شکست روایت آمریکایی از حادثه ۱۱ سپتامبر

به تحلیل کارشناسان سیاسی

11 سپتامبر

سعودی ها به راحتی از تبعات فعالیت های تروریست هایی که تابعیت آن را داشتند و حادثه یازده سپتامبر را طبق روایت خودِ آمریکایی ها رقم زدند، فرار می کنند. در عین حال، اذعان و اعتراف مقام های ارشد آمریکایی نظیر هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا و دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق این کشور مبنی بر اینکه القاعده و دیگر گروه های تروریستی، ساخته دست خودِ آمریکا هستند نیز همه و همه ادعاهای دولت آمریکا در مبارزه با تروریسم را بیش از هر زمان دیگری نزد افکار عمومی بین المللی بی اعتبار ساخته اند و تصویر روشن‌تری از بی پشتوانه بودنِ ادعاهای واشینگتن مبنی بر بر مبارزه با تروریسم را ارائه می کنند.

به گزارش نباءخبر، همزمان با فرارسیدنِ سالروز حادثه 11 سپتامبر و حمله به برج های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک، بار دیگر دیدگاه ها و مناظرات مختلفی در مورد ابعاد گوناگون این رویداد و حادثه تاریخی مطرح می شود. در این چهارچوب، برخی حامیانِ بلوک غرب، نوعِ مواجهه دولت آمریکا با این رویداد و متعاقبا به راه انداختنِ کارزار مبارزه با تروریسم از سوی آن و آغاز جنگ های افغانستان و عراق را ستایش می کنند و معتقدند که واشینگتن باید همچنان کارزار مذکور را ادامه دهد.

با این حال، واقعیت های میدانی حاکی از این هستند که تفسیرهای اینچنینی چندان معتبر نیستند و نوعِ عملکرد آمریکا در عصر پسایازده سپتامبر نه تنها برای خودِ این کشور، بلکه برای بسیاری از دیگر کنشگران بین المللی و ملت های جهان نیز چالش های عدیده ای را ایجاد کرده است. البته نخبگان سیاسی آمریکایی نیز برخلاف شعارهای دور و دراز خود در پیگیری گزاره به اصطلاح مبارزه با تروریسم، به صورت پنهان و آشکار دستورکارهایی را دنبال کرده و می کنند که هیچ تناسبی با شعارهایشان ندارد. در این راستا، به طور خاص می توان به سه دلیل عمده و اساسی که مبینِ ناکامی و سوعملکرد دولت آمریکا در عصر پسایازده سپتامبر و تحقق وعده هایش هستند، اشاره کرد.

1: ابهام در مورد واقعیت های حادثه 11 سپتامبر

یکی از مهمترین و البته ابتدایی‌ترین دلایل ناکامی و شکست آمریکا و سیاست های آن در عصر پسایازده سپتامبر این است که هنوز پس از گذشت بیش از 20 سال از وقوع حادثه مذکور، ابعاد و جزئیات این حادثه به طور دقیق و روشن به مردم آمریکا و حتی افکار عمومی جهان اطلاع رسانی نشده است.

در این چهارچوب هنوز مشخص نشده که دلیل ارتباطات پنهانی نخبگان سیاسی ارشد آمریکایی با القاعده و شخص اسامه بن لادن رهبر این شبکه تروریستی چه بوده؟ و یا به چه دلیل سامانه های پدافندی و دستگاه های امنیتی آمریکا در جریان وقوع حادثه 11 سپتامبر و ربایش چندین هواپیما، تا این حد غافلگیر شده اند؟ در این میان به برخی شبهات نظیر اینکه دلیل غیبت شمار قابل توجهی از افراد در ساختمان تجارت جهانی در روز حادثه چه بوده نیز پاسخی داده نشده است.

در این راستا، دولت آمریکا همچنین توضیحی را نیز در این رابطه که چرا با عربستان سعودی به عنوان کشوری که از 19 عامل حملات 11 سپتامبر، 15 نفر از آن ها تبعه این کشور بوده اند، برخورد محکمی انجام نداده و در نقطه مقابل مدام اتهاماتی را علیه دیگر کشورها نظیر ایران و ارتباطات ادعایی آن ها با القاعده مطرح می کند، ارائه نکرده است. همگی این ابهامات، مبینِ ناکامی و شکست دولت آمریکا در زمینه شفاف سازی در رابطه با ابعاد مختلف حادثه 11 سپتامبر برای افکار عمومی این کشور و جهان هستند.

