آیا شعله‌های جنگ به لهستان می‌رسد ؟

به تحلیل منابع کارشناسی

هشدارولادیمیر پوتین پیرامون اینکه «تجاوز به بلاروس حمله به روسیه تلقی خواهد شد و روسیه با تمام امکاناتی که در اختیار دارد، به آن پاسخ خواهد داد» و همچنین دیدار روز یکشنبه پوتین با الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس و سخنان لوکاشنکو، ضرباهنگ آرامی بر یک نبرد دیگر در اروپا است.

به گزارش نبأخبر،رسانه‌های غربی مدعی شده‌اند کمتر از 10 روز پیش مردمی که در نزدیکی مرز لهستان با بلاروس زندگی می‌کنند، گفته‌اند پس از ورود گروه واگنر روسیه برای آموزش نیروهای ویژه بلاروس، صدای تیراندازی و هلی‌کوپترها را می‌شنوند و این نگرانی آنها را برای رسیدن جنگ اوکراین به لهستان تشدید می‌کند. این خبر در کنار اعزام 500 پلیس برای تقویت امنیت مرز با بلاروس در ماه جولای و همچنین دستور «ماریوش بلاشاک» وزیر دفاع لهستان برای انتقال بیش از هزار نیرو به شرق این کشور، گمانه‌زنی درباره وقوع جنگ احتمالی دیگری را در اروپا تشدید کرده است.

هشدار روز جمعه ولادیمیر پوتین پیرامون اینکه «تجاوز به بلاروس حمله به روسیه تلقی خواهد شد و روسیه با تمام امکاناتی که در اختیار دارد، به آن پاسخ خواهد داد» و همچنین دیدار روز یکشنبه پوتین با الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس و سخنان لوکاشنکو، ضرباهنگ آرامی بر یک نبرد دیگر در اروپا است. واکنش روز سه‌شنبه متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مبنی بر اینکه «اگر به لهستان حمله خارجی شود، واشنگتن از این کشور دفاع خواهد کرد» نشان می‌دهد که تا یک نبرد دیگر در قاره سبز، فاصله چندانی نیست. این اظهارات میلر واکنشی به سخنان لوکاشنکو در دیدار با پوتین است. او به پوتین گفت «شاید نباید آن را بگویم، اما خواهم گفت. ما کم‌کم تحت فشار واگنری‌ها قرار می‌گیریم. آنها می‌گویند ما می‌خواهیم به غرب برویم. به ما اجازه این کار را بدهید. از آنها پرسیدم چرا می‌خواهید به غرب بروید و آنها می‌گویند می‌خواهیم به ورشو، به ژشوف برویم.» ژشوف بزرگ‌ترین شهر منطقه جنوب شرق لهستان محسوب می‌شود. رئیس‌جمهور بلاروس البته این را هم گفت که «بلاروس نمی‌خواهد واگنر را به نزدیکی مرز لهستان منتقل کند.» می‌گویند هنگامی که ولادیمیر پوتین از این موضوع مطلع شد، نتوانست جلوی خنده‌اش را بگیرد. این اظهارات نشان می‌دهد جنگ بیش از هر زمان دیگری پشت در اروپا چشم‌انتظار یک اشتباه کوچک است. تنش‌ها بین بلاروس و لهستان ماه گذشته پس از آن افزایش یافت که «آندری کارتاپولوف» افسر سابق ارتش روسیه در مصاحبه با تلویزیون دولتی روسیه گفت که انتقال نیروهای واگنر به بلاروس، روسیه را «در موقعیتی مطلوب برای هدف قرار دادن دارایی‌های ناتو در نزدیکی لهستان و لیتوانی قرار می‌دهد.» کارتاپولوف هشدار داد که جنگجوهای واگنر می‌توانند در «عرض چند ساعت» از پایگاه دفاعی تازه احیا شده خود در اوسیپوویچی، شهری در 230 کیلومتری (142 مایلی) شمال مرز اوکراین، به منطقه مرزی لهستان و لیتوانی حمله کنند. این افسر سابق ارتش روسیه گفت آنها نوار زمینی که اهمیت نظامی حیاتی برای روسیه دارد که بین لهستان و لیتوانی قرار دارد – کریدور سووالکی که به شکاف سووالکی نیز معروف است- را تصرف خواهند کرد. کریدور سووالکی که بین بلاروس و منطقه بالتیک روسیه در کالینینگراد واقع شده است، تنها نقطه است که کشورهای بالتیک لیتوانی، لتونی و استونی را با سایر کشورهای ناتو مرتبط می‌کند و با تصرف این نوار زمینی می‌توان یک ارتباط زمینی به کالینینگراد، پایگاه اصلی ناوگان بالتیک روسیه ایجاد کرد. ژنرال کارتاپولوف اظهار داشت که «معلوم است که واگنر برای آموزش نیروهای مسلح به بلاروس رفته است، اما مکانی مانند کریدور سووالکی نیز وجود دارد. اگر اتفاقی بیفتد، ما به این کریدور سووالکی بسیار نیاز داریم… یک نیروی ضربتی [مستقر در نیروهای واگنر در بلاروس] آماده است تا این راهرو را در چند ساعت طی کند.» در اصطلاح ناتو، شکاف سووالکی، نوار زمینی حیاتی و حساس نظامی به طول 60 تا 100 کیلومتر است که بین بلاروس و منطقه کالینینگراد روسیه فرار دارد. این منطقه نقطه‌ضعف ائتلاف ناتو محسوب می‌شود. احتمالا در صورت وقوع جنگ، ارتش روسیه از این کریدور برای قطع سریع کشورهای بالتیک با بقیه ناتو استفاده کند.

چگونه بخشی از اوکراین عضو ناتو می‌شود؟
بخش‌های جنوبی اوکراین شامل پنج استان کریمه، دونتسک، لوهانسک، زاپروژیا و خرسون به خاک روسیه ملحق شده‌اند و جنگ همچنان ادامه دارد. مقامات ناتو می‌گویند تنها پس از جنگ حاضرند عضویت اوکراین در این سازمان را بررسی کنند؛ آن هم با هر نتیجه‌ای که رخ داده باشد. وضعیت اوکراین اما در حین جنگ بسیار دشوار است. با شروع جنگ از سال 2022 تاکنون یک‌پنجم خاک این کشور اشغال شده و جمعیت 49 میلیونی آن تقریبا نصف شده است. با این وضعیت مشخص است اوکراین حتی درصورت پیروزی در جنگ بازهم بازنده خواهد بود. در همین رابطه ستین وو، یک پژوهشگر آمریکایی حوزه سیاست خارجی در کالج ماکالستار شهر سنت‌پل ایالت مینه‌سوتا در تحلیلی درباره آینده پیش روی اوکراین برای پایگاه آمریکایی هیل نوشته است: «صرف‌نظر از اینکه جنگ در اوکراین چه نتیجه‌ای داشته باشد، این جنگ آسیب خود را به این کشور وارد کرده است. زیرساخت اوکراین ویران و اقتصادش در هرج‌ومرج است و حالا افول ادامه‌دارش به‌سمت تبدیل شدن به یک کشور شکست‌خورده شتاب مرگباری پیدا کرده است.» تضعیف قطعی اوکراین باعث‌شده پس از مدت‌ها بار دیگر فرضیه طمع ارضی لهستان به خاک اوکراین جدی گرفته شود. تا پیش از این در میانه جنگ اغلب لهستان به‌عنوان متحد اوکراین در جنگ دیده می‌شد اما گویا وضعیت درحال تغییر است. لهستان که از رهگذر تبدیل شدن به بارانداز اصلی ارسال سلاح به اوکراین و استقرار نظامی ناتو در شرق اروپا حالا قدرتمند به‌حساب می‌آید، دهانش را برای بلعیدن اوکراین باز کرده است. گفته می‌شود آن کشور برای تضعیف بیش از پیش اوکراین، محدودیت‌های غیرمستقیم اقتصادی علیه این کشور وضع کرده است. در همین رابطه شعیب بهمن، کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی در خبرگزاری اسپوتنیک این اقدامات را این‌گونه برشمرده است:
۱- ممنوعیت واردات غلات، شیر و تعدادی فرآورده از اوکراین برای حمایت از تولید داخلی خود
۲- الزام پناهندگان اوکراینی به پرداخت نیمی از هزینه مسکن و انصراف از میزبانی رایگان
۳- لغو تصمیمات مربوط به اعطای غذای رایگان، حمل‌ونقل عمومی رایگان و کمک‌های مالی
۴- افزایش هزینه‌های زندگی از 50 به 75 درصد درصورت تغییر مدت اقامت اوکراینی‌ها از 120 به 180 روز.
