وضعیت سیاسی-اجتماعی در عمق سرزمین های اشغالی همچنان بحرانی است و در عین حال لفاظی های تندروهای حاضر در دولت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بر این نکته تأکید می کند که ورای گمانه زنی های مختلف درباره قریبالوقوع بودن جنگ داخلی در اراضی اشغالی، به نظر می آید جریان های پشت پرده قدرت، با تداوم بحران ها در اسرائیل دست به کودتای نظامی در فلسطین اشغالی خواهند زد.
به گزارش نبأخبر،به نظر میآید جریانها و تشکیلات پشت پرده در آمریکا و رژیم صهیونیستی هر کاری انجام میدهند تا سناریوی جنگ داخلی در سرزمینهای اشغالی محقق نشود. در مقابل، احتمال دارد کودتای نظامیای در سرزمینهای اشغالی سازماندهی شود که طبق آن، نخستوزیر یا دیگر اعضای جریان افراطی رژیم صهیونیستی کشته شوند تا راه برای انتخابات جدید کنست و پیروزی مخالفان کابینه کنونی هموار شود.
وضعیت سیاسی-اجتماعی در عمق سرزمین های اشغالی همچنان بحرانی است و در عین حال لفاظی های تندروهای حاضر در دولت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بر این نکته تأکید می کند که ورای گمانه زنی های مختلف درباره قریبالوقوع بودن جنگ داخلی در اراضی اشغالی، به نظر می آید جریان های پشت پرده قدرت، با تداوم بحران ها در اسرائیل دست به کودتای نظامی در فلسطین اشغالی خواهند زد.
چنین کودتایی حذف نتانیاهو و متحدانش از قدرت را به همراه داشت و موجب قدرت گیری مخالفان اسرائیل خواهد شد؛ سناریویی که تحلیلگران و رسانه های مختلف توجه کمتری به آن معطوف داشته اند. از نقطه نظر تئوریک و در نگاه نخست، این ایده که اکنون ارتش کشوری خارجی بخواهد علیه دولت نتانیاهو وارد میدان شود، چندان واقع بینانه نیست و دلیل آن روشن است؛ اسرائیل کنونی به قدری غرق در بحران های داخلی است که به دشمن خارجی نیاز ندارد و البته سناریوهایی نیز که با آنها مواجه است، چندان متنوع نیستند.
آنها این گونه می پندارند پیروزی اسرائیل در نبردِ سرنوشت ساز نزدیک است و می توانند همگان ازجمله فلسطینیان را به بردگان و خدمتکاران خود تبدیل کنند
شاید تندروهای اسرائیلی که خود را در قالب کاهنیست ها و دیگر گروه های تحت امرِ افرادی نظیر ایتامار بن گویر و یزالل اسموتریچ قرار می دهند، از اعمال فشار علیه نتانیاهو خودداری کنند و زمینه را برای تبدیل شدنِ اسرائیل به کشوری صهیونیستی-یهودی که میتواند نسخه ای شبیه به داعش باشد، فراهم کنند. البته که احتمال تحقق این سناریو چندان زیاد به نظر نمیآید و می توان شانس آن را حتی زیر یک درصد دانست، زیرا تندروهای اسرائیلی نشان داده اند تا اهدافشان محقق نشود، از پای نمی نشینند و در این رابطه حتی حاضرند خون ملت فلسطین را نیز بریزند و از هیچ جنایتی دریغ نکنند. البته که آنها از این موضوع نیز غافل اند که هر چه خون بریزند، پایان حیات سیاسی خود را نیز جلوتر می اندازند.
در این زمینه شاهدیم فردی نظیر بن گویر وزیر امنیت داخلی اسرائیل هر زمان حس می کند آتش تنش ها کم شده است، اقدام به ریختن بنزین روی آن می کند. آنها این گونه می پندارند پیروزی اسرائیل در نبردِ سرنوشت ساز نزدیک است و می توانند همگان ازجمله فلسطینیان را به بردگان و خدمتکاران خود تبدیل کنند. این افراد همچنین توجه ویژه ای به تخریب مسجدالاقصی دارند. در این فضا، یکی از نکاتی که در تحلیل افراد اینچنینی بسیار اهمیت دارد، خوانش دقیق ایدئولوژی ای است که آنها را هدایت می کند.
جالب است دوست نزدیک بن گویر، یعنی اسموتریچ (وزیر دارایی کنونی اسرائیل)، طرحی جزئی و دقیق ارائه می کند که می تواند برای اسرائیل ایجاد صلح کند و به درگیری های صهیونیستی-فلسطینی خاتمه دهد. این طرح فلسطینیان را وادار می کند میان زندگی در دولتی یهودی با حقوق ناقص و ضعیف یا کشته شدن (در صورت تأکید و اصرار بر مقاومت مسلحانه)، یکی را انتخاب کنند. البته که این فرد از زمان حضور در دولت نتانیاهو و کسب اختیارات ویژه در کرانه باختری، به نوعی در حال پیشبرد ابتکار عجیب و غریب صلح خود است.
این طرح عجیب صلح در نشریه ای صهیونیستی با عنوان «طرح قاطعانه اسرائیل» معرفی شده است و تأکید می کند ابتکار تشکیل دو دولت در اراضی اشغالی مُرده و زمان آن رسیده است طرحی جدید و به دور از طرح مُرده مذکور ارائه شود. اسموتریچ تأکید می کند محقق شدن طرحش به اقداماتی نیاز دارد که البته خود وی جلوه هایی از آن را در مدت اخیر به نمایش گذاشته است. به عنوان نمونه، به دنبال تسلط کامل رژیم اسرائیل بر کرانه باختری بوده و هست و سعی در ایجاد شهر و شهرک های جدیدی در این منطقه دارد که در نوع خود می توانند میزبان هزاران شهروند صهیونیست باشند.
اسموتریچ تأکید می کند هر چه خانه و شهرک سازی در کرانه باختری از سوی اسرائیل بیشتر شود، این گزاره که کرانه باختری نیز به اسرائیل تعلق دارد بیش از پیش جا می افتد و برای همگان معلوم و روشن می شود دیگر صحبت از ایجاد دو دولت فلسطینی و اسرائیل رؤیایی بیش نیست.
درباره فلسطینیان نیز اسموتریچ بر این باور است، آن ها فقط دو گزینه پیش رو دارند و البته که متناسب با این گزینه ها، به دو دسته عمده تقسیم بندی می شوند:
نخست، آن هایی که با کوتاه آمدن و عقب نشینی از جاه طلبیها و آرزوهای ملی خود مشکلی ندارند. این طیف از افراد می توانند در لوای حکومت اسرائیل زندگی کنند، زنده بمانند و از تمامی مزایایی که بیش از هفت دهه تسلط آنها برای ملت فلسطین به ارمغان آورده است، استفاده کنند.
دوم، آنهایی که نمی توانند از آرزوهای ملی خود دست بکشند که درباره این دسته، رژیم اسرائیل اقدام به تخصیص برخی کمک های مالی خواهد کرد تا بتوانند به یکی از کشورهای عربی یا هر کشور دیگری در جهان مهاجرت کنند.
اکنون نتانیاهو و طیف متحدان افراطی وی هر کاری می کنند تا خود را نجات دهند و عملاً منافع خود را بر منافع اسرائیل برتر و ارجح می دانند
اسموتریچ می گوید، همه یکی از این دو گزینه را انتخاب نمی کنند. افرادی نیز وجود خواهند داشت که به دنبال گزینه های دیگر هستند. اشاره وی به آنهایی است که طرفدار مقاومت در برابر تسلط صهیونیستها هستند. وی تأکید می کند، اسرائیل باید با ابزار زور با این طیف ها برخورد کند و البته که از مشروعیت لازم در این رابطه نیز برخوردار است.
اسموتریج مدعی شد، طرح و برنامه وی عادلانه ترین و اخلاق مدارترین طرح از منظر تمامی استانداردهای تاریخی، صهیونیستی و یهودی است و تنها راه حلی است که می تواند آرامش، صلح و همزیستی را به ارمغان آورد. با وجود این، باید توجه کرد، وی گویی غافل است که اکنون اسرائیل با بحران بزرگ داخلی مواجه شده و روند اعتراضات و درگیری ها در عمق اراضی اشغالی به اوج خود رسیده است.
در این فضا به نظر میآید اسموتریچ با لفاظی های خود به دنبال انحراف افکار عمومی از توجه به واقعیت های جاری در اسرائیل است. اکنون نتانیاهو و طیف متحدان افراطی وی هر کاری می کنند تا خود را نجات دهند و عملاً منافع خود را بر منافع اسرائیل برتر و ارجح می دانند.
در این راستا تحلیلگری اسرائیلی پس از اقدام اخیر پارلمان اسرائیل در تصویب بند جنجالی لایحه اصلاحات قضایی نتانیاهو گفت: نتانیاهو خود را نجات داد و اسرائیل را نابود کرد. اکنون اسرائیل از درون با قطبیگرایی شدیدی مواجه شده و سطح و عمق شکاف ها به نقطه بی سابقه ای رسیده است.
با وجود این، بسیاری معتقدند اسرائیلِ کنونی در آستانه جنگ داخلی است. نظرسنجی های اخیر در اسرائیل نیز حاکی از این هستند تحقق سناریوی مذکور به هیچ عنوان غیرممکن نیست. به عنوان نمونه، روزنامه معاریو در نظرسنجی ای که در همکاری با مؤسسه Lazar انجام شد، تأکید می کند 58 درصد شهروندان اسرائیلی از خطر و تهدید جنگ داخلی هراس دارند.
به نظر می آید جریان ها و تشکیلات پشت پرده در آمریکا و اسرائیل هر کاری انجام خواهند داد تا این سناریو محقق نشود. در مقابل، گزینه محتمل این است کودتای نظامی ای در اراضی اشغالی سازماندهی شود که طبق آن، نتانیاهو یا دیگر اعضای جریان افراطی متحد وی، کشته شوند. این موضوع راه را برای انتخابات پارلمانی جدید هموار می کند؛ انتخاباتی که نتیجه نهایی آن تا حد زیادی به نفع مخالفان دولت کنونی اسرائیل خواهد بود.