به نقل از صدانیوز ، چابهار منطقه بکر اقتصادی با محوریت کرانه مکران که دو کریدور از سه کریدور مهم جهانی را در خود جای داده است، یکی از مهمترین راههای ترانزیت جهانی محسوب میشود؛ چنانکه کشورهای اطراف ایران که دسترسی به آبهای آزاد بینالمللی را ندارند، میتوانند از قابلیت آبهای آزاد این منطقه برای […]
به نقل از صدانیوز ، چابهار منطقه بکر اقتصادی با محوریت کرانه مکران که دو کریدور از سه کریدور مهم جهانی را در خود جای داده است، یکی از مهمترین راههای ترانزیت جهانی محسوب میشود؛ چنانکه کشورهای اطراف ایران که دسترسی به آبهای آزاد بینالمللی را ندارند، میتوانند از قابلیت آبهای آزاد این منطقه برای جابهجایی کالاهای خود استفاده کنند. چنین قابلیتهایی در حالی است که چابهار بهعنوان یکی از توسعهنیافتهترین مناطق ایران شناسایی میشود؛ بهنحوی که هیچیک از زیرساختهای لازم اعم از سیستم حملونقل مناسب و جادههای ایمن و استاندارد در این خطه وجود ندارد.
بهرهمندی از یکمنطقه اقتصادی با چنین ابعادی مستلزم وجود زیرساختهای توسعه است؛ یعنی توسعه پایدار محقق نمیشود، مگر آنکه ابزار توسعه در میان باشد. هنگامی که در چابهار هنوز یک خط راهآهن وجود ندارد، بحث ترانزیت کالا بیمعنی است؛ بنابراین عدم سرمایهگذاری سرمایهگذاران خارجی در چابهار بیدلیل نیست زیرا در صورت نبود امکانات لازم، هیچ شخص حقیقی یا حقوقی تمایل بهحضور در این منطقه را نخواهد داشت. از سوی دیگر علاوه بر ظرفیت ترانزیتی چابهار، آبهای اقیانوسی میتوانند بخش عظیمی از بحران بیآبی ایران را حل کنند که باز هم استفاده از این قابلیت در گرو وجود دستگاههای آبشیرینکن است؛ موضوعی که سالهاست کشورهای مختلف جهانی آن را حل کردهاند. تمام این بحثها ما را به این نتیجه میرساند که گرچه چابهار به عنوان یکموقعیت بینظیر در اقتصاد ایران مطرح است اما اگر سیستم مدیریتی کشور مترصد بهرهبرداری مناسب از طریق ایجاد زیرساختها نباشد، هیچیک از امکانات بالقوه این منطقه، بالفعل نخواهد شد. «عطاا… عبدی»، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی بر این باور است که استفادهنکردن از ظرفیتهای بکر چابهار نهتنها باعث درجازدن اقتصاد ایران میشود بلکه اسباب نابودی تدریجی منابع طبیعی خطه چابهار را نیزفراهم میکند. برای بازخوانی علل توسعهنیافتگی و راهبردهای توسعهیافتگی چابهار ساعتی را با این استاد جغرافیای سیاسی به گفتوگو نشستیم.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که چابهار بهدلیل آنکه یکی از مهمترین درگاههای مهم اقتصادی جهان است، میتواند اقتصاد ایران را دستخوش تحولات مثبتی کند. این بندر با محوریت کرانه مکران چه اهمیتی دارد که به این میزان مورد توجه تجار بینالمللی و سیاستمداران قرار دارد؟
اهمیت و ارزش منطقه مکران و سواحل اقیانوسی ایران بهویژه بندر چابهار در این است که به آبهای آزاد اقیانوسی متصل است. بهطور مثال بندر عباس و مناطق حاشیه خلیج فارس بهصورت غیرمستقیم و از طریق تنگه هرمز به آبهای آزاد دسترسی دارند اما چابهار فضای بازی است که مجموعهای از مناطق ژئوپلیتیک مهم جهان را در خود جای داده است. بنابراین چابهار هم از نظر داخلی و هم از نظر بینالمللی در اقتصاد ایران و جهان حایز اهمیت است و نقش شایانی دارد و باید بدانیم که تحولات آینده ایران بسیار متاثر از نوع و شیوه اقدام ما در این منطقه خواهد بود. بهطور مثال بحث ترانزیت به کشورهای منطقهای و اروپا از درگاه بندرچابهار میسر خواهد بود که بستگی به اراده ملی ما دارد.
دو کریدور از سه کریدور مهم جهان در چابهار وجود دارد. وجود چنین امکان ترانزیتی در حالی است که بسیاری از کشورهای شمالی و شرقی ایران به آبهای آزاد دسترسی ندارند و ایران میتواند به عنوان مهمترین درگاه اقتصادی آنها ایفای نقش کند. چه اقداماتی برای بهرهبرداری کامل از این ظرفیت اقتصادی باید صورت گیرد؟
بیش از ۵۰سال است که مسئولان اجرایی و سیاسی اهمیت نظامی و اقتصادی چابهار را درک کردهاند و از پیش تا پس از انقلاب اسلامی همواره با طرحها و برنامههای مختلف، اراده بر ایجاد توسعه در چابهار داشتهاند اما هیچگاه نتیجه موردنظر بهدست نیامده است. در حقیقت در طول سالهای متمادی بیش از آنکه اقدام شایانی صورت گرفته باشد، وعده داده شده است و یک راهبرد اقدام و عمل قدرتمند و فارغ از بحثهای سیاسی و جناحی در این منطقه وجود نداشته و بیعملی مسئولان آسیب مهمی به زیربناهای این منطقه وارد کرده است. وقتی از ترانزیت صحبت میکنیم باید در نظر داشته باشیم که چه زیرساختهایی برای این کار ایجاد کردهایم. ترانزیت زمانی رخ میدهد که شبکه ریلی گسترده و سیستم مناسب حملونقل در منطقه چابهار وجود داشته باشد. در چابهار هنوز جادههای استاندارد یا یک فرودگاه متناسب وجود ندارد. هنگامی میتوان به توسعه آن منطقه اندیشید که با سرمایهگذاری کلان، زیرساختهای لازم ایجاد شود. در طول سالهای طولانی هیچ عملی در جهت بهرهبرداری از امکانات اقتصادی چابهار رخ نداده و همه برنامهها در حد شعار باقی مانده است.
دیپلماسی ایران تا چه میزان میتواند باعث بهرهمندی ایران از ظرفیت ترانزیتی این منطقه شود؟ آیا از طریق ارتباط خارجی بهتر با کشورهای منطقه، میتوانستیم زمینه ایجاد همکاری بینالمللی را فراهم کنیم؟
دیپلماسی قوی در بهرهگیری از امکانات داخلی یک اصل مسلم است. ما باید برای استفاده از امکانات داخلی، سرمایههای خارجی را جذب کنیم. واقعیت این است که سرمایههای داخلی پاسخگوی سرمایه کلان مورد نیاز در چابهار نیست و ما ناچاریم که از سرمایه کشورهای دیگر استفاده کنیم و سرمایهگذارهای خارجی به دلیل شکل ارتباط ایران با کشورهای غربی و سایه سنگین تحریمها به سرمایهگذاری در ایران تمایل ندارند. اکنون هند مهمترین کشوری است که به سرمایهگذاری در ایران تمایل دارد. در عین حال که هند خود را متقاضی فعالیت در ایران نشان میدهد اما نیمنگاهی به رویکرد آمریکا نیز دارد. با وجود آنکه روی کاغذ، هند به سرمایهگذاری کلان در ایران متعهد شده اما تا کنون اقدام خاصی از سوی این کشور انجام نشده است. چین در گوادر پاکستان به میزان ۴۶میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است. اگر ارتباط بینالمللی ایران با کشورهای جهان مناسب بود، چین، هند، کره جنوبی یا حتی ژاپن سرمایههای خود را به کشور ما میآوردند که متاسفانه بهدلیل روابط دیپلماتیک ما و نیز فقدان زیرساختهای مناسب، این کشورها تمایل به حضور در ایران ندارند.
موافقتنامه سهجانبه ترانزیتی ایران، هند و افغانستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
این موافقتنامه جدا از آنکه تحت تاثیر موقعیت راهبردی چابهار قرار دارد، بیشتر یکمانور ژئوپلیتیکی محسوب میشود. هند بهدلیل رقابت با چین و افغانستان به دلیل رقابت با پاکستان تمایل دارند که در ایران فعالیت کنند. گرچه چنین موافقتنامههایی ارزشمند محسوب میشوند اما نباید به آنها دلخوش کرد. اقتصاد افغانستان به میزانی قدرتمند نیست که بتواند از عهده سرمایه مورد نیاز چابهار به عنوان یکی از مناطق راهبردی جهان برآید. این موافقتنامه از حیث اجرایی و راهبردی دارای اهمیت خاصی نیست. ایران باید پیش از آنکه مترصد برقراری ارتباط ظاهری با کشورهای جهان باشد، زیرساختهای مورد نیاز از جمله راهآهن، پتروشیمی و آبشیرینکنها را ایجاد کند و توسعه دهد. مسئولان باید بدانند که چابهار در آینده ایران همان نقشی را ایفا خواهد کرد که نفت در طول ۱۰۰سال اخیر ایفا کرده است. بدون تردید آینده اقتصاد ایران به چابهار گره خورده است و نباید از کنار آن به راحتی گذشت.
میدانیم عربستان سعودی سالهاست که آب مورد نیاز خود را از طریق آبشیرینها تامین میکند. این درحالی است که ایران به هیچوجه از این امکان استفاده نمیکند. توسعه آبشیرینکنها احتیاج به چه برنامههایی دارد؟
اکنون در سراسر دنیا از این فناوری استفاده میشود. ایران نیز باید در چابهار به آبشیرینکنها به عنوان بحثی راهبردی نگاه کند. حل بحران آب در ایران در پیوند با استفاده از آبهای اقیانوسی است. ایران باید سرمایههای داخلی و خارجی را برای ایجاد این فناوری جذب کند تا با استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی محیطزیست رو به نابودی نرود و از سوی دیگر به توسعهای پایدار دست یابیم.
ظرفیتهای نفتی و گازی منطقه چابهار را چگونه میبینید؟
چابهار متضمن ظرفیتهای ترانزیتی کلان است. مزیت این منطقه این است که به آبهای آزاد اقیانوسی دسترسی مستقیمی دارد. مشتریان نفت و گاز بهجای آنکه مانعی چون تنگه هرمز را در مسیر خود ببینند، به راحتی میتوانند از طریق آبهای آزاد این منطقه کشتیهای خود را حرکت دهند. یعنی چابهار جایگزین مناسبی برای مسیرهایی چون بوشهر، بندرعباس و خوزستان است زیرا مشتریان نفت از طریق چابهار میتوانند در مسیری کوتاه و امنتر به مقصد خود برسند. ایران با یک دیپلماسی قوی میتواند این بندر را برای تزانزیت نفتی و گازی کشورهای همسایه تعبیه کند تا نیازهای آنها به بهترین شکل ممکن مرتفع شود. ایجاد پالایشگاهها و پایانههای نفتی نیز موضوع دیگری است که باید در دستور کار مقامات قرار بگیرد.
چند وقت پیش جزییات لایحه بودجه منتشر شد. با توجه به بودجه سال۹۷، دولت به چه میزان در بحث توسعه منطقه چابهار مصمم است؟
دولت در ظاهر به توسعه این منطقه اهمیت میدهد و در بودجه سال آینده نیز سهمی را برای ارتقای زیرساختهای چابهار اختصاص داده اما ظرفیتهای چابهار آنقدر زیاد است که عزمی بزرگتر را میطلبد. دولت باید سرمایههای دولتی، نیمهدولتی، خصوصی و بینالمللی را به این منطقه هدایت کند. آنچه تحت عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، در گرو توسعه چابهار است؛ به نحوی که اگر بتوانیم از ظرفیتهای این منطقه بهطور کامل استفاده کنیم، مشکلاتی چون بیکاری و فقر حل خواهد شد. یکی از مشکلاتی که در دوره تحریمها بر ایران تحمیل شد، عدم استفاده درست از منابع نفتی بود. به قطعیت میگویم که امکانات اقتصادی چابهار جایگزین مناسبی برای صنعت نفت است اما بهرهگیری از این فرصت احتیاج به عزم ملی مسئولان دارد.
مردم چابهار در عین حال که در منطقهای ثروتمند زندگی میکنند اما روزگار سختی را میگذرانند. شما که اکنون در آنجا حضور دارید، زندگی مردم این منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
بزرگترین سرمایه جنوب شرقی ایران، مردم این منطقه هستند؛ مردمی که با کمترین امکانات در فقر بالا زندگی میکنند، مردمی صبور، نجیب، کمتوقع و میهندوست که تنها خواستهشان یک زندگی حداقلی است. در مدتی که در اینجا حضور داشتم، علاوه بر مردم با روشنفکران این منطقه نیز صحبتهای فراوانی کردم. آنها میگفتند که مردم چابهار تلاش میکنند که فرهنگ و تاریخ خودشان را در قالب حقیقت ایران تعریف کنند. واقعیت این است که فقر و محرومیت گسترده، حق این مردم نیست. این مردم در بخشی از ایران زندگی میکنند که میتواند اقتصاد کشور را متحول کند؛ این درحالی است که سهم و حق مردم چنین خطهای جز فقر و رنج نیست. منطقه چابهار دارای استعدادهای بینظیری در حوزه گردشگری است. چشماندازهای زیبایی دارد که در نوع خودش منحصر به فرد است. در گردشگری اصل بر تفاوتهاست. مشابه سواحل چابهار در هیچ جای دنیا وجود ندارد. گونههای خاصی از پرندگان در این منطقه زندگی میکنند که در هیچ نقطهای از این کره خاکی دیده نمیشوند. همه اینها درحالی است که مردم چابهار حتی از یک جاده مناسب بیبهرهاند. مسئولان باید با ایجاد اقامتگاههای مناسب و توسعه سیستم حمل و نقل صنعت گردشگری را در چابهار احیا کنند تا قدری مردم عزیز چابهار از فقر مطلق بیرون آیند.
نهتنها در چابهار که به صورت کلی ایران در حوزه گردشگری دچار مشکل است. در ابعاد بینالمللی چه اقداماتی باید صورت گیرد تا گردشگران خارجی تمایل به حضور در منطقه چابهار داشته باشند؟
گردشگری و اقتصاد گردشگری یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است. افزون بر آن بسیاری از کارشناسان حوزه گردشگری از صنعت به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد میکنند. در این راستا بیتردید رونق گردشگری چابهار میتواند بخشی از توسعه اقتصادی کلان باشد. نخستین اقدام در راستای توسعه گردشگری این منطقه اصلاح زیرساختهای اساسی است. میتوان گفت که هیچ اقدام مثبتی از سوی مسئولان برای اصلاح زیرساختها در چابهار انجام نشده است. هنگامی که از چابهار به سمت شرق حرکت کنیم، درمییابیم که هیچ اتفاق قابل توجه و شایانی صورت نپذیرفته است. من در مدتی که در اینجا حضور داشتم به یک اقامتگاه بومی رفتم. آن اقامتگاه بههیچوجه دارای استانداردهای لازم نبود. از سوی دیگر برای آنکه یک گردشگر خارجی احساس آرامش کند، باید جادههای مناسبی در این سرزمین وجود داشته باشد. هنگامی که جادهها ایمن نیستند، گردشگر خارجی رغبتی به حضور در این منطقه نخواهد داشت. دیگر آنکه وقتی در سطح کلان، منطقه چابهار به جهانیان معرفی نمیشود، نمیتوان انتظار توسعه گردشگری را داشت. گردشگر خارجی برای استراحت و تفریح سفر میکند؛ از اینرو باید در سطح کلان امکانات تفریح گردشگران را فراهم کنیم که این موضوع به رویکرد کلی و ایدئولوژیک سیستم بازمیگردد که مسئولان میتوانند با تدبیری سازنده به نحوی این مساله را حل کنند.
به عنوان بحث پایانی بفرمایید که بحث تروریسم تا چهمیزان در عدم اقبال گردشگران خارجی به منطقه چابهار موثر است؟ آیا موضوع تروریسم در چابهار بحثی امنیتی تلقی میشود؟
تردیدی در این نیست که گروهکهای تروریستی در مناطق مرزی ایران فعالیت میکنند اما در سیستان و بلوچستان و خاصه در چابهار تروریسم بحثی امنیتی نیست. به خصوص چابهار چندان از اقدامات خصمانه تروریستها متاثر نبوده است؛ بهنحوی که هیچ احساس ناامنی در این منطقه احساس نمیشود. به نظر میرسد به جای آنکه ناامنی این منطقه را بر دوش تروریستهای خارجی اندازیم، باید ریشه ناامنی را در مسائل داخلی جستوجو کنیم. فقر و بیکاری گسترده و عدم امکانات حداقلی معاش مردم بزرگترین علت ناامنی است. اگر این مسائل حل شود، مردم این منطقه با کمک نیروهای نظامی و انتظامی، ریشه تروریستها را میخشکانند. باید در وهله نخست اقتصاد چابهار بارور و سپس توسعه متوازن میان منطقه و سایر نقاط کشور برقرار شود. در مدتی که من در اینجا حضور داشتم، نهتنها احساس ناامنی نکردم که حسی مبتنی بر آرامش داشتم. بنابراین اگر ۱۰ مشکل در حوزه گردشگری در چابهار وجود داشته باشد، دهمین علت، ناامنی است. مسئولان بیش از آنکه نگاهی راهبردی به موضوع توسعه چابهار داشته باشند، درگیر روزمرگی شدهاند که امیدوارم برای حل مشکلات عدیده این منطقه طلایی ایران، ارادهای جدی در پیش گیرند.