گفته می‌شود لهستان در هدف نزدیک خود الحاق شمال غربی اوکراین به خاکش را پیگیری می‌کند که مدت‌ها پیش از دستان لهستانی‌ها خارج شده است. هرچند ورشو در هدف دوردست خود دستیابی به سواحل دریای سیاه را نیز مدنظر دارد؛ هدفی که با توجه به توازن قوای موجود در خاک اوکراین، تحقق آن بعید به‌نظر می‌رسد. پیش‌تر این‌گونه تلقی می‌شد که اوکراین پس از جنگ حتی درصورت شکست، با باقی‌مانده خاکش به عضویت ناتو درخواهد آمد اما امروز یک سناریوی دیگر درحال رخ‌نمایی است؛ پیوستن بخشی از خاک اوکراین به ناتو به‌شکل غیرمستقیم و از طریق الحاق به خاک لهستان. نکته مهم این است که این الحاق و پیوستن بخشی از خاک اوکراین به ناتو می‌تواند در حین جنگ نیز رخ بدهد. هرچند مجموعه غرب امروزه چندان نسبت به این واقعیت پیش رو خشنود نیست، اما براساس شرایط احتمالا ناچار از پذیرش آن خواهد شد. هم‌اکنون و همچنین در آینده می‌توان استدلال کرد، این اقدام براساس شرایط، تصمیمی ناگزیر بوده است.

واگنر؛ از اوکراین به لهستان
۱- واگنر با توجه به ماهیت خود و حضورش در نقل‌و‌انتقال تجهیزات و فروش طلا و… احتمالا قادر به ایجاد شبکه‌هایی در شرق اروپا نیز شده باشد. این گروه می‌تواند از طریق این شبکه‌ها، به‌طور مستقیم التهاب‌آفرینی در اروپای شرقی را کلید بزند. حتی اگر چنین نباشد، واگنر می‌تواند حملات بدون‌مسئولیتی را در اروپا انجام دهد. «آرتورس کریشیانیس کاریوس»، نخست‌وزیر لتونی معتقد است: «واگنر احتمالا یک تهدید نظامی جبهه‌ای نیست، بلکه تهدیدی به‌منظور نفوذ به اروپا برای اهداف نامعلوم است.»
۲- واگنر تجربه پیشروی آسان و سریع به‌سمت مسکو در کمتر از نیم‌روز آن هم با پیمودن 750 کیلومتر (سه‌چهارم مسافت) را به‌همراه خود دارد. «گابریلیوس لاندسبرگیس» وزیر امور خارجه لیتوانی گفت سرعت پیشروی واگنر در مسکو -‌رانندگی صدها کیلومتر در یک مسابقه یک روزه به‌سمت پایتخت‌- نشان داد دفاع از کشورهای بالتیک باید تقویت شود. او گفت: «بنابراین ممکن است 8 تا 10 ساعت طول بکشد تا آنها به‌طور ناگهانی از جایی در بلاروس به لیتوانی برسند. این وضعیت یک محیط بی‌ثبات‌تر و غیرقابل پیش‌بینی برای منطقه ما ایجاد می‌کند.» نیروهایی مثل واگنر که به‌صورت ستونی به‌سمت مسکو حرکت کردند، تنها قادر به انجام چنین ریسکی هستند و ارتش‌ها از چنین اقدامی خودداری می‌کنند. ارتش‌ها حتی اگر بدانند تهاجم ابتدایی‌شان با واکنش مواجه نمی‌شود، به‌دلیل جنبه حیثیتی و کاهش تلفات سنگین به شکل ستونی در جاده‌ها به‌سمت اهداف پیشروی نمی‌کنند؛ چه اینکه شورش واگنر نیز درنهایت شکست خورد. با این حال واگنر با وجود نیروهای اندک خود در بلاروس که 8 هزار نفر تخمین زده می‌شوند، می‌تواند ناگهانی به شکل ستونی به‌سمت یکی از شهرهای مهم لهستان یا پایتخت لتونی و لیتوانی حرکت کند. اگر 4 هزار سرباز واگنر به‌صورت ستونی به ویلنوس بروند، به اطراف این شهر خواهند رسید اما قطعا به‌سرعت سرکوب می‌شوند با این حال این پیشروی اثرات خاص خود را داشته و هراس‌آور خواهد بود.
۳- پوتین سعی کرده با به‌کارگیری چند روش واگنر را تضعیف کند. او ابتدا تعدادی از نیروهای واگنر را که به‌دنبال شغل هستند در شاخه‌های رسمی نیروهای مسلح روسیه جذب کرده است. باید درنظر داشت تمام این سربازان در شورش نقش نداشته یا نقش سیاهی‌لشکر بی‌خبر از همه‌جا را ایفا کرده و صرفا مجری اوامر فرمانده و رئیس خود بوده‌اند. او همچنین با نصب فرمانده‌ای جدید تلاش دارد بخشی از ظرفیت‌های این گروه را حفظ کند. پوتین می‌خواهد آن دسته از سربازان واگنر را که مقصر هستند، به اقدامات انتحاری بکشاند.
۴- تهدید بالقوه واگنر باعث شده تا نیروهای لهستان در مرز مستقر شوند. در لهستان، نخست‌وزیر و وزیر دفاع از سربازان در شمال‌شرق این کشور بازدید کردند. بلاشاک وزیر دفاع گفت: «ما مرز با بلاروس و منطقه کونیگزبرگ را تقویت کرده‌ایم. ما از این تهدیدات آگاه هستیم و با پیش‌بینی حملات به آن پاسخ می‌دهیم. بالاخره ما دو سال است که با یک حمله هیبریدی در مرز لهستان روبه‌رو هستیم.» لتونی، لیتوانی و حتی استونی هم باید نیروهایشان را در مرز برای جلوگیری از هر حمله پیش‌دستانه‌ای، در تمام طول مرز مستقر کرده و در خط دفاعی خود عرض قابل توجهی را برای پوشش عقبه خود درنظر بگیرند. همچنین باید نیروهای واکنش سریع تقویت و در آماده‌باش بیشتری قرار گیرند. این تمهیدات برای جلوگیری از شکست مرز در یک نقطه و هجوم ستونی واگنر لازم است.
۵- نیروهای واگنر می‌تواند غیر از هجوم ستونی، به اشکال دیگر نیز اعضای ناتو در شرق اروپا را آزار دهند؛ از طریق اقدامات جنگی موردی یا اقدامات فروجنگی. هجوم دسته‌های مسلح به ایستگاه‌های مرزبانی، شلیک پراکنده خمپاره یا استفاده از پهپادها و کوادکوپترهای کوچک بخشی از این اقدامات هستند.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید