آیت الله مصباح یزدی: برخی می‌گویند در حال توسعه و پیشرفت هستیم اما در حال پیشرفت به سوی جهنم هستند

بهترین تمرین برای رفتن به سمت خدا با دل، توجه به خدا در نماز است، به گونه‌ای که توجه به موضوعات دیگر نداشته باشیم و بتوانیم دل‌مان را کنترل کنیم. وی با اشاره به مفردات حدیث و توضیح در مورد آن‌ها اظهار داشت: هرچند عمل عبادی هم بدون قصد تقرب حاصل نمی‌شود و در واقع […]

بهترین تمرین برای رفتن به سمت خدا با دل، توجه به خدا در نماز است، به گونه‌ای که توجه به موضوعات دیگر نداشته باشیم و بتوانیم دل‌مان را کنترل کنیم.

وی با اشاره به مفردات حدیث و توضیح در مورد آن‌ها اظهار داشت: هرچند عمل عبادی هم بدون قصد تقرب حاصل نمی‌شود و در واقع رفتن با دل به سمت خدا در اعمال عبادی نیز وجود دارد، اما وقتی رفتن با دل به سمت خدا با رفتن با اعضا و جوارح به سمت خدا در مقابل هم قرار می‌گیرند به این معناست که اگر فرصت تقرب با اعمال برای فردی فراهم نیست و مثلا فقیر است و نمی‌تواند به کسی کمک کند، یا ناتوان است و نمی‌تواند به عمل عبادی بپردازد، نه تنها نباید ناامید باشد، بلکه باید امیدوارتر هم باشد که خداوند اجری بیشتر نصیب او کند.

علامه مصباح یزدی با اشاره به مضمون حدیث که مقایسه بین حرکت دل به سمت خدا و حرکت بدن به سمت خداست، ادامه داد: قصد خدا کردن، یا به تعبیر ادبی با پای دل به سوی خدا رفتن، پیش‌فرضی دارد، و آن این است که انسان می‌تواند به سمت خدا حرکت کند، و سخن حضرت آن است که با پای دل رفتن رساتر از رفتن با پای بدن است.

این مفسر قرآن کریم با اشاره به آیاتی از قرآن کریم اظهار داشت: انسان در حال حرکت و سیر به سوی خداست و آخر سیرش به خدا می‌رسد و جایگاه نهایی‌اش نزد خداست؛ اما گاه قرآن تعبیرهایی مانند «رجعت» و «منتهی» را در این زمینه به‌کار می‌برد و گاهی تعبیراتی پربارتر مانند «لقاء» و «ملاقات» و هم چنین «کدح» به معنای حرکت با تلاش را، و این دو نوع تعبیر با هم متفاوت هستند.

وی افزود: هر چند همه ما معتقدیم که خداوند از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است، اما سنت الهی این است که انسان در حالت عادی نمی‌تواند آن گونه که باید، خدا را درک و با چشم دل رؤیت کند؛ بر خلاف برخی امور دیگر که ولو با چشم سر قابل دیدن نباشند، اما آن را به خوبی درک می‌کند، مانند محبت و بغض، و مانند «من» که غیر از اعضا و جوارح ماست و انسان آن‌ها را به خوبی درک می‌کند. درمقابل، ما رؤیت کاملی نسبت به خدا نداریم و در آخرت این رؤیت می‌تواند کامل باشد؛ هر چند همه به خداوند می‌رسند، اما همه خداوند را رؤیت نمی‌کنند!

وی افزود: شاید افراد بسیار کمی توانسته باشند به لقاء و رؤیت واقعی در این دنیا رسیده باشند؛ البته اگر هم باشد برای افرادی مانند امام علی (ع) است که در نخلستان‌ها با رؤیت لحظه‌ای خدا از حال می‌رفت، نه هر کس دیگر؛ لذا خدا حتی به موسی (ع) هم «لن ترانی» می‌گوید. اما عالم آخرت به گونه دیگری است و می‌شود خدا را ملاقات کرد و رؤیت بهتری نسبت به خدا داشت؛ حال این که در آخرت چگونه رؤیتی است، خود نیاز به بحث مفصلی دارد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه با اشاره به آیه شریفه «ألا الی الله تصیر الامور» افزود: در یک سیر تکوینی، نه تنها انسان‌ها، بلکه همه امور به خدا باز می‌گردند، ولی در مورد انسان‌ها هم با توجه به تعابیر مختلفی که در قرآن کریم آمده است، مشخص می‌شود که در آخرت دو نوع لقاء خدا وجود دارد؛ لقاء توأم با رؤیت که مخصوص اولیای خدا و مؤمنین است؛ و لقاء بدون رؤیت که عام است و شامل همه می‌شود.

وی با اشاره به این که سیر الی الله گاهی به صورت عام و بر اساس تکوین است، و گاهی فرد مشتاقانه به طرف لقاء الهی پیش می‌رود، ادامه داد: گاهی نیز انسان گمان می‌کند که در مسیر لقای خداوند حرکت می‌کند و در حال قرب به اوست، در حالی که روز به روز در حال سقوط بوده و از هر پستی، پست‌تر می‌شود. مثلا برخی می‌گویند در حال توسعه و پیشرفت هستیم و گمان می‌کنند در مسیر سعادت‌اند، اما در حال پیشرفت به سوی جهنم هستند.

وی با اشاره به ویژگی‌های آخرت ادامه داد: در آخرت همه چیز با اجازه خداست؛ حتی کسی بدون اذن خدا حرف نمی‌زند، و حتی شفاعت پیامبران نیز بدون اذن خدا میسر نیست؛ روز قیامت، روز لقای الهی است؛ این همان لقاء عام الهی است که همه آن را درک می‌کنند و استثناء ندارد؛ اما برای برخی لذت‌بخش است و برای برخی ناخوشایند.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به شعری منسوب به حضرت سیدالشهدا (ع) در آخرین لحظات عمر اظهار داشت: فرمایش سیدالشهدا (ع) حاکی از لذت‌بخش‌ترین نوع لقاء الهی است که در آخرین لحظات می‌فرماید: همه چیز را در راه عشق تو رها کردم، و بچه‌هایم را یتیم کردم تا تو را ببینم!

وی با اشاره به روایت امام جواد (ع) اظهار داشت: به سوی خدا رفتن چند نوع است؛ برخی مشتاقانه و با اختیار به سوی خداوند می‌روند و برخی از ملاقات خدا فراری هستند. یک سیر به سوی خدا همراه با لذت است و یک سیر طبیعی و جبری که توأم با لذت و نعمت و شادی نیست، بلکه گاهی با سخت‌ترین عذاب‌ها، ازجمله محروم ماندن از رؤیت خدا، همراه است که خود از عقوبات سخت الهی است.

علامه مصباح با طرح این سئوال که رفتن با پای دل به سمت خدا به چه معناست، ادامه داد: رفتن به سمت خدا با دل به معنای یاد خدا و توجه قلبی به اوست؛ که این توجه نیز مراتبی دارد؛ گاه انسان صرفاً از چیزی یاد می‌کند، و گاهی چنان غرق در فکر و یاد کسی می‌شود که توجه‌اش از دیگران سلب می‌شود. از این رو حرکت با دل به سمت خدا، گاه بسیار آرام و مورچه‌وار و گاه با سرعت و شتاب است.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به لزوم تمرین برای رفتن به سمت خدا با دل اظهار داشت: بهترین تمرین برای رفتن به سمت خدا با دل، توجه به خدا در نماز است؛ در چند دقیقه‌ای که نماز می‌خوانیم، توجه به موضوعات دیگر نداشته باشیم و بتوانیم دل‌مان را کنترل کنیم؛ یعنی این قدر عاجز نباشیم که نتوانیم دلی را که متعلق به خودمان است، چند دقیقه ای نگه داریم!

وی در پایان اظهار داشت: انسان ظرفیتی دارد که می‌تواند حس کند که خدای محبوبش در آغوش اوست و چنان غرق لذت شود که حاضر نباشد یک لحظه از آن را با همه لذت‌های دنیا عوض کند.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید