مدیریت بحران آب؛ مساله خوزستان

به نقل از کارشناسان

دولت سیزدهم باید با تهیه و اجرای برنامه‌ای جامع، به صورت واقع‌بینانه و درازمدت به مدیریت بحران آب در ایران بپردازد. برنامه‌های کوتاه‌مدت ممکن است موقتا مشکل را به ظاهر حل کند ولی چه بسا با عوام‌زدگی در انتخاب روش، به آسیب بیشتر به منابع آب و در نتیجه به بحرانی‌تر شدن وضع آینده بینجامد.

به گزارش نباء خبر،مدیرکل محیط زیست استان خوزستان در تیرماه 1400 گفت تالاب هورالعظیم حدود 75 درصد سطح آبگیری دارد؛ به این ترتیب که در برخی از مخازن تالاب، از 80 تا 86 درصد سطح آبگیری است. در مخزن شماره 5 تالاب نیز حدود 50 درصد آبگیری داریم که به دلیل کاهش آورد رودخانه کرخه به عنوان منبع تغذیه‌کننده تالاب هورالعظیم و نیز دمای بسیار بالای هوا و تبخیر بسیار زیاد و نیز شیب شمالی به جنوبی مخزن شماره یک، 50 درصد سطح آبگیری داریم. حقابه مورد نیاز تالاب هورالعظیم تاکنون به‌ طور کامل و مطلوب تامین نشده که همین موضوع منجر به تنش آبی در تالاب هورالعظیم شده است. وی گفت: ما ظرفیت تالاب هورالعظیم را در سه سناریو با وزارت نیرو به توافق رسیدیم؛ به ‌طوری که در شرایط ترسالی، یک میلیارد و 800 میلیون مترمکعب، در شرایط نرمال، یک میلیارد و 600 میلیون مترمکعب و به همین ترتیب در شرایط خشکسالی نیز، یک میلیارد و 300 میلیون مترمکعب حقابه تالاب هورالعظیم از سوی وزارت نیرو تخصیص یابد. تالاب هورالعظیم در استان خوزستان از رودخانه‌های دجله، فرات در عراق و رودخانه کرخه در ایران تغذیه می‌شود. سد ایلیسو در ترکیه بر سرشاخه‌های رود دجله با کاهش 56 درصدی جریان رودخانه به سمت سرزمین عراق تهدیدی جدی برای محیط زیست سوریه، عراق و ایران است. رودخانه دجله از کوه‌های جنوب شرقی ترکیه از طریق عراق به جنوب جریان دارد. قبل از اینکه به خلیج فارس سرازیر شود، به فرات می‌پیوندد و اروندرود/شط‌العرب را تشکیل می‌دهد که همراه با آب رودخانه کرخه در استان خوزستان، تالاب هورالعظیم را در مرز ایران و عراق تغذیه می‌کند. خشکی هورالعظیم توفان‌های گرد و غبار و شن را در خوزستان و استان‌های جنوب‌غربی و غرب ایران تشدید کرده است. برای احیای تالاب‌ها به سراغ تخصیص حقابه رفته‌ایم.

در شرایط خشکسالی، مناطق تحت تنش آبی همگی متقاضی آب و تخصیص بیشتر از سدهای و دریاچه‌های باقی مانده هستند که این خود به منشأ اختلافات بین ساکنان چندین استان همسایه تبدیل شده است.در 4 مرداد 1400 اعلام شد که با کاهش 50 درصدی آورد آب حوزه کرخه که منبع اصلی تامین‌کننده بخشی از تالاب هورالعظیم به شمار می‌رود، مشکلاتی برای ساکنان منطقه ازجمله گاومیش‌داران پیش آمده و نگرانی برای تلف شدن ماهیان و دیگر موجودات زنده تالاب بالا گرفته بود. فرماندار دشت آزادگان گفت در حوزه دشت آزادگان پس از رهاسازی آب و در پی رسیدن دِبی رودخانه کرخه به کمترین میزان، 17 روستا با حدود 7 هزار نفر دچار تنش آبی شدند.

ایران بعد از چین و ترکیه در رتبه‌بندی ساخت سد در سطح بین‌المللی رتبه سوم را دارد. ساخت سد به عنوان نشانه‌ای از توسعه سریع و توانایی ملی ایرانیان در سال‌های بعد از انقلاب توسعه فراوان یافت. معمولا از چالش‌های سد‌سازی کمتر صحبت می‌شود؛ چالش‌هایی مانند غرق شدن مناطقی که در دریاچه سد قرار می‌گیرند، اخلال در حیات زنده پیرامون سد، آسیب جدی و غرق شدن مکان‌های تاریخی پشت سدها و فجایع محیط زیستی با منشأ نادیده انگاری زمین‌شناسی، مانند مورد انتخاب محل اشتباه برای سد گتوند و انتخاب محل دریاچه سد روی یک کوه نمکی (کوه عنبل).

ساخت سد نقش مستقیمی در طغیان جنگل‌های بالادست و بعضا آسیب در زمین‌های پایین‌دست دارد که در نهایت می‌تواند موجب تسریع در بیابان‌زایی شود. پروژه‌های بلندپروازانه انتقال آب همچنین بحران آب ایران را تشدید کرده و خواهد کرد. انتقال آب از حوزه‌ای دیگر به حوزه خشک راه‌حل پایدار برای بحران آب نیست. طرح‌های انتقال آب بین حوضه به ‌شدت موجب دستکاری در محیط می‌شود. اثرهای پروژه‌های انتقال آب از آسیب رساندن به بوم سامانه حوزه اهدا‌کننده آب تا مهاجرت مردم درجوامع مبدا و مقصد متفاوت است. اولین آسیب به منطقه مقصد می‌رسد که با افزودن ظرفیت بهره‌برداری آب در مقصد، نوع زندگی مردم و اشتغال‌شان به سوی صنایعی که در آن استان توسعه می‌یابد، تغییر می‌کند.

دولت سیزدهم باید با تهیه و اجرای برنامه‌ای جامع، به صورت واقع‌بینانه و درازمدت به مدیریت بحران آب در ایران بپردازد. برنامه‌های کوتاه‌مدت ممکن است موقتا مشکل را به ظاهر حل کند ولی چه بسا با عوام‌زدگی در انتخاب روش، به آسیب بیشتر به منابع آب و در نتیجه به بحرانی‌تر شدن وضع آینده بینجامد.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید