اربعین تقریباً از دهه هشتاد خورشیدی بار دیگر پا گرفت.

تا وقتی که صدام بود، خبری از این مراسم نبود و بعضی مردم عراق از نجف و کاظمین به کربلا می‌رفتند. بعد از صدام هم که جنگ بود و زمان برد تا راه کربلا باز شود و زوار ایرانی و غیرایرانی به این مراسم بیایند. آن‌ سال‌های اول، موکب‌های اربعین تقریباً فقط برای عراقی‌ها بود. شاید تک و توک موکبی را شیعیان کشورهای حاشیه خلیج‌فارس برپا کرده بودند. هر چه بود عراقی‌ها بودند و رسم‌هایی که برای مهمان‌نوازی داشتند و دارند.

هرچه پیاده‌روی‌ اربعین گسترده‌تر شد، امکانات بیشتری به این کشور آمد. موکب‌ها دیگر فقط عراقی‌ نبودند، همانطور که زائرها دیگر فقط عراقی نبودند. گسترش این مراسم، از جنبه مردمی بودن آن تا حد زیادی کم کرد و بخشی از آن را زیر سایه حمایت دولت‌ها برد. اما همچنان، این مردم هستند که مهمان امام حسین (ع) و از مهمانان او،‌ میزبانی می‌کنند. می‌توانیم این‌طور بگوییم که اشتیاق برای حضور در راهپیمایی اربعین برای سال‌های طولانی وجود داشت اما امکان آن فراهم نمی‌شد.

اما بالاخره طی این چندسال، شرایطش مهیا شد. این موج در نهایت ارتفاع گرفت و هر روز بیشتر از قبل، جای خود را پیدا کرد. با اینکه در طریق، در کربلا و در نجف هستند موکب‌ها و غرفه‌هایی که افکار و بیوت دیگر را نمایندگی می‌کنند اما خیلی کم پیش می‌آید که برخورد و اصطکاکی بین آدم‌ها پیش بیاید. ایران و ایرانی در اربعین حضور پررنگی‌ دارند و شاید بتوانیم اینطور بگوییم که زائران از مرز مشترک ایران و عراق که می‌گذرند، گویا آن طرف زیر پرچم اربعین به شکل یک پیکر واحد درمی‌آیند که اختلاف‌نظرهای سیاسی و فکری‌شان زیر آن پرچم سرخ، گم می‌شود.

اربعین یک مراسم مذهبی بوده و هست و ریشه در ارادت تاریخی شیعیان به سیدالشهدا (ع) دارد؛ ارادتی که شاید زوایای گوناگون و شکل‌های متفاوتی داشته باشد اما در نهایت به فلسفه عاشورا و آزادگی حسین‌بن‌علی (ع) ختم می‌شود. این پیاده‌روی و اجتماع میلیونی بزرگی که شکل می‌گیرد به تدریج توانست به نمادی برای معرفی اسلام و تشیع تبدیل شود و افکار غیرمسلمانان را نسبت به این واقعه بزرگ تاریخی جلب کند.

شاید در ایران نتوانسته باشند این جمعیت و آئین را به طریقی که یادماندنی باشد در قاب تصویر ثبت و ضبط کنند – چرا که دوست دارند اربعین را از دریچه خاصی نگاه کنند – اما خیلی وقت‌ها برخوردهایی برنامه‌ریزی‌نشده و شاید همان کارهای روتین خبری، یک فریم عکس یا چند پلان از اتفاقاتی که این روزها در مسیر نجف به کربلا – چه از طریق جاده میان این دو شهر و چه از طریق‌العلما که مسیری قدیمی‌ است که از نخلستان‌ها می‌گذرد – یا کاظمین به کربلا، ناگهان شگفتی‌ها را به جهان نشان دهد.

باید راز نهفته‌ای در کربلا باشد که هر سال میلیون‌ها نفر را این‌طور به خود جذب می‌کند. می‌گویم رازی ا‌ست، چون سفر اربعین سخت است. مثل سفرهای عادی عتبات عالیات و سفر حج نیست. سختی راه دارد، سختی رسیدن و آرامیدن دارد و از شما چه پنهان، گاهی خستگی که ممکن است تو را از آمدن هم پشیمان کند. اما از هر زاویه‌ای که این رویداد بزرگ را نگاه کنیم و حتی اگر دوستش نداشته باشیم، نمی‌توانیم منکر بزرگی و شگفت‌انگیز بودن آن باشیم.

آن زمان که اربعین به این شکل آغاز شد، صحبت از هزاران نفر و در نهایت صدهاهزار زائر بود. اما امروز حرف از میلیون‌ها نفر است که نه‌فقط از ایران، که از کشورهای دیگر خودشان را به کربلا می‌رسانند. آن اوایل، کسانی که از اربعین برمی‌گشتند، از رایگان بودن‌ها و غذاها حرف می‌زدند چون اتفاق جدیدی بود. اما به تدریج، این تعاریف رنگ باخت و زیارت این روز و فلسفه‌ای که دارد شاید بیشتر مد نظر قرار گرفت. برخی تلاش می‌کنند مثل ده‌ها مراسم مذهبی دیگر، از دریچه سیاست به این رویداد بزرگ نگاه کنند.

اما حقیقت این است که اربعین نه برای دولت‌ها، بلکه برای ملت‌هایی ا‌ست که دوست دارند چهلمین روز شهادت یک مرد آزاده را گرامی بدارند و به او ادای احترام کنند. بهره‌برداران از اربعین اندک هستند و معمولاً تلاش می‌کنند مفاهیم دیگری را جایگزین کنند. اما در نهایت آنچه وجود داشته و دارد، خونی ا‌ست که از خاک کربلا می‌جوشد و انسان‌ها را به فکر دعوت می‌کند. به قول آن استاد دور از وطن، «امام حسین(ع) به خاطر عشق به خدا برخاست و برای احیای کلمه حق قیام کرد.»

 


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید