چین از سال ۲۰۱۰ خیز قابل توجهی برای واردات طلا برداشته است. این شاخص به ما میگوید نظم پولی بینالمللی در آستانه یک تحول جدی است. نظم جدید، نظم پسادلار است و باید از دلار فاصله گرفت. ۱٫ واردات انبوه طلا توسط چین، از این جهت حائز اهمیت و مرتبط با نظام پولی بینالمللی […]
چین از سال ۲۰۱۰ خیز قابل توجهی برای واردات طلا برداشته است. این شاخص به ما میگوید نظم پولی بینالمللی در آستانه یک تحول جدی است. نظم جدید، نظم پسادلار است و باید از دلار فاصله گرفت.
۱٫ واردات انبوه طلا توسط چین، از این جهت حائز اهمیت و مرتبط با نظام پولی بینالمللی است که این کشور در فرآیند بینالمللیسازی یوآن، واحد پول خود را به طلا پیوند خواهد زد.
۲٫ شواهدی وجود دارد که به ما میگوید چین در آینده نزدیک پرداخت مقدار مشخصی طلا در ازای رقم مشخصی یوآن را تضمین خواهد کرد تا فروشندگان نفت را درباره دریافت پول نفت به یوآن متقاعد نماید.
۳٫ پرداخت پول نفت به یوآن، تداوم مسیری است که چین پیشتر با پیمانهای پولی دوجانبه با هدف ضربه زدن به جایگاه دلار در مبادلات بینالمللی، آغاز کرده است.
۴٫ فراموش نکنیم که چین پس از آمریکا بزرگترین مصرفکننده نفت جهان است و پرداخت به یوآن برای خرید نفت، صرفا یک آغاز است که در آینده، به طور طبیعی به سایر کالاها نیز سرایت خواهد کرد.
۵٫ نتیجه این پروژه جامع، تضعیف نقش دلار در مبادلات بین المللی و کاهش ارزش آن به عنوان ارز ذخیره کشورها و البته خیز یوآن برای کسب فزاینده سهم از این فرآیند است.
۶٫ آمریکا نیز در قرن گذشته روند مشابهی را برای جایگزینی دلار با پوند استرلینگ پیموده است.
۷٫ در این میان، کشورهایی که همچنان دلار را به عنوان ذخیره ارزی خود انتخاب کرده و یا میان دلار و واحد پولی خود پیوند برقرار کردهاند (peg) به شدت متضرر خواهند شد.
۸٫ پیشنهاد مشخص ما این است که دولت محترم داراییهای خارج از کشور خود را در اسرع وقت به طلا تبدیل نماید. متاسفیم که این داراییها در قالب ضمانت فاینانسهای چند ده میلیارد دلاری، در حال دود شدن هستند.