به نقل از صدا نیوز ،رشادتهای اباالفضل (علیه السلام) در طول اعصار و قرون موضوع بحث مردم بوده و هست . جهانیان تا کنون نظیرعباس(علیه السلام) را ندیده اند که با وجود حجم سنگین مشکلات و مصائبی که بر دوشش سنگینی کرده بتواند بر سپاهی مجهز که متشکل از دهها هزار پیاده نظام است حمله […]
به نقل از صدا نیوز ،رشادتهای اباالفضل (علیه السلام) در طول اعصار و قرون موضوع بحث مردم بوده و هست . جهانیان تا کنون نظیرعباس(علیه السلام) را ندیده اند که با وجود حجم سنگین مشکلات و مصائبی که بر دوشش سنگینی کرده بتواند بر سپاهی مجهز که متشکل از دهها هزار پیاده نظام است حمله ور شده و خسارتهای سنگین به آنان وارد نماید . مورخان در خصوص شجاعت عباس(علیه السلام) در روز عاشورا چنین نوشته اند :
“هر چه بر گردانهای دشمن حمله ور می شد نیروهای آن گردان از ترس وی می گریختند و زیر پای یکدیگر له می شدند . او هیمنه مرگ بر روی گردانهای دشمن می گستراند.ترس و وحشت بر آنان مسلط می شد و دلهای دشمنان را متزلزل می نمود بطوریکه با آن کثرت نفرات یارای مقاومت در مقابل او نبود ”
این رشادتها و مواهب افتخار آمیز حضرت عباس(علیهى السلام) منحصر به او و مسلمانان نمی شود بلکه هر انسانی که به اصول انسانی پایبند باشد به وی افتخار میکند.
چرا روز تاسوعا به حضرت عباس(ع) تعلق دارد؟
عوام مردم گمان میکنند حضرت عباس(ع) قبل از روز عاشورا یعنی در تاسوعا هنگامی که قصد داشتند برای کاروان حسینی آب بیاورند به شهادت رسیدهاند. دلیل این تصور نیز اختصاص روز تاسوعا به قمر بنیهاشم است. با توجه به اختصاص روز تاسوعا به «حضرت ابوالفضل العباس»، آیا ایشان در این روز به شهادت رسیدهاند؟
نامگذاری روز تاسوعا به نام حضرت عباس(ع) منشاء روایی ندارد. این نامگذاری به عرف و سنت مردم بر میگردد، یعنی اینکه مردم برای احترام به ابوالفضل(ع)، از روز تاسوعا به عنوان روز حضرت عباس یاد میکنند. در این روز بیشتر ازحضرت تجلیل میشود تا شخصیت ایشان بهتر مورد توجه قرار گیرد، البته این احترام به نقش عباس(ع) در کربلا و مقام حضرت برمیگردد.
حضرت عباس علیهالسلام در حادثه کربلا، سِمت پرچمداری سپاه حسین(ع) و سقایی خیمههای اطفال و اهل بیت امام را بر عهده داشت و در رکاب برادر، غیر از تهیه آب، نگهبانی خیمهها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین(ع) نیر برعهده او بود و تا زنده بود، دودمان امامت، آسایش و امنیت داشتند.
فداکاری قمربنی هاشم در کربلا
درخصوص شهید قبل از شهادت عباس(ع)، در برخی مقاتل آمده است: حضرت عباس(ع) چندبار به تهیه آب اقدام نمود. از جمله طبری نقل میکند: چون تشنگی بر امام حسین(ع) و یارانش شدت گرفت، امام حضرت عباس را با بیست نفر پیاده و سی نفر سواره مأمور نمود که آب بیاورد، حضرت بیست مشک را برداشت و به سوی شریعه رهسپار شد. نافع بن هلال نیز همراه حضرت عباس بود. میان آنان و سپاه عمر سعد گفتوگوی تندی به عمل آمد، حضرت عباس و نافع به گروه پیادهنظام خود، دستور دادند که مشکها را از آب پر کنند. آنان رفتند و مشکها را از آب پر کردند.
چون دشمن خواست به آنان حمله نماید، حضرت عباس(ع) و یارانش در برابر دشمن ایستادند و به گروه پیادهنظام دستور دادند که مشکها را به چشمه ببرید. ما در برابر دشمن میایستیم، میان دو نیرو درگیری به وجود آمد و هلال بن نافع بجلی مجروح شد و یاران امام حسین(ع) مشکهای پر از آب را به خیمهها رساندند. بدین سان عظمت ابوالفضل(ع) و فداکاری وی درکربلا باعث شده است تا بیشتر مردم برای ایشان عزاداری نمایند و یک روز(تاسوعا) به عنوان یادبود ایشان نامگذاری شود.
مقام اخلاقی و علمی حضرت عباس(ع)
عباس(ع) مظهر ایثار و وفاداری و گذشت بود. وقتی وارد فرات شد، با آنکه تشنه بود، اما بخاطر تشنگی برادرش حسین(ع) آب نخورد شهادت عباس، برای امام حسین(ع)بسیار ناگوار و شکننده بود. جمله پر سوز امام، وقتی که به بالین عباس رسید، این بود: «الآن انکسر ظهری و قلتحیلتی و شمت بی عدوی» نشان از ناراحتی حضرت از شهادت ایشان دارد.
حضرت عباس(ع) مقام بلندی دارد؛ تعابیر بلندی که در زیارتنامه اوست، گویای همین مطلب است. در زیارت ناحیه مقدسه نیز امام زمان(ع) از شخصیت ایشان تجلیل نمود. امام سجاد(ع) فرمود: عمویم عباس حقیقتاً ایثار و جانبازی نمود و جانش را فدای برادر نمود تا آنجا که دستهایش قطع شد. همچنین امام صادق(ع) فرمود: شهادت میدهم که تو برای خدا و رسولش و برادرت خیر خواهی نمودی، پس تو چه نیکو برادر فداکار بودی.
روز تاسوعا چگونه گذشت؟
روز تاسوعا روزیست که شمر بن ذى الجوشن با نامه ابن زیاد در باب قتل امام حسین علیه السلام وارد کربلا شد.
ابن سعد بر حسب آن نامه ، آماده قتل آن حضرت شد. لاجرم وقت عصر بود که لشکر خود را بانگ زد که : یا خیل الله ارکبى و بالجنه ابشرى .
جنود نامسعود او سوار شد ورو به سپاه سید الشهداء آوردند در حالیکه آن حضرت در پیش خیمه ، شمشیر خود را در بر گرفته بود و سر بزانو نهاده بود و بخواب رفته بود. جناب زینب چون هیاهوى لشکر را شنید، بنزد برادر دوید، عرض کرد: برادر مگر صداهاى لشکر را نمی شنوید که نزدیک شده اند. پس حضرت سر از زانو برداشت و خواهر را فرمود که ای خواهر اکنون رسولخدا را در خواب دیدم که بمن فرمود: تو بسوى من خواهى آمد.
حضرت زینب تا این خبر را شنید، بر صورت زد و واویلا گفت. حضرت فرمود که ای خواهر ویل و عذاب از براى تو نیست ، صبر کن و ساکت باش ، خدا ترا رحمت کند.
پس حضرت عباس (ع) را فرستاد تا تحقیق کند چه مطلب شده چون معلوم کرد که بناى قتل است ، آنشب را حضرت از ایشان مهلت خواست که قدرى نماز و دعا و استغفار بجا آورد و بالجمله این روز، روز اندوه و حزن اهل بیت ع است .
شیخ کلینى از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که آن جناب فرمود: تاسوعا روزى بود که جناب حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع کردند و ابن مرجانه و عمر سعد خوشحال شدند بسبب کثرت سپاه و بسیارى لشکر که براى آنها جمع شده بود و جناب حسین ع و اصحابش ضعیف شمردند و یقین کردند که یاورى از براى آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند نمود. پس فرمود پدرم : فداى آن غریب .
۱.محاصره خیمه ها در کربلا
امام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه ولشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند،وآن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند ویقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود.۱
۲. آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام
در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد . ۲ آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید وبانگ برآورد:”أین بنو اختنا”: “پسران خواهر ما کجایند”؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند.امام حسین علیه السلام فرمودند:جواب او را بدهید اگر چه فاسق است.
حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند:چه می گویی؟شمر گفت:من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید. حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود:”لعنت خدا بر تو وامیر تو (و برامان تو ) باد . ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد”؟!۳
۳.در خواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام
در عصر تاسوعا امام علیه السلام برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتتند.۴چون عمر سعد لشکر را آمادۀ جنگ با امام علیه السلام نمود ومعلوم شد که قصد جنگ دارد،حضرت به برادرش عباس علیه السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد.آنها ابتدا قبول نکردند،ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند.۵
۴.آمدن لشکر تازه نفس به کربلا
در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد،وشمر نامه ابن زیاد را آورد.۶
۵.خطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابش
در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.
۶. یک شب مهلت برای راز و نیاز
پس حضرت عباس ( علیه السلام ) نزد سپاهیان دشمن بازگشت و ازآنها شب عاشورا را برای نماز وعبادت مهلت خواست عمربن سعد درموافقت با این درخواست مردد بود وسرانجام ازلشکریان خود پرسید که : چه باید کرد ؟
عمروبن حجاج گفت : سبحان الله اگراهل دیلم ( کنایه ازمردم بیگانه ) و کفارازتو چنین تقاضائی می کردند سزاوار بود که با آنها موافقت کنی .
قیس بن اشعث گفت : درخواست آنها را اجابت کن بجان خودم سوگند که آنها صبح فردا با توخواهند جنگید .
ابن سعد گفت : بخدا سوگند که اگربدانم چنین کنندهرگز با درخواست آنها موافقت نکنم .
و عاقبت فرستاده ابن سعد به نزد حضرت عباس بن علی ( علیه السلام ) آمد و گفت : ما به شما تا فردا مهلت می دهیم اگرتسلیم شدید شما را به نزد عبیدالله بن زیاد خواهیم فرستاد واگر سرباززدید ، دست ازشما برنخواهیم داشت .