واقعیت این است که دولت بایدن از واکنش افراطی اسرائیل حمایت بینظیر دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی صورت داده است. مدتهاست که در سیاست آمریکا یک امر بدیهی است و آن اینکه اسرائیل باید بدون قید و شرط مورد حمایت قرار گیرد؛ نهتنها در زمان بحرانها و جنگها، بلکه حتی زمانی که دولت اسرائیل، در چند سال گذشته به شدت به گسترش شهرکسازی در کرانه باختری ادامه داده است.
به گزارش نبأخبر،صرفنظر از شرایط منطقهای از زمان آغاز برنامه مخفیانه تسلیحات هستهای تلآویو در اوایل دهه 1960 تا ساخت شهرکهای غیرقانونی در بلندیهای جولان، کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی، واشنگتن شروع به ارسال تسلیحات و پول بیشتر به اسرائیل کرد.
روابط ایالات متحده و اسرائیل تا حد زیادی با تعهد مداوم واشنگتن به امنیت اسرائیل تعریف شده است. این تعهد با به رسمیت شناختن رسمی دولت یهود در سال ۱۹۴۸ توسط رئیسجمهور هری استرومن آغاز شد. ایالات متحده تا بعد از جنگ ۱۹۶۷ به تامینکننده اصلی تسلیحات اسرائیل تبدیل نشده بود.
حداقل تا دوران ریاستجمهوریی «کندی» برای همه در منطقه روشن بود که واشنگتن چندان توجهی به اسرائیل ندارد. بهرغم اینکه در آن دوران اسرائیل در رویارویی شدید با اعراب بود جنگهای متعددی با اعراب و در داخل نیز با مبارزه مداوم فلسطینیها مواجه بود و به شدت امنیتش به خطر افتاده بود. صرفنظر از شرایط منطقهای از زمان آغاز برنامه مخفیانه تسلیحات هستهای تلآویو در اوایل دهه ۱۹۶۰ تا ساخت شهرکهای غیرقانونی در بلندیهای جولان، کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی، واشنگتن شروع به ارسال تسلیحات و پول بیشتر به اسرائیل کرد.
در مجموع واشنگتن در طول این مدت ۳۰۰ میلیارد دلار به اسرائیل کمک کرده و این بیشترین کمکی است که ایالات متحده به یک متحد خارجیاش ارائه کرده است. این کمکها به اسرائیل یک مزیت نظامی کیفی ارائه کرد و واشنگتن را وادار کرد که توانایی تلآویو را برای شکست هرگونه تهدید نظامی متعارف معتبر از سوی هر کشور منفرد یا ائتلاف احتمالی دولتها یا بازیگران غیردولتی، حفظ کند.
بهرغم وسعت و گستره بسیار زیاد این کمکها، رهبران اسرائیل اغلب از خواستههای رؤسایجمهور و سیاستهای ایالات متحده سرپیچی کردهاند و مشکلاتی را در زمینه توازن روابط بین تلآویو و واشنگتن ایجاد کردهاند. برای مثال بیل کلینتون، رئیسجمهوری اسبق آمریکا یک بار پس از دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسبق و فعلی اسرائیل، به طور ضمنی گفت: «چه کسی ابرقدرت لعنتی در خاورمیانه است؟» اخیراً نیز کابینه نتانیاهو بارها درخواستهای جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا را برای موافقت با شرایط آتشبس در غزه رد کردهاست.
خود نتانیاهو به توانایی خود در مقاومت یا فریب واشنگتن به گونهای که اهدافش را پیش میبرد، به خود میبالد، و زمانی هم گفته بود:«من آمریکا را خوب میشناسم. آمریکا طوری که شما میتوانید راه خودتان را بروید و آمریکا را با خود همراه کنید. آمریکا مانع ما نمیشود.» پس از گذشت یک سال کامل از جنگ در غزه، اسرائیل از جریان مداوم ارسال تسلیحات آمریکایی برای انتقام از حمله ۷ اکتبر توسط حماس استفاده کرده است. تا به امروز، بیش از ۴۱۰۰۰ فلسطینی در غزه که عمدتاً غیرنظامی بودهاند، کشته شدهاند.
حداقل ۹۰ درصد از جمعیت ۲ میلیون و دویست هزار نفری غزه آواره شدهاند و اکثریت قریب به اتفاق ساختمانها و زیرساختهای غزه ویران شدهاست. با حمله اسرائیل به جنوب لبنان و سناریوی کابوسوار احتمال آغاز جنگ منطقهای با ایران، به نظر میرسد که روابط ایالات متحده و اسرائیل به مقطع حساسی رسیده است.
اندیشکده Responsible Statecraft از گروهی از پژوهشگران، روزنامهنگاران و دیپلماتهای سابق پرسیده است که آیا برای اولین بار در چندین دهه گذشته، این امکان وجود دارد که یک تغییر واقعی در کیفیت روابط آمریکا و اسرائیل رخ دهد یا خیر؟ به عبارت دیگر، آیا جنگ یک سال اخیر، رابطه آمریکا و اسرائیل را برای همیشه تغییر داده است؟ اگر چنین است، چگونه؟ اگر نه، چرا؟
جف آرونسون، از انستیتو خاورمیانه: روابط بین ایالات متحده و اسرائیل بر اساس تفاهمات اساسی ایالات متحده و اسرائیل که پس از جنگ ژوئن سال ۱۹۶۷ حاصل شد، استوار است و براساس این توافق ایالات متحده متعهد شده که برتری نظامی متعارف اسرائیل را در مقابل ترکیبی از دشمنان منطقهای حفظ کند. در مقابل، اسرائیل متعهد شده که در مورد زرادخانه تسلیحات هستهای خود، سیاست ابهام را در پیش بگیرد.
بهویژه در سال گذشته، دولت بایدن به تعهد خود مبنی بر حفظ برتری نظامی کیفی اسرائیل، که تعهدی است که در قوانین ایالات متحده آمریکا به قانون تبدیل شده، وفادار مانده است. هرچند واشنگتن نگرانیهای بیسابقهای در مورد سوءاستفاده اسرائیل از تسلیحات ارائهشده توسط ایالات متحده دارد. ایالات متحده اصرار دارد که حمایتش از اسرائیل «آهنین» باقی میماند. جو بایدن به صراحت اعلام کرده:«اشتباه نکنید! ایالات متحده به طور کامل از اسرائیل حمایت میکند».
با این حال، استقرار بیسابقه نیروهای ایالات متحده برای دفاع در برابر حملات موشکی ایران علیه اسرائیل، تفاهم دیرینه دو طرف مبنی بر همکاری راهبردی ایالات متحده و اسرائیل را تضعیف میکند و موجب میشود که ایالات متحده آمریکا اعلام کند که اسرائیل با توجه به تسلیحاتی که در اختیار دارد، قادر است از خودش دفاع کند. اما از این پس، عواقب وابستگی حیاتی اسرائیل به درگیرکردن مستقیم نظامی واشنگتن در خاورمیانه باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
اندی باسویچ، همبنیانگذار مؤسسه کوئینسی و استاد دانشگاه بوستون: تا زمانی که جو بایدن در کاخ سفید است، هیچ تغییر واقعی در روابط آمریکا و اسرائیل رخ نخواهد داد. آنچه در طول سال گذشته تغییر کرده، نگرش مردمی آمریکا نسبت به اسرائیل است. «حق دفاع از خود» که اسرائیل مدام مطرح میکند، نمیتواند توجیه اخلاقی کافی برای مجازات وحشیانهای که بر مردم فلسطین تحمیل شدهاست، باشد. بسیاری از آمریکاییها عادت کرده بودند که درگیری اعراب و اسرائیل را رقابتی بین یک طرف بیگناه و یک طرف مجرم ببینند. حوادث غزه و لبنان این فرمول را یکبار برای همیشه از بین بردهاست.
دانیل بسنر، استاد دانشگاه واشنگتن: هنوز خیلی زود است که بگوییم حمله اسرائیل به غزه روابط آمریکا و اسرائیل را تغییر داده است یا خیر. از یک سو، انتقاد بیسابقهای از سوی جوانان آمریکایی نسبت به اسرائیل وجود دارد و کمپین «لغو تعهد به کمک به اسرائیل» در چند ایالت مهم در آمریکا ممکن است حمایت بیچون و چرای آمریکا از اسرائیل را به شدت زیر سوال ببرد.
از سوی دیگر، ایالات متحده جامعهای است که مهمترین رهبران آن در دورهای به شدت سیاسی شدند که موجودیت اسرائیل به مثابه هدیهای به یهودیان جهان پس از وقوع هولوکاست به حساب میآمد و بنابراین انتقاد از موجودیت و رفتار اسرائیل بهعنوان یهودستیزی تلقی میکند. بنابراین تا زمانی که نسل کنونی رهبران سیاسی آمریکا همچنان ایده یهودستیزی را بهعنوان توجیهی برای حمایت از اسرائیل به حساب میآورند، عوض نشود، چیزی در روابط آمریکا و اسرائیل واقعاً تغییر نخواهد کرد و این تغییر چیزی نیست که در آینده نزدیک بتواند مشاهده کرد.
دن پتریس، تحلیلگر مسائل دفاعی: کاملاً واضح است که جنگ یک سال گذشته، هیچ چیز را در روابط ایالات متحده و اسرائیل تغییر نداده است. مقامات آمریکایی ممکن است در مورد مخالفتهای خود با سیاستهای اسرائیل صریحتر سخن بگویند و تمایل بیشتری برای اعتراض شفاهی به همتایان اسرائیلی خود داشته باشند اما سیاست واقعی آمریکا با مواضع شفاهی آمریکا در قبال اسرائیل مطابقت ندارد. ایالات متحده همچنان بهطور مؤثر اسرائیل را توانمند میکند تا تنشها را تشدید کند. حتی زمانی که واشنگتن خواستار کاهش تنش در منطقه است.
آمریکا همچنان به فروش بدون قید و شرط مهمات و سلاحهای تهاجمی به اسرائیل ادامه میدهد و در عین حال به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل التماس میکند تا قرارداد آتشبس در غزه و ایجاد صلح در لبنان را امضا کند. واشنگتن حتی زمانی که اسرائیل، به عنوان شریک کوچکتر، استراتژیهای بسیار پرخطری را دنبال میکند که در نهایت میتواند به نیروهای آمریکایی در خاورمیانه ضربه بزند، عملاً بیتفاوت باقی خواهد ماند. ایالات متحده در اصلاح روابط ناتوان نیست بلکه تمایلی به این کار ندارد.
رابرت هانتر، سفیر سابق ایالات متحده در ناتو: آمریکا به حمایت قوی از امنیت اسرائیل ادامه خواهد داد. این امر عمیقاً در فرهنگ سیاسی ایالات متحده وجود دارد. علاوه بر این، دیدگاه اسرائیل در مورد خاورمیانه همچنان بر روایتهای غالب در جامعه آمریکا، فضای سیاست، اکثر اتاقهای فکر، و رسانههای جریان اصلی حاکم است. به همین جهت بود که اسرائیل بدون اینکه با مانع جدی در واشنگتن مواجه شود، موفق شد توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با ایران را از بین ببرد و تلاشهای آمریکا برای کاهش تنش با تهران را ناکام گذاشت.
جو بایدن همچنان از اسرائیل حمایت کامل خواهد کرد و در عمل از اقدامات نظامی اسرائیل در غزه و لبنان حمایت میکند. اما تلفات انسانی منازعه چندوجهی امروز، مشکلاتی را در مورد شرایط حمایت ایالات متحده از اقدامات اسرائیل ایجاد کرده است. همراهی اولیه نسبت به واکنش اسرائیل به حمله حماس در ۷ اکتبر اندکی کاهش یافته است. بخشهایی از جامعه جوانان آمریکایی امروز دیگر موافق دادن چک سفیدامضا به اسرائیل نیستند. سیاست داخلی ایالات متحده مسیر خود را طی خواهد کرد و این تحول سیاستهای منطقهای آمریکا را شکل خواهند داد.
شیرین هانتر، دیپلمات سابق و استاد دانشگاه جورج تاون: پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳، جنگ غزه باعث تنش جدی در روابط اسرائیل با ایالات متحده شده است. بمباران بیرویه فلسطینیان توسط اسرائیل، تعداد زیاد تلفات غیرنظامی، ویرانیهای عظیم، و ناتوانی واشنگتن در پایان دادن به جنگ، دلایل اصلی این تنشها بوده است. با حملات اسرائیل در روزهای اخیر، تبدیل درگیریهای جزئی بین اسرائیل و حزبالله به درگیری بزرگتر به دلیل حملات اخیر اسرائیل و ترور حسن نصرالله، رهبر حزبالله، خطر دخالت مستقیم نظامی ایران را افزایش داده است.
با این وجود، بعید است که مبانی روابط ایالات متحده و اسرائیل، حداقل نه به این زودی، تغییر کند. دلیلش این است که هیچ کشوری، به ویژه هیچ کشور مهم عربی، تمایل نداشته است با کمک به فلسطینیها خطر دشمنی با ایالات متحده را به جان بخرد. بهطور خلاصه، ایالات متحده در رابطه با روابط خود با کشورهای عربی و دیگر کشورها، هیچ هزینه سیاسی یا دیگر انواع هزینه را برای حمایت بیدریغ خود از اسرائیل پرداخت نکرده است.
دانیل لوی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه: حمایت ایالات متحده از اسرائیل در سال گذشته، فارغ از اقدامات غیرقانونی اسرائیل در غزه و نقاط دیگر، بیشتر نشاندهنده تداوم این رابطه است تا تغییر آن. این رابطه بر مبانی ثابتی نظیر تدارکات تسلیحاتی، حمایت سیاسی دیپلماتیک و همسویی و تکرار روایتهای اسرائیلی استوار است و برای واشنگتن اصلاً مهم نیست که آیا روایتهای اسرائیل باورکردنی و یا افراطی هست یا خیر. اما با پیکربندی مجدد فضای پیرامونی در روابط آمریکا و اسرائیل، تبعات این نوع رابطه اشکال متفاوتی یافته است.
طرح ترامپ برای پیشبرد هژمونی منطقهای اسرائیل از طریق عادیسازی روابط بین اعراب و اسرائیل و به حاشیه راندن حقوق فلسطینیان و پذیرفتن پروژه آپارتاید و آوارگی فلسطینیها، که توسط بایدن نیز پیگیری شد، امروز دچار مشکلات جدی شده است. حتی کشورهای عربی نیز دیگر به راحتی نمیتوانند در چارچوب این طرح جلو بروند چراکه اسرائیل اصرار عجیبی دارد تا هر روز بیشتر از روز قبل، افکار عمومی جهان را خشمگین و عصبانی کند. با این وجود، باید انتظار داشت تمایل آمریکا برای پیشبرد این طرح کاهش یابد.
جالبتر از آن، وابستگی اسرائیل به ایالات متحده است؛ آنهم زمانی که این وابستگی، بیش از هر زمان دیگری به تضعیف ژئوپلیتیکی آمریکا میانجامد. از آنجایی که دولت بایدن دیوانهوار بر اقدامات جنایتکارانه اسرائیل سرپوش میگذارد، هزینههای تحمیل شده بر ایالات متحده در عرصههای سیاسی، اعتبار حقوقی و سایر عرصهها به طور تصاعدی افزایش مییابد.
راجان منون، استاد دانشگاه نیویورک و کلمبیا: آیا روابط ایالات متحده و اسرائیل پس از حمله حماس در هفتم اکتبر به صورت دائمی تغییر کرده است؟ خیر. واقعیت این است که دولت بایدن از واکنش افراطی اسرائیل حمایت بینظیر دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی صورت داده است. مدتهاست که در سیاست آمریکا یک امر بدیهی است و آن اینکه اسرائیل باید بدون قید و شرط مورد حمایت قرار گیرد؛ نهتنها در زمان بحرانها و جنگها، بلکه حتی زمانی که دولت اسرائیل، در چند سال گذشته به شدت به گسترش شهرکسازی در کرانه باختری ادامه داده است.
اسرائیل در سالهای اخیر ایستهای بازرسی را در کرانه باختری افزایش داده، فلسطینیها را از سرزمینشان بیرون کرده و به شهرکنشینان یهودی اجازه داده بدون اینکه مجازات شوند به فلسطینیها حمله کرده و حتی دامهایشان را بدزدند. دولت فعلی آمریکا چشمان خود را بر همه اینها بسته است. اما واقعیت این است که دولت قبلی آمریکا نیز چنین کرده است. مهم نیست که چه کسی در آمریکا رئیسجمهور باشد. هیچ چیز تغییر نکرده است و هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. حتی در سیاست مسموم کنونی آمریکا، توافق دوحزبی در دالانهای قدرت در مورد یک مسئله حاکم و آن اینکه از اسرائیل باید برای همیشه و به طور واضح حمایت کرد، تغییر نکرده است.
پل پیلار، کارمند سابق سازمان سیا، دانشگاه جورج تاون: انگیزههای اصلی روابط ویژه ایالات متحده و اسرائیل در سیاست و فرهنگ داخلی آمریکا گنجانده شده است و اگر بخواهیم به دنبال نشانههایی از تغییر در روابط باشیم، باید به سیاست و فرهنگ داخلی آمریکا توجه کنیم. لابیهای حامی اسرائیل در آمریکا همچنان قوی هستند. نفوذ رفتارهای دهههای گذشته اسرائیل را که در تضاد با منافع استراتژیک ایالات متحده بوده، خنثی کرده است و با خشم نسبت به رفتار اسرائیل در سال گذشته نیز مقابله خواهد کرد. با این حال، سیاست داخلی آمریکا در رابطه با اسرائیل در حال تحول است.
در یک انشعاب حزبی فزاینده، حمایت خودکار حزب جمهوریخواه از اسرائیل با گرایش اسرائیل به سمت راست افراطی همراه شده است. مخالفت فزاینده با اسرائیل در حزب دموکرات میتواند باعث شود کامالا هریس در صورت پیروزی در انتخابات آمریکا، روابط ایالات متحده با اسرائیل را تعدیل کند، چراکه او دیگر به مانند بایدن خود را یک صهیونیست نمیداند. اما دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، مانند دوره اول، تقریباً هر چیزی را که بخواهد به دولت اسرائیل میدهد.
آنل شلین، تحلیلگر مؤسسه کوئینسی: به نظر میرسد که بلندپایهترین اعضای تیم سیاست خارجی جو بایدن همانند ۷ اکتبر به حمایت کامل ایالات متحده از دولت اسرائیل متعهد هستند. بهرغم اینکه اسرائیل مکرراً بایدن را تحقیر میکند، اما این حمایت دستنخورده باقی مانده است. ایالات متحده با نادیده گرفتن هر خط قرمزی که رئیسجمهور سعی در ایجاد آن داشت، همچنان به حمایت از اسرائیل ادامه میدهد. هر زمان که اسرائیل خط قرمزی را رد کرد، پاسخ بایدن تنها ارسال سلاح و حمایت بیشتر بود. به نظر میرسد که اسرائیل دست به هر کاری که بزند باز هم دولت آمریکا به حمایت از ماشین جنگی اسرائیل ادامه خواهد داد.
حتی اگر اسرائیل پای آمریکا را به یک جنگ گسترده بکشاند و شانس پیروزی دموکراتها را در انتخابات از بین ببرد. با این حال، رابطه گستردهتر دو طرف بهطور قابل توجهی تغییر کرده است. حمایت ایالات متحده از اسرائیل دیگر یک موضوع دوحزبی نیست. لابی اسرائیل مجبور شده میلیونها دلار را برای دو رقابت مقدماتی مجلس نمایندگان خرج کند تا کاندیداهای سیاهپوستی که از اقدامات اسرائیل در غزه انتقاد میکردند و قادر به حضور در انتخابات مقدماتی بودند نتوانند به مجلس راه یابند. این امر باعث شد بسیاری از آمریکاییها نقش لابی اسرائیل در سیاست داخلی آمریکا را زیر سوال ببرند و بپرسند که آیا چنین نفوذی به نفع آمریکا است یا خیر؟ نسل جدید رایدهندگان آمریکایی نشان دادهاند که از ارسال میلیاردها دلار پول مالیات آمریکاییها به اسرائیل که جمعیتی را به قحطی و آوارگی دچار کرده، حمایت نمیکنند.
استیو سیمون، تحلیل مؤسسه کوئینسی و استاد کالج دارتموث: سال گذشته ممکن است روندی را که قبلاً در حال انجام بود سرعت بخشد و پایگاه حمایتی اسرائیل در آمریکا را محدود کند. اسرائیل حمایت قوی جمهوریخواهان را حفظ خواهد کرد درحالیکه حمایت دموکراتها کاهش خواهد یافت. اما ناپدید نخواهد شد. بهخصوص زمانی که اسرائیل مورد حمله قرار گیرد. حمایت دوحزبی از روابط ایالات متحده و اسرائیل به واسطه عملکرد احزاب لیکود و جمهوریخواه آسیب دیده است.
از نظر حزب لیکود، حزب جمهوریخواه بهتر است و جمهوریخواهان میتوانند از کارت حمایت از اسرائیل منافع سیاسی بهدست آورند و از این کارت برای شکست دادن دموکراتها استفاده کنند. استفاده جمهوریخواهان از این کارت برای اسرائیل مخاطرهآمیز است، اما جناح راست در اسرائیل با وجود تمایل ترامپ به یهودیستیزان، همچنان مشتاق تقویت روابط با جمهوریخواهان است. شاید جناح راست اسرائیلی مایل باشد که امنیت یهودیان آمریکایی را برای کنترل کامل کرانه باختری معامله کند. نتانیاهو فکر میکند که یهودیان لیبرال آمریکا به زودی از میان خواهند رفت، بنابراین ممکن است این معامله ریسکی را قابل قبول ارزیابی کند.
باربارا اسلاوین، تحلیلگر مرکز استیمسون و استاد دانشگاه جورج واشنگتن: ای کاش میتوانستم بگویم که سال گذشته این جنگ، روابط ایالات متحده و اسرائیل را تغییر داده است، اما میترسم که ایالات متحده در حال حاضر حتی بیشتر درگیر دفاع از اسرائیل باشد. بدون محمولههای تسلیحاتی و اطلاعاتی ایالات متحده، اسرائیل نمیتوانست جنگ تلافیجویانه خود علیه حماس، حزبالله، حوثیها و ایران را با چنین مصونیتی دنبال کند و دهها هزار غیرنظامی را کشته و غزه را به تلی از آوار تبدیل کند. زمانهایی وجود داشته است که واشنگتن میتوانست تشدید تنش منطقهای را متوقف کند.
مثل روزهایی بعد از تبادل آتش بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل. اما به نظر میرسد که این توانایی کاهش یافته زیرا ما در آستانه تنشی گستردهتر هستیم که نیروهای آمریکایی، اسرائیلیها، فلسطینیها، لبنانیها، عراقیها، یمنیها و ایرانیها را درگیر خواهد کرد و چشماندازی از آتشبس یا بازگشت گروگانهای اسرائیلی پیش چشم نیست.
هادار ساسکیند تحلیلگر موسسه آمریکاییها برای صلح: «روابط ویژه» بین ایالات متحده و اسرائیل از بین نرفته است، اما اجازه دهید بگویم که مثل قبل نخواهد شد. شیوه بحث و مناظره در کنگره درباره اسرائیل و فلسطین در سال گذشته نسبت به ۲۵ سال قبل تغییر کرده است. برای اولین بار چندین نفر از اعضای کنگره، از مجلس و سنا، خواستار قطع مشروط یا پایان دادن کمک به اسرائیل شدند.
زمانی که نتانیاهو در کنگره سخنرانی کرد، نیمی از اعضای حزب دموکرات از حضور در این نشست خودداری کردند و در حالی که بایدن تا حد زیادی دیدگاههای تاریخی خود را در مورد اسرائیل حفظ کرده، نسلهای بعدی رهبران آمریکا آنطور که بایدن اغلب ذکر میکند، گلدا مایر را نمیشناسند. آنها بنیامین نتانیاهو را میشناسند و او را دوست ندارند. اگر اسرائیل میخواهد روابط ویژه را با ایالات متحده حفظ کند، باید این کار را براساس شایستگی انجام دهد و باید دید چه پیش خواهد آمد.
سارا لیا ویتسون، تحلیلگر موسسه دموکراسی در جهان عرب: یک سال جنایات اسرائیل در غزه، برای همیشه تصور عموم مردم آمریکا را تغییر داده است. آنها نهتنها از اسرائیل بهعنوان یک دولت سوءاستفادهگر و آپارتاید یاد میکنند بلکه فلسطینیان را بهعنوان یک جمعیت قربانی و تحت انقیاد میبینند. بهگونهایکه اکثریت آمریکاییها اکنون مخالف کمک نظامی به اسرائیل هستند. با این حال، حمایت دولت ایالات متحده از اسرائیل، بهرغم هزینههای هنگفتی که برای جایگاه جهانی آمریکا دارد، بدون قید و شرط باقی میماند.
دولت آمریکا حمایت نظامی و سیاسی بیسابقهای برای جنگ غزه به اسرائیل ارائه کرده است و اکنون بهطور خطرناکی به حمایت نظامی از جنگ اسرائیل در لبنان، یمن، عراق، سوریه و ایران ادامه میدهد. این موضوع باعث ناهماهنگی فاحش سیاستهای ایالات متحده در قبال اسرائیل با احساسات عمومی و نقش بد بزرگ سازمانهای طرفدار اسرائیل، از جمله نفوذ آنها بر مقامات دولتی برای ترویج سیاستهای خطرناک شده است.
جیمز زاگبی، تحلیلگر مؤسسه اعراب آمریکاییتبار: حمله یک سال گذشته اسرائیل به غزه هنوز «بهطور دائمی روابط آمریکا و اسرائیل را تغییر نداده است.» با این حال، چشمانداز سیاسی به این روابط را تغییر داده است و بخش بزرگی از رایدهندگان جوان و غیرسفیدپوست در مسیر طرفداری از فلسطین حرکت میکنند. در نتیجه، گروههای طرفدار اسرائیل و حامیان آنها در کنگره تلاش کردهاند تا این مخالفتها را خاموش کنند و از رشد احساسات حمایت از فلسطین جلوگیری کنند.
قوانین ایالتی برای مجازات افراد یا گروههایی که تحریمهای اسرائیل را تأیید میکنند وضع شده است و آنها تعریف یهودیستیزی را گسترش دادهاند تا انتقاد مشروع از اسرائیل را نیز در برگیرد. از سوی جمهوریخواهان و اهداکنندگان کمک مالی، برای اعمال محدودیتهای سخنرانی انتقادی در محوطه دانشگاهها فشار وارد شده است و بیش از ۱۰۰ میلیون دلار برای هدف قرار دادن کمپینهای اعضای کنگره در حمایت از فلسطینیها هزینه شده است. با توجه به واکنشها به رفتار اسفناک اسرائیل و اقدامات سرکوبگرانه جدید و مککارتیوار علیه حامیان فلسطین، بحثهای دوقطبی عمیقتری درباره روابط آمریکا و اسرائیل احتمالاً در آینده ایجاد خواهد شد.