تحولات نیجر که کشوری فقیر و کم تاثیر در تحولات آفریقا در غرب این قاره است پس از کودتا به صدر اخبار رسانههای بین المللی کشیده و موجب جبههگیری مختلف در له یا علیه کودتاچیان شد.در این میان از بازیگران منطقه ای که طی سال های گذشته اهتمام زیادی برای نقش آفرینی فعال در تحولات آفریقا داشته و به ویژه رد پای آن در بیثباتیهای این منطقه همانند کودتاها و درگیریهای نظامی از صحرای تیگرای گرفته تا کودتای سودان دیده شده،رژیم صهیونیستی است.
به گزارش نبأخبر،یکی از محورهای توجه رژیم صهیونیستی به تحولات نیجر، از دریچه توانایی این کشور برای داغ کردن تنور عادی سازی روابط است که مدت هاست به کما رفته است.اسرائیل به ذخایر اورانیوم نیجر نیز چشم دوخته است
کودتا در نیجر بار دیگر عمق رقابت فزاینده قدرتهای بین المللی فرامنطقه ای و توسعه نفوذ در قاره سیاه طی سال های اخیر را نمایان کرد. تحولات نیجر که کشوری فقیر و کم تاثیر در تحولات آفریقا در غرب این قاره است پس از کودتا به صدر اخبار رسانههای بین المللی کشیده و موجب جبههگیری مختلف در له یا علیه کودتاچیان شد.در این میان از بازیگران منطقه ای که طی سال های گذشته اهتمام زیادی برای نقش آفرینی فعال در تحولات آفریقا داشته و به ویژه رد پای آن در بیثباتیهای این منطقه همانند کودتاها و درگیریهای نظامی از صحرای تیگرای گرفته تا کودتای سودان دیده شده،رژیم صهیونیستی است. حال اگرچه صهیونیستها درباره تحولات نیجر عملاً سکوت کردهاند، اما نیجر از جمله کشورهای آفریقایی است که تل آویو منافع مختلفی را درخصوص تحولات این کشور برای خود تعریف و از این حیث سران صهیونیستی به طور حتم تحولات پس از کودتا را از نزدیک رصد میکنند.یکی از محورهای توجه رژیم صهیونیستی به تحولات نیجر از دریچه توانایی این کشور فقیر برای داغ کردن تنور عادیسازی روابط است که مدت هاست به کما رفته است.نیجر دو بار پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973 که صهیونیستها آن را «یوم کیپور» مینامند، تمام روابط خود را با صهیونیستها قطع کرد، اما مجدد پس از توافق اسلو روابط دو طرفه شکل گرفت که این بار نیز مدت زیادی دوام نیاورد و در بحبوحه انتفاضه دوم در سال 2002 روابط خود را با اسرائیل قطع کرد. جالب توجه آن که با این اقدام، نیجر اولین کشوری بود که از آغاز انتفاضه دوم در سال 2000 ، روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل قطع کرد.با وجود این سابقه مهم در حمایت از آرمان ملت فلسطین گفته میشود،دولت پیش از کودتای نیجر به رهبری محمد بازوم به دلیل دیدگاه غربگرایانه زد و بندهای پشت پرده ای با صهیونیستها کرده بود و یکی از گزینههای جدید تل آویو برای دعوت به عادیسازی روابط بوده است. موضوعی که درباره تحولات سودان به خوبی نمایان شد؛ یعنی وقتی دولت جدید پس از حکومت عمر البشیر برای حل مشکلات گسترده اقتصادی و رفع تحریمها سعی در تنشزدایی با کشورهای غربی داشت، یکی از شرط های اصلی آمریکا برای رفع تحریمهای سودان و دادن چراغ سبز به نهادهای بین المللی مالی برای کمک به اقتصاد این کشور، عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بود و در نهایت سودان مجبور شد به رغم مخالفت افکار عمومی ملت مسلمان سودان به عادیسازی تن دهد.
ذخایر اورانیوم نیجر
افزون بر این،نیجر در رتبه آخر شاخص توسعه سرمایه انسانی و در رتبه های اول در شاخص فقر قرار دارد، اما با این که نیجر یکی از عقب مانده ترین کشورهای جهان است، اما ذخایر بزرگ و غنی اورانیوم باعث شده است این کشور از اهمیت بسزایی برخوردار باشد.به همین دلیل صهیونیستها که تنها دارنده سلاح هستهای در مجموعه امنیتی کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا محسوب میشوند نیز مانند دیگران چشمداشت ویژه ای به ذخایر اورانیوم نیجر دارند.نیجر سال گذشته 5 درصد از کل تولید اورانیوم جهان را صادر کرد، اما اکنون با توجه به تحریمهای اروپا، صهیونیستها نگران اند که مجدد تجربه فروش اورانیوم نیجر به کشورهای رقیب تکرار شود.حال در شرایط کنونی در جغرافیای غرب آسیا به غیر از صنعت صلح آمیز هستهای ایران، کشورهای دیگری همانند امارات متحده عربی،ترکیه و حتی عربستان سعودی نیز به سمت استفاده روزافزون از انرژی هسته ای سوق یافته اند که موجب شده است صهیونیستها به شدت نگران از بین رفتن انحصار توانمندی هسته ای خود در منطقه شوند، به ویژه که سران تل آویو به رغم روابط گرمابه و گلستان با سعودی ها و اماراتیها با اغراض هستهای این کشورها به شدت مخالف و نگران دستیابی آن ها به منابع اورانیوم نیجر هستند.