جهان آینده جهان جنگ خانمانسوز نیست

به تحلیل کارشناسان سیاسی

از نظر کیسینجر برای رسیدن به یک نظم جهانی پایدار، باید مراحلی میانی را طی کرد و در این مراحل تحولاتی را به وجود آورد. از نظر او یک زمینه‌ مناسب برای شکل‌گیری همکاری‌های بین المللی، بحران‌های جهانی است که طی آنها قدرت‌های بزرگ متمایل به همکاری با یکدیگر ‌شوند.

به گزارش نباءخبر، هنری کیسینجر از انگشت شمار غولهای استراتژیست در جهان است که به رغم سن بالا ذهن تیزی دارد و هنوز به دریای اندیشه های بدبینانه نیفتاده و تصورش این نیست که اگر نظم موجود جهان شکست بخورد لزوما دنیا به تونل جنگ خانمانسوز هدایت می شود .

این استراتژیست بزرگ صدسال بزرگ که یکی از شاهکارهایش ابداع دیپلماسی پینگ پنگ با چین کمونیست تحت قیمومیت مائو تسه تونگ بود باوردارد اگر تلاش‌ها برای استقرار یک نظم جهانی نوین، شکست بخورد چه می‌شود؟ از نظر کیسینجر در صورتی که تلاش‌ها برای به وجود آمدن نظم جدید جهانی شکست بخورد، لزوما جهان به ورطه‌ جنگ خانمان‌سوز و فراگیر نخواهد غلطید، بلکه ممکن است، جهان به بلوک‌هایی تقسیم شود که هر کدام به لحاظ داخلی، نظم خاص خود را داشته باشند.

اومی نویسد :به طور مثال یک بلوک با نظم وستفالیایی اداره ‌شود و نظم بلوک دیگر بر اساس نسخه‌ای افراطی از اسلام شکل گیرد و روشن نیست که چنین نظمی تا کی امکان بقا خواهد داشت. الگوی رفتاری آمریکا نیز تا کنون همین گونه بوده و زمانی که این کشور در صدور الگوی دموکراتیک خود شکست می‌خورد، به عقب‌نشینی‌های ناگهانی دست می‌زند که نوعی الگوی «توسعه افراطی و عقب‌نشینی ناامید کننده» را در سیاست خارجی آمریکا ایجاد کرده است. ویتنام، عراق و افغانستان سه مصداق برای روی دادن این الگو هستند. بی‌نظمی ناشی از این عقب‌نشینی‌های ناگهانی، شکل‌گیری انواعی از نظم را مستعد است که امکان دارد آن مناطق را به انزوا بکشاند. مانند اتفاقی که در افغانستان افتاد و پس از عقب‌نشینی عجولانه و ناگهانی آمریکا از این کشور، گروه طالبان مقدرات این کشور را به دست گرفت. ها نیروی برتر موفق به بقا خواهد بود. از نشانه‌های این چرخش می‌توان به گسترش سلاح های کشتار جمعی، تداوم شیوه های نسل کشی و فضای مجازی افسارگسیخته اشاره کرد که هر موضوعی را به سمت بحرانی شدن و تغییرات انقلابی سوق می‌دهد. کیسینجر بسیار نگران نظم بین المللی در عصر سایبری است. از نظر او در صورتی که استانداردهای بین المللی و همه‌جانبه بر این فضا حاکم نشود و سرنوشت این فضا به رفتارهای یکطرفه واگذار شود، نمی‌توان نظمی بین المللی را متصور شد. فضایی که می‌تواند، شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی توده‌ای را تسهیل کند.

اما در یک دید کلی، او سه چالش سیستمی روبه‌روی نظم جهانی شناسایی می‌کند:

1. دولت تحت فشار فزاینده‌ای قرار دارد؛

2. نظام اقتصادی در حال جهانی شدن است، در حالی که ساختارها سیاسی میل به برجسته کردن مرز و ملی‌گرایی دارند؛

3. قدرت های بزرگ قادر به همکاری اساسی در مسائل مبرم نیستند.

از نظر کیسینجر برای رسیدن به یک نظم جهانی پایدار، باید مراحلی میانی را طی کرد و در این مراحل تحولاتی را به وجود آورد. از نظر او یک زمینه‌ مناسب برای شکل‌گیری همکاری‌های بین المللی، بحران‌های جهانی است که طی آنها قدرت‌های بزرگ متمایل به همکاری با یکدیگر ‌شوند. از نظر کیسینجر یک بیماری همه‌گیر جهانی، اقدام هسته‌ای تروریستی، بحران مالی جهانی و… از مواردی است که می‌توان در آنها انتظار داشت که قدرت‌های بزرگ رو به همکاری با یکدیگر بیاورند و قدم‌های میانی مناسبی برای رسیدن به یک وضعیت نظم با ثبات را طی کنند. کما اینکه نظم لیبرالی امروزی نیز ره‌آورد دو جنگ خانمان‌سوز با حدود 80 ملیون تلفات انسانی است. البته از نظر کیسینجر دو عامل می‌توانند عزم رهبران جهانی برای رفتن به سمت نظم جدید را تضعیف کند:

1 – نامعلوم و مبهم بودن حالت عینی نظم جهانی بعدی؛

2- این واقعیت که بی‌نظمی رو به رشد کنونی، تا امروز پیشرفت بشری را تضعیف نکرده و جهان علی‌رغم موج بی نظمی، به پیش رفته است.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید