علاوه بر بیعدالتی در توزیع ثروت، بیعدالتی در برخورد با اختلاسگران و دزدان بیتالمال و سایر خلافکاران برونشهری و درونشهری و… نوع جدیدی از بیعدالتی در کشور رواج پیدا کرده که مناسبترین نام برای آن بیعدالتی در اطلاعرسانی مسوولان و صاحبمنصبان دستگاهها، ادارات و قسمتهای مختلف کشور است آنچه آقای وزیر و معاونان و مشاوران […]
علاوه بر بیعدالتی در توزیع ثروت، بیعدالتی در برخورد با اختلاسگران و دزدان بیتالمال و سایر خلافکاران برونشهری و درونشهری و… نوع جدیدی از بیعدالتی در کشور رواج پیدا کرده که مناسبترین نام برای آن بیعدالتی در اطلاعرسانی مسوولان و صاحبمنصبان دستگاهها، ادارات و قسمتهای مختلف کشور است
آنچه آقای وزیر و معاونان و مشاوران و روسای تحت امر ایشان از تورم و بیکاری میدانند، بقیه توده مردم نمیدانند و این عزیزان نشسته بر سریر عزت و قدرت، قیاس به نفس فرموده و فکر میکنند که آنها هم میدانند. استنباطی که توده مردم از مهار تورم دارند این است که قیمت کالاهای ضروری زندگی و آنچه برای معیشت مردم لازم است، بالا نرود در حالی که قیمت این اجناس را مرتب رو به افزایش میبینند.
چندی پیش آقای رییسجمهور برای اینکه آب پاکی را روی دست مردم بریزند فرمودند کاهش تورم به معنی کاهش قیمت نیست بلکه مهار روند تورم و کاهش سرعت بالارفتن قیمتهاست! غافل از اینکه به واقع آن هم نیست. مردم به این هم راضی هستند که قیمتها بالا رود اما با سرعت کم و با شیب و روند تحت کنترل اما چنین هم نیست. اگر تمام مقامات و مسوولان از بالاترین تا پایینترین رده سلسلهمراتب سازمانی، آنهایی که قرار است پا جای پای شهید رجایی و وزیر اقتصاد ایشان بنهند در ماه فقط یک بار… خودشان زحمت خرید تمام مایحتاج خانه و خانواده را بکشند، آن وقت متوجه خواهند شد که چقدر تفاوت است بین مفهوم تورم و مهار و تکرقمی کردن آن و سخنوری درباره آن و قلمفرسایی در مورد آن با آنچه مردم میبینند و لمس و از مهار تورم استنباط میکنند.
این است بیعدالتی در اطلاعرسانی یعنی آنچه مقامات میدانند و میگویند با آنچه مردم میبینند و میشنوند همخوانی ندارد و دلیل این امر تفاوت در سطح سواد اقتصادی و اجتماعی و عبارات و اصطلاحات به کار رفته در آنهاست.نمونه دیگر از بیعدالتی اطلاعرسانی این است که از زمانی که مقام محترم ریاستجمهوری و بهخصوص از زمانی که وزیر اقتصاد ایشان از ایجاد ۷۰۰ هزار شغل طی یکسال گذشته سخن به میان آوردهاند همه بهطور استفهامآمیزی به هم نگاه میکنند حتی آنهایی که همدیگر را نمیشناسند و ناخودآگاه این سوال برایشان پیش میآید که این تعداد نیرو چگونه جذب و در کجا یا کدام بخش به کار گرفته شدهاند؟ هیچکس نمیتواند ادعا کند که خدای نخواسته آمار یادشده صحت ندارد.
فقط مخاطبان و شنوندگان این خبر به شدت کنجکاو هستند بدانند این افراد بهطور عمده از چه قشر و طبقهای هستند و درحال حاضر از نظر شغلی در کجا سر و سامان گرفتهاند؟ و تا زمانی که پاسخ این سوال را ندانند تفاوت در دانش این موضوع در مقیاس زیادی وجود دارد و این نابرابری را میتوان مصداق بیعدالتی در اطلاعرسانی مسوولان نسبت به مردم دانست.
برای رفع این نقیصه و از میان برداشتن این بیعدالتی کافی است مسوولان آنچه را به واقع تحقق یافته است به مردم بگویند، حتی بهتر است برای حفظ حاشیه امن، قدری هم تواضع به خرج داده و کمتر از آنچه انجام شده است به اطلاع مردم برسانند.
در آن صورت ممکن است تعدادی از مردم پرتوقع، مسوولان و عزیزان ردهبالای کشور را به کمکاری متهم کنند اما در عوض اعتماد زیادی نسبت به آنها پیدا خواهند کرد. ارزش اعتماد خیلی بیشتر از انعکاس و بزرگ جلوه دادن کاری است که انجام نشده و فقط برای پربار کردن کارنامه، مدام برسر مردم کوبیده میشود.
در بسیاری از کشورهای مترقی جهان آنچه در راستای رفاه و آسایش مردم قرار است انجام شود مرتبا در بوق و کرنا نمیکنند چراکه معتقدند وقتی کاری انجام شد مردم خودشان میبینند. آنها معتقدند وقتی قیمت گوشت، لبنیات، کرایه ماشین، روغن، قند و شکر، لباس، درمان و… پایین آمد مردم میبینند و باور میکنند که دولت به فکر آنهاست و برایشان کاری کرده است و به طور طبیعی دیگر نیازی به ارائه اعداد و ارقام عجیب و غریب و سخنوری با استفاده از کلمات و عبارات نامانوس برای عموم نیست. به عبارت دیگر اگر کارهای انجامشده، گفته هم شود زبان مسوولان با گوش مردم در یک سطح از آگاهی قرار دارند.
همچنین وقتی مردم و متقاضیان کار صفحات زیاد آگهی استخدام ادارات و شرکتها در روزنامهها و آگهیهای پشت شیشه مغازهها را برای جذب نیرو میبینند، متوجه میشوند و باور میکنند که اقتصاد کشور در شرایط رونق بوده و بیکاری در حداقل ممکن قرار دارد و نیازی به پافشاری و اصرار مسوولان نیست.در این شرایط است که گفتههای مسوولان با چشم مردم در یک سطح آگاهی قرار میگیرد به این ترتیب اگر این صداقت در گفتار مسوولان در همه زمینهها با صداقت در دیدار مردم همسطح و همسنگ شود، آن وقت میتوان گفت عدالت اطلاعرسانی رعایت شده است در غیر این صورت عبارتی که فعلا حاکم و رایج است، مصداق عینی بیعدالتی در اطلاعرسانی است.
منبع: جهان صنعت