چین نقش مستقیم یا غیر مستقیم از طریق روسیه برای مصالحه و هم ساز کردن سوریه و عرق از یک جهت و ترکیه از جهت دیگر برای تضمین طرح “کمربند و راه” در غرب آسیا دارد. با تثبیت مصالحه میان کشورهای غرب آسیا سیاست جهت گیری به سمت شرق معنا پیدا می کند.
به گزارش صدانیوز،بازیگران فعال این کشمکش: ترکیه، ایران، سوریه و عراق و بازیگران حامی: آمریکا، روسیه، فرانسه، اسرائیل، یونان و قبرس هستند. محور این درگیری نفت و گاز است که درگیری های دیگر اقتصادی و سیاسی با آن درهم می آمیزد.
کشمکشی با انگیزه ها و منافع متعدد از شرق فرات تا شرق دریای مدیترانه میان بازیگران منطقه ای و بین المللی شدت گرفته است. بازیگران فعال این کشمکش: ترکیه، ایران، سوریه و عراق و بازیگران حامی: آمریکا، روسیه، فرانسه، اسرائیل، یونان و قبرس هستند. محور این درگیری نفت و گاز است که درگیری های دیگر اقتصادی و سیاسی با آن درهم می آمیزد.
در پرتو واقعیت ها و وقایع این عرصه می توان به ایده ها و توصیه هایی به شرح زیر رسید:
– نخست: ایران، سوریه، عراق (همچنین روسیه) نفت و گاز فراوانی دارند و درصدد رقابت با ترکیه در جریان تلاش این کشور برای دستیابی به این منابع به میزان بیشتر در شرق مدیترانه نیستند.
– دوم: به نفع ترکیه نیست که آمریکا نیروهای خود را در شرق فرات مستقر کند تا متحدان کُرد آن بتوانند بر چاه های نفت در آنجا سیطره پیدا کنند زیرا این مسئله احتمالا به برپایی رژیم مستقل کرد در شمال شرق سوریه یعنی نزدیک منطقه ای منجر خواهد شد که کردهای ترکیه حضور دارند و این در طولانی مدت یکپارچگی سرزمینی و سیاسی ترکیه را تهدید می کند.
– سوم: روسیه نفعی از ایجاد و راه اندازی لوله های انتقال گاز و نفت اسرائیل در شمال غرب فلسطین اشغالی به سمت اروپا از طریق قبرس و یونان نمی برد. همچنین از مداخله فرانسه و در لیبی با هدف سیطره بر سهمی از نفت و گاز این کشور نفعی نمی برد زیرا روسیه و مصر با دولت خلیفه حفتر در شهر طبرق لیبی همکاری می کنند. از این رو منطقی است که از مداخله فرانسه در راستای رقابت با آنها بر سر نفت و گاز لیبی خرسند نباشند.
– چهارم: ایران و روسیه از همکاری با چین نفع می برند به ویژه در طرح معروفش به نام “کمربند و راه” و بعد دریایی آن که به سواحل سوریه و لبنان و نیز ترکیه مشرف می شود.
– پنجم: در قبال این سازگاری منافع روسیه و ایران و روسیه و سوریه منطقی بلکه ضروری است روسیه از وزن سیاسی، اقتصادی و جایگاه راهبردی خود برای میانجیگری میان سوریه و عراق از یک سو و ترکیه از سوی دیگر بهره برداری کند.
آشکار است تمام بازیگران منطقه ای از موفقیت میانجیگری روسیه در این زمینه نفع می برند به ویژه در دو مسئله راهبردی:
– نخست: حل مشکل کردها – که سوریه، ترکیه و عراق با آن روبه رو هستند – از طریق مجبور کردن آمریکا به خارج کردن نیروهایش از سوریه و عراق که به این ترتیب عقب نشینی نیروهای ترکیه از شرق فرات و استان ادلب نیز ممکن می شود، البته پس از این که به کردهای سوریه حق برابری مانند شهروندان سوری اعطا شد، باز هم البته در چارچوب راه حل سیاسی و قانون اساسی که بر عدم تمرکز اداری مبتنی است در حالی که حق حاکمیت سوریه بر تمامی اراضی این کشور حفظ می شود.
– دوم: مسئله دوم توافق سوریه، عراق و ترکیه برای همکاری در راستای ریشه کن کردن گروه های جهاد اسلامی است که به ابزاری در دست اطلاعات مرکزی آمریکا برای ضربه زدن به عراق و وحدت این کشور تبدیل شده اند (این گروه ها در استان های دیالی، صلاح الدین و الانبار عراق و در استان های ادلب و حماه سوریه حضور دارند).
اما چین نقش مستقیم یا غیر مستقیم از طریق روسیه برای مصالحه و هم ساز کردن سوریه و عرق از یک جهت و ترکیه از جهت دیگر برای تضمین طرح “کمربند و راه” در غرب آسیا دارد. با تثبیت مصالحه میان کشورهای غرب آسیا سیاست جهت گیری به سمت شرق معنا پیدا می کند.