امریکا همچنان خود را با استناد به متن قطعنامه ۲۲۳۱ شریک حاضر در برجام میداند که به تعهدات خود عمل نمیکرده است.
به گزاارش صدانیوز،رونمایی از ترفند جدید مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا برای «عضو برجام نشان دادن امریکا»واکنشهای منفی بسیاری را به دنبال داشته است. نکته جالب توجه آن است که رسانهها و شخصیتهای امریکایی بیش از همه نسبت به این ادعای وزیر خارجه واکنش نشان داده و بعضا او را به باد انتقاد و تمسخر گرفتهاند.
چهرهای مانند استفان والت، تحلیلگر مسائل امریکا با انتقاد از این رویکرد وزارت خارجه، ترفند مایک پمپئو را به مردی تشبیه کرد که همسر خود را طلاق داده اما پس از طلاق همچنان به دنبال امر و نهی کردن به همسرش و تعیین تکلیف برای روابطش است. در حالی که مقامهای رسمی کشورهای اروپایی فعلا در این رابطه سکوت اختیار کردهاند سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در تماس تلفنی که روز گذشته با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه داشت طرح متوهمانه امریکا را مردود و غیرعملی دانست.
بسیاری از کارشناسان امریکایی در فضای مجازی به خصوص حسابهای کاربری خود در توییتر به وزارتخارجه امریکا و شخص وزیر خارجه یادآوری کردند که چهرههایی نظیر جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید و برایان هوک، مسوول گروه اقدام علیه ایران در گذشته به صراحت اعتراف کردهبودند که نمیتوانند از سازوکار موجود در برجام یعنی مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمهای ایران و ممانعت از لغو تحریم تسلیحاتی این کشور در پاییز ۲۰۲۰ خودداری کنند. ۳۰ مردادماه ۱۳۹۸ بود که برایان هوک در این باره به خبرنگاری گفت: «درباره مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها (مکانیسم ماشه) باید بگویم ما دیگر داخل آن توافق (برجام) نیستیم. طرفهایی که هنوز داخل توافق هستند باید تصمیم خودشان را بگیرند که میخواهند از مکانیسم حل اختلاف استفاده کنند یا خیر. تردیدی وجود ندارد که ایران در حال نقض توافق هستهای است ولی این تصمیمی است که آنهایی که داخل توافق هستند باید بگیرند.»
جدالهای حقوقی
در سایه این بحثها سوالی که همچنان پاسخ واحدی برای آن وجود ندارد این است که امریکا با چه تفسیری میتواند خود را همچنان عضوی از برجام بداند؟ در گزارشی که روز سهشنبه در این باره در روزنامه اعتماد منتشر شد به بیانیه کاخ سفید در تاریخ ۸ ماه مه سال ۲۰۱۸ که در آن به صراحت اعلام میکند به شراکت در برجام پایان دادیم اشاره کرده بود اما کارشناسانی که معتقدند ترفند مایک پمپئو از شانس قابل قبولی برای پیشرفت برخوردار است تعابیر دیگری به کار برده و به عنوان مثال به عضویت امریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد یا قید نام این کشور در متن قطعنامه ۲۲۳۱ اشاره میکنند.
در گزارش نیویورکتایمز که جرقه این بحثها را در فضای رسانهای زده هیچ اشارهای به استدلال حقوقی امریکا به شکل شفاف نشده است اما همین گزارش با دو واکنش از سوی حقوقدانها روبهرو شده است: در یک سوی میدان کارشناسانی ایستادهاند که میگویند امریکا هرچند از اجرای برجام کنار کشیده و به تعهدات خود عمل نکرده است اما همچنان در این توافق حضور دارد و به اصطلاح عضوی است که دست به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ زده است. در سوی دیگر میدان برخی کارشناسان اعتقاد دارند که بیانیهها، یادداشتها و دستورهای اجرایی که رییسجمهور، وزیر خارجه و وزیر خزانهداری امریکا پس از تاریخ ۸ می۲۰۱۸ صادر کردهاند «توقف عضویت امریکا در برجام» به صراحت آمده است.
۱- خلافکار، طلبکار میشود؟
در حال حاضر به نظر میرسد که بیشتر کارشناسان حقوقی و سیاسی در جبهه دوم قرار میگیرند و تاکید دارند که دولت دونالد ترامپ با تمام دردسرهایی که برای بازماندگان در برجام، سازمان ملل و نهادهای زیر مجموعه آن از آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا شورای امنیت سازمان ملل و شرکای تجاری ایران ایجاد کرده نمیتواند با این توافق یا قطعنامه ۲۲۳۱ برخورد گزینشی داشته باشد. در حقیقت وزیر خارجه امریکا در تازهترین قلدری که از خود به نمایش گذاشته سینه سپر کرده و میگوید در حالی که به هیچ کدام از تعهدات خود در برجام عمل نکرده و با قطعنامه مصوب شورای امنیت مانند کاغذ پاره برخورد کردیم اما همچنان عضو این توافق هستیم. شاید بد نباشد به یاد آوریم که هنگام خروج امریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ میلادی بسیاری از کارشناسان حقوقی تیم مذاکراتی باراک اوباما، رییسجمهور امریکا به جانشینهای خود هشدار دادند که شما با خروج از برجام در حال محروم کردن خود از سازوکارهای تعریف شده در آن برای تحت فشار قرار دادن ایران هستید.
از سوی دیگر شاید در ظاهر امر مسائل حقوقی پیرامون این ترفند اعلام شده از سوی امریکا پیچیده باشد اما یک اصل ساده حقوقی این است که هیچکس نمیتواند از اقدام خلاف خود منتفع شود. به زبان سادهتر، وزارت خارجه امریکا قبلا در یک اقدام خلاف به اجرای تعهدات خود پایان داده و حالا به دنبال آن است که به جای جوابگویی درباره نقض قطعنامه ۲۲۳۱ از این خلافکاری نمدی هم برای خود بدوزد. همچنین در ابتداییترین بخش متن برجام تاکید شده بود که تمام اعضای وقت باید با حسن نیت به اجرای توافقات خود روی آورند. آیا کسی از امریکا در دو سال گذشته حسن نیتی در اجرای برجام یا وفای به تعهدات داده شده در قطعنامه ۲۲۳۱ دیده است؟
۲- آیا خروج از برجام ممکن بود؟
الف- خروج از برجام ممکن نبود: استدلال کارشناسانی که میگویند امریکا میتواند به تداوم حضور در برجام استناد کند، چیست؟ برخی از کارشناسان حقوقی در ۴۸ ساعت گذشته به این نکته استناد کردهاند که اصولا در برجام مکانیسمی برای خروج اعضا تعریف نشده بود. این استدلال بر این محور استوار است که از آنجا که قطعنامه شورای امنیت (۲۲۳۱) برجام را تایید کرده و این توافق به ضمیمه این قطعنامه تبدیل شده بنابراین خروج از این توافق از منظر حقوقی ممکن نبوده و نیست. در سایه این استدلال ادعا میشود که فرمان اجرایی که دونالد ترامپ با استناد به آن « توقف حضور امریکا در برجام » را اعلام کرد، وجاهت قانونی در سطح بینالمللی ندارد و صحیحتر آن است که بگوییم امریکا در دو سال گذشته در حال نقض توافق هستهای و عدم اجرای الزام بینالمللی محول شده طبق قطعنامه ۲۲۳۱ بوده است.
ب- عضو برجام نیستم اما عضو قطعنامه ۲۲۳۱ هستم: استدلال ضعیفتری هم که از سوی برخی کارشناسان مطرح میشود و البته در متن نیویورک تایمز هم به آن اشاره شده این است که امریکا همچنان خود را با استناد به متن قطعنامه ۲۲۳۱ شریک حاضر در برجام میداند که به تعهدات خود عمل نمیکرده است. شبیه این استدلال را از ریچارد گلدبرگ عضو سابق شورای امنیت ملی امریکا هم میشنویم که میگوید امریکا طبق قطعنامه ۲۲۳۱ عضو برجام است مگر آنکه با تصویب قطعنامهای جدید نام این کشور از اعضای این توافق خارج میشد. در چنین شرایطی شان حقوقی که میتوان برای فرمان اجرایی رییسجمهور امریکا در تاریخ ۸ ماه مه سال ۲۰۱۸ قائل شد چیزی بیش از یک دستور داخلی نیست که وزن حقوقی لازم برای تاثیرگذاری بر قطعنامه شورای امنیت را ندارد.
وجاهت سیاسی نداشته امریکا در شورای امنیت
جدا از ریزهکاریهای حقوقی که طبیعتا تا چندماه آینده با مشخص شدن استدلالهای حقوقی تیم وزارت خارجه امریکا بیشتر مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت، این جایگاه متزلزل امریکا در شورای امنیت به دلیل اقدامهای یکجانبه است که میتواند به کمک ایران بیاید. از زمان خروج امریکا از برجام، ایران استراتژی خود را در دو نوبت پیش برد. در نوبت نخست که یک سال طول کشید ایران با صبر راهبردی و اجرای تمام تعهدات هستهای به گزارشهای فنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی دست یافت که امروز به سندی برای صبوری استراتژیک ایران در برابر افکار عمومی دنیا تبدیل شده است. در نوبت دوم ایران ۵ گام را با فاصلههای زمانی ۶۰ روزه برداشت و در هر گام به طرف مقابل فرصت داد که در صورت اجرای تعهداتش بتواند شاهد بازگشت ایران از گامهای معکوس برجامی هم باشد. کمترین فایده این اقدامهای گام به گام ایران همراستا با دیپلماسی عمومی محمد جواد ظریف، وزیر خارجه در به تصویر کشیدن مداوم نقض تعهدات برجامی توسط امریکا این بود که امروز ایران در سطح افکار عمومی بینالمللی دست بالا را دارد.
در چنین شرایطی حتی اگر دولت ترامپ بتواند در صحن شورای امنیت ترفند خود را به اعضا ارایه و خود را عضوی از برجام یا قطعنامه ۲۲۳۱ معرفی کند باز هم سوال اساسی این است که طرف بدعهد از چه مشروعیتی برای جلب اجماع برخوردار خواهد بود. هرچند در فعالسازی مکانیسم ماشه رای تنها یک عضو برجام میتواند به ضرر ایران باشد اما باید دید که چین، روسیه و حتی سه کشور اروپایی حاضر در برجام از چه استدلالهایی در برابر ادعای امریکا استفاده خواهند کرد. برخی از کارشناسان حقوقی پیشبینی میکنند که کار امریکا در صحن شورای امنیت برای معرفی خود به عنوان عضوی از برجام آسان نخواهد بود. این احتمال وجود دارد که با اعتراض اعضایی از شورای امنیت یا حداقل اعضای برجامی این شورا، مساله حضور یا عدم حضور امریکا در برجام یا قطعنامه ۲۲۳۱ در صحن به بحث و بررسی گذاشته شود. در شرایطی که تصمیمگیری در این خصوص به رای اعضای شورا سپرده شود تصاحب ۹ رای مثبت کار آسانی برای امریکا نخواهد بود. به گفته کارشناسان اگر امریکا ریسک قمار بر روی طرح این استدلال را بپذیرد و آن را در شورا مطرح کند شورای امنیت را از حیث آییننامهای و تشکیلاتی با مشکلات بسیاری روبهرو خواهد کرد. از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که حتی برخی از اعضا با وارد دانستن ایرادهای آییننامهای یا محتوایی بحث وتوی این درخواست امریکا را هم مطرح کنند.