2: شکست های سنگین کارزار جنگ علیه تروریسمِ آمریکا

یکی دیگر از نمودهای شکست و ناکامی دولت آمریکا در جریان تحولات پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، ناکامی‌های گسترده این کشور در جریان کارزارهای نظامی آن و اقداماتش در اعلام جنگ علیه تروریست ها در کشورهایی نظیر افغانستان و عراق است.

در این چهارچوب، در آگوست سال گذشته میلادی، نیروهای آمریکایی پس از 20 سال حضور در افغانستان و اشغال نظامی این کشور و البته ثروت منابع ملی و تحمیل هزینه های سنگین به مردم افغانستان، در مدت زمان کوتاهی از این کشور خارج شدند و در همان بحبوحه خروجشان از افغانستان، طالبان که با حمله آمریکا به افغانستان و با ادعای مبارزه این کشور با تروریسم از قدرت خلع شده بود، بار دیگر قدرت را به دست گرفت و عملا کارزار 20 ساله حضور نظامی آمریکا در افغانستان را بی معنا ساخت.

بدتر از همه اینکه همین اواخر “ایمن الظواهری” رهبر شبکه تروریستی القاعده نیز که مقام های آمریکایی ادعا می کردند در افغانستان حضور ندارد، در قلب شهر کابل پایتخت افغانستان در جریان یک حمله پهپادیِ نیروهای آمریکایی کشته شد. در مورد عراق نیز آمریکا علی رغم طرح ادعاهای گوناگون در جریان حمله به این کشور، پس از چند سال اشغالِ آن عملا در شرایط کنونی در ضعیف ترین وضعیت خود قرار دارد و شاهدیم که نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و بخش هایی از سوریه، مدام تحت حملات جریان مقاومت عراقی قرار دارند و دولت بایدن وعده خارج سازی آن ها را نیز داده است.

در این میان باید توجه داشت که آمریکا نَه تنها به اهداف اعلامی خود از حملات نظامی به کشورهایی نظیر افغانستان و عراق نرسید، بلکه جانِ صدها هزار انسان را نیز گرفت و هزینه های زیادی را به ملت های عراق و افغانستان تحمیل کرد.

3: عیان شدن پوچیِ شعارهای ضدتروریسم آمریکا

در نهایت باید گفت جلوه عینی دیگری که نشان دهنده ناکامی و شکست سنگین دولت های آمریکا در چهارچوب تحولات پسا حادثه یازده سپتامبر است، آشکار شدنِ پوچی و بی معنا بودنِ شعارهای این دولت ها است.

در این راستا، در شرایطی که آمریکایی ها مدام از ریشه کن کردن جریان ها و گروه های تروریستی نظیر طالبان و القاعده سخن می گفتند اکنون شاهدیم که این گروه ها، قدرتمندتر از گذشته به فعالیت خود ادامه می دهند. در عین حال، در شرایط کنونی، آمریکا روابط نزدیکی را نیز با عربستان سعودی تعریف کرده و به واسطه نیازهای خود به منابع انرژی این کشور، عملا چشم بر جنایات آن در مواردی نظیر کنشگری رژیم سعودی در پرونده قتل جمال خاشقچی نیز می بندد.

در واقع، سعودی ها به راحتی از تبعات فعالیت های تروریست هایی که تابعیت آن را داشتند و حادثه یازده سپتامبر را طبق روایت خودِ آمریکایی ها رقم زدند، فرار می کنند. در عین حال، اذعان و اعتراف مقام های ارشد آمریکایی نظیر هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا و دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق این کشور مبنی بر اینکه القاعده و دیگر گروه های تروریستی، ساخته دست خودِ آمریکا هستند نیز همه و همه ادعاهای دولت آمریکا در مبارزه با تروریسم را بیش از هر زمان دیگری نزد افکار عمومی بین المللی بی اعتبار ساخته اند و تصویر روشن‌تری از بی پشتوانه بودنِ ادعاهای واشینگتن مبنی بر بر مبارزه با تروریسم را ارائه می کنند.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید