ادراکات و سوء ادراکات از انتخابات ایران در نظام بین الملل

سید محمد حسینی تحلیلگر سیاسی

کاهش نرخ مشارکت در انتخابات روز جمعه اثر منفی بر دیپلماسی دولت ۱۴ خواهد داشت. این پیش بینی می تواند غلط باشد مشروط به اینکه مشارکت سیاسی مردم در دور دوم انتخابات از نرخ ۵۰ درصد فراتر رود و دولتی با پشتوانه رای بالا و نرخ مشارکت اکثریت مردم؛ منافع ملی ایران را در منطقه و نظام بین الملل نمایندگی کند.

به گزارش نبأخبر، کاهش نرخ مشارکت در انتخابات روز جمعه اثر منفی بر دیپلماسی دولت ۱۴ خواهد داشت. این پیش بینی می تواند غلط باشد مشروط به اینکه مشارکت سیاسی مردم در دور دوم انتخابات از نرخ ۵۰ درصد فراتر رود و دولتی با پشتوانه رای بالا و نرخ مشارکت اکثریت مردم؛ منافع ملی ایران را در منطقه و نظام بین الملل نمایندگی کند.
مقبولیت و‌ مشروعیت نظام های سیاسی، شاخصه و متر متفاوتی دارد. یکی از آن شاخصه ها، مشارکت سیاسی مردم در انتخابات است. هر چه نرخ مشارکت بالاتر باشد، نشانه ای برای مشروعیت نظام سیاسی است اما لزومأ عکس آن صادق نیست؛ چه اینکه در بسیاری از نظام های دموکراتیک؛ میانگین نرخ مشارکت کمتر از ۴۰ درصد است اما مردم خواهان براندازی نظام سیاسی خود نیستند. چرا؟ چون مردم در آن کشورها به مکانیزم «چرخش نخبگان ( الیت) سیاسی در قالب نظام حزبی» اعتماد دارند، بنابراین ضرورتی نمی بینند در انتخابات شرکت کنند.

در جمهوری اسلامی اما مکانیزم حزبی برای چرخش نخبگان سیاسی وجود ندارد، بنابراین کاهش نرخ مشارکت را نمی توان به حساب اعتماد مردم به مکانیزم حزبی گذاشت بلکه برعکس، افت محسوس مشارکت مردم در انتخابات طی سال های اخیر نشانه گله مندی و اعتراض مردم به نظام سیاسی است.

مشارکت ۴۰ درصدی مردم در انتخابات جمعه گذشته نیز یک هشدار و زنگ خطر برای جمهوری اسلامی است. کاهش شدید نرخ مشارکت در شرایطی اتفاق افتاد که نظام سیاسی تا حدود زیادی امکان مشارکت مردم با سلائق مختلف را فراهم کرده بود. جمهوری اسلامی به تعبیر مقام معظم رهبری در ذات خود وابسته به حضور و مشارکت مردم است و کاهش مشارکت حتمأ مشروعیت نظام سیاسی را در معرض مخاطره قرار می دهد. اینکه برای افزایش مشارکت سیاسی چه باید کرد، موضوع بحث من نیست. در این یادداشت کوتاه قصد دارم به بازخورد نرخ مشارکت سیاسی ایران در ادراک رهبران کشورهای دیگر اشاره ای کنم.

سوال اول: آیا کاهش نرخ مشارکت در ایران به معنای سقوط جمهوری اسلامی در کوتاه مدت و حتی میان مدت است؟

پاسخ کاملأ منفی است. نظام های سیاسی اگرچه با مشارکت سیاسی قوام بیشتری پیدا می کنند اما کاهش نرخ مشارکت حتی اگر به زیر ۲۰ درصد هم برسد به تنهایی عامل سقوط نظام سیاسی نخواهد شد بلکه حتی هسته سخت نظام سیاسی را «درونگرا و همگراتر» خواهد کرد و نظام سیاسی به پشتوانه همان حمایت حداقلی مردم می تواند بقاء خود را تضمین کند، خاصه اگر آن حمایت حداقلی، حمایتی ایدئولوژیک باشد. پس کسانی که تصور می کنند افت مشارکت سیاسی، اسباب سقوط جمهوری اسلامی را فراهم می کند به شدت در اشتباهند و تاریخ نخوانده اند تا ببینند تاکنون کاهش شدید مشروعیت به تنهایی نتوانسته است موجب سقوط یک نظام سیاسی شود. چنین ادراکی در اصل سوء ادراک است.

سوال دوم: آیا کاهش نرخ مشارکت باعث کاهش قدرت ملی در نظام بین الملل می شود؟

یقینأ بله. این ادراک از کاهش مشارکت کاملأ صحیح است.

تاریخ روابط بین الملل به ما می گوید هرچه مشروعیت نظام سیاسی بیشتر باشد، قدرت ملی کشورها بیشتر می شود. افزایش مشروعیت حتی کمبودهای مادی را نیز جبران می کند.

کشورها در مواجهه و با مقابله با دولت هایی که از حمایت گسترده مردمی برخوردار هستند؛ خود را در برابر یک گروه سیاسی نمی بینند بلکه خود را در مقابل یک ملت فرض می کنند.

اتفاقأ تجربه جمهوری اسلامی نیز طی ۴۵ سال گذشته موید این معناست که دولت هایی که پشتوانه گسترده مردمی را داشته اند، در مواجهه با کشورهای دوست و دشمن و نیز کشورهای رقیب، ابزار چانه زنی قوی تری داشتند و دیپلماسی کارامدی را تجربه کرده اند:

۱- مقاومت جمهوری نوپای اسلامی در مقابل با عراق تا بن مسلح و مورد حمایت شرق و غرب در هشت سال دفاع مقدس کاملأ وابسته به حمایت گسترده مردمی بود. قطعنامه ۵۹۸ را با قطعنامه های صادره علیه ایران در سال های اولیه جنگ مقایسه کنید. اخذ چنین قطعنامه ای که خواسته های به حق ایران را در آن بگنجاند، دستاورد بزرگی در پایان جنگ بود که در سایه حمایت مردم از نظام و رهبری به دست آمد.

۲- سیاست «هم شمالی هم جنوبی» دولت اصلاحات و نیز موفقیت های دیپلماسی ایران در منطقه از جمله گسترش تعاملات با عربستان در دولت اول آقای احمدی نژاد نیز مرهون حمایت های مردمی از دولت های وقت بود.

۳- دیپلماسی هسته ای ایران از سال ۱۳۸۳ تاکنون نیز با ادراک کشورهای اروپایی از مردمی بودن دولت های وقت، رابطه ای مستقیم داشت. چه اینکه سوء ادراک غربی ها از رابطه دولت و ملت پس از فتنه ۸۸ تشدید تحریم ها و افزایش چالش در مذاکرات را موجب شد و ادراک طرف های مذاکره از رابطه دولت و ملت در دولت نخست آقای روحانی به ثمر رسیدن برجام را موجب شد.

۴- سوء ادراک یا تصویری که از ایران پس از اغتشاشات ۱۴۰۱ به دنیا مخابره شد؛ بر روند مذاکرات احیاء برجام توسط دولت شهید رئیسی اثر منفی داشت. این در حالی بود که تا پیش از اغتشاشات، شهید امیرعبدالهیان روند مذاکرات را در مسیر درست آن هدایت کرده بود.

۵- بنابراین ادراکی که از رابطه دولت با ملت ایران در اذهان دیگر کشورها شکل می گیرد، چه این ادراک منطبق با واقعیت باشد چه سوء ادراک باشد، اثر بلافصلی بر پیشبرد دیپلماسی ایران داشته است.

بر این اساس کاهش نرخ مشارکت در انتخابات روز جمعه اثر منفی بر دیپلماسی دولت ۱۴ خواهد داشت. این پیش بینی می تواند غلط باشد مشروط به اینکه مشارکت سیاسی مردم در دور دوم انتخابات از نرخ ۵۰ درصد فراتر رود و دولتی با پشتوانه رای بالا و نرخ مشارکت اکثریت مردم؛ منافع ملی ایران را در منطقه و نظام بین الملل نمایندگی کند.

با توجه به اینکه یکی از ریشه های اصلی مشکلات داخلی ایران، تحریم های ظالمانه امریکاست و رفع تحریم ها، در قالب دیپلماسی مستظهر به قدرت ملی دنبال می شود؛ حضور حداکثری مردم در دور دوم انتخابات، ضرورتی برای تشکیل دولت قوی است تا بتواند با قدرت های جهانی از موضع عزت وارد چانه زنی شود و قدرت ملی ایران را برای ایرانیان ( در قالب رفاه و توسعه) نقد کند.

 


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید