تحلیلگران بر این باورند که بیشترین نفوذ رئیس جمهور در سطح بین المللی، ممکن است در شکل دادن به فرمول و نحوه نگرش به سیاستهای ایران در سراسر جهان باشد و این مهم نیز عمدتا به انتخاب دیپلماتها توسط رئیس جمهوری بستگی دارد و این دقیقا همان نکتهای است که تضاد پزشکیان و برجستهترین رقیبش یعنی سعید جلیلی، شخصیت افراطی محافظهکار و ضد غربی را آشکارتر میسازد. در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به عنوان یک فرد تندرو، جلیلی با هرگونه توافق با تعدادی از قدرتهای جهانی برای محدود کردن برنامه هستهای ایران در ازای کاهش تحریمهای اقتصادی، قاطعانه مخالفت میکرد.
به گزارش نبأخبر،مسعود پزشکیان، متخصص قلب، نماینده مجلس و وزیر اسبق بهداشت و رئیس جمهور جدید ایران تجربه مستقیم اندکی در حوزه سیاست خارجی دارد، اما متعهد شده دیپلماتهای نخبه ایران و حامیان جهانیسازی را برای برنامهها و سیاست خارجی خود به خدمت گیرد که همین مساله امیدها و آمال و آرزوها را برای برقراری روابط گرمتر با غرب افزایش داده است.
مقامات و کارشناسان سابق و کنونی ایران بر این نقطه اتفاق نظر دارند که با انتخاب مسعود پزشکیان اصلاحطلب به عنوان رئیس جمهور، ایران ممکن است شاهد نرم شدن سیاستهای خارجی خود باشد و چه بسا فرصتی برای پیشرفتهای جدید دیپلماتیک فراهم آید.
مسعود پزشکیان، متخصص قلب، نماینده مجلس و وزیر اسبق بهداشت و رئیس جمهور جدید ایران تجربه مستقیم اندکی در حوزه سیاست خارجی دارد، اما متعهد شده دیپلماتهای نخبه ایران و حامیان جهانیسازی را برای برنامهها و سیاست خارجی خود به خدمت گیرد که همین مساله امیدها و آمال و آرزوها را برای برقراری روابط گرمتر با غرب افزایش داده است.
«دنیس راس»، دستیار ویژه باراک اوباما، رئیس جمهور سابق امریکا و از مذاکرهکنندگان کهنهکار مرتبط با امور خاورمیانه، بر این باور است که مواضع پزشکیان میتواند عملگرایانهتر و دارای تقابل کمتر نسبت به داخل و خارج باشد، اگرچه ممکن است رهبر ایران برنامههای بین المللی پزشکیان را محدود کند. نکته قابل ذکر در این موضوع این است که اغلب اختیارات رئیس جمهوری ایران تا حد زیادی محدود و معطوف به مسائل داخلی است و رهبر این کشور فصل الخطاب بوده یا در واقع همان کسی است که حرف آخر را میزند و مسئولیت اتخاذ همه تصمیمات مهم سیاسی، به ویژه تصمیمات مربوط به امور خارجی و برنامه هستهای ایران را عهدهدار است. سپاه پاسداران ایران نیز تاثیرگذار است؛ اما سپاه پاسداران تابع رهبری ایران است و این دو صلاحیت تصمیمگیری در مورد زمان و نحوه استفاده از نیروی نظامی را در اختیار دارند. با این حال دیپلماتها و تحلیلگران بر این باورند که سیاستهای خارجی ایران در سالهای اخیر به طور فزایندهای تشدید شده و این روند ممکن است در دوره پزشکیان نیز ادامه یابد. نمونه تشدید و سختتر شدن این سیاستها را میتوان در تحکیم ائتلاف با سایر کشورها ملاحظه کرد.
«ری تکیه» کارشناس مسائل ایران در شورای روابط خارجی امریکا نیز همزمان با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری ایران در تحلیلی نوشت: محور مقاومت ایران به چنان موفقیت چشمگیری دست یافته که تصور اینکه کسی بتواند این امر را مختل کند، دشوار مینماید چرا که این سیاست به تهران اجازه داده است تا قدرت خود را به رخ بکشد.
تحلیلگران بر این باورند که بیشترین نفوذ رئیس جمهور در سطح بین المللی، ممکن است در شکل دادن به فرمول و نحوه نگرش به سیاستهای ایران در سراسر جهان باشد و این مهم نیز عمدتا به انتخاب دیپلماتها توسط رئیس جمهوری بستگی دارد و این دقیقا همان نکتهای است که تضاد پزشکیان و برجستهترین رقیبش یعنی سعید جلیلی، شخصیت افراطی محافظهکار و ضد غربی را آشکارتر میسازد. در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به عنوان یک فرد تندرو، جلیلی با هرگونه توافق با تعدادی از قدرتهای جهانی برای محدود کردن برنامه هستهای ایران در ازای کاهش تحریمهای اقتصادی، قاطعانه مخالفت میکرد.
پزشکیان از سوی دیگر با تاکید بر تمایل خود برای تدوین سیاست تضمین همکاریهای بین المللی، ضمن حمایت خود از بهبود روابط با غرب با هدف پایان بخشیدن به تحریمها اعلام کرده که قصد دارد ارتباطات ایران را با اکثر دولتهای سراسر جهان – به استثنای رژیم صهیونیستی – تقویت کند، اما در عین حال همچنان در خصوص اتکای بیش از اندازه به کشورهای روسیه و چین نیز هشدار داده است.
پزشکیان در همین رابطه تصریح کرده بود، اگر بخواهیم بر اساس این سیاست عمل کنیم، باید با همه خوب رفتار کنیم و بر اساس عزت و منفعت با همگان روابط حسنه داشته باشیم. هرچه برای بهبود روابط خارجی خود تلاش کنیم به سیاست مذکور نزدیکتر میشویم، اما هر چه تنشها بیشتر شود، از این سیاست دور خواهیم شد و اوضاع بدتر خواهد شد.
محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه ایران، مشاور ارشد سیاست خارجی ستاد انتخاباتی پزشکیان است که در سال 2015 میانجیگری و تلاشهای زیادی برای انعقاد توافق هستهای با قدرتهای جهانی انجام داد.
آزمون اصلی اهتمام و توجه ایران به دیپلماسی با غرب این خواهد بود که آیا تهران به تلاشهایش برای احیای توافق هستهای امضا شده با غرب در سال 2015 پاسخ خواهد داد یا خیر؟ موضوعی که با نامزدی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق در انتخابات جدید امریکا، پیچیدهتر خواهد شد. این در حالی است که به لحاظ فنی، این توافق که هدف آن جلوگیری از ساخت بمب اتم توسط ایران است، سال آینده منقضی خواهد شد اگرچه این توافق عملا از زمانی که ترامپ تصمیم گرفت در سال 2018 از آن خارج شود و تحریمهای کشورش را علیه تهران مجدداً اعمال کند، تقریباً لغو شد و همین مساله، ایران را بر آن داشت تا سرعت غنیسازی اورانیوم را به حدی افزایش دهد که کارشناسان به این باور برسند که اکنون ممکن است این کشور بتواند سوخت مورد نیاز برای تولید سه یا چند بمب را ظرف چند روز یا چند هفته تولید کند.
ایران از مدتها پیش بر صلح آمیز بودن برنامه هستهای خود تاکید کرده است و با وجود آنکه مقامات امریکایی نیز میگویند هیچ مدرکی دال بر تلاشهای کنونی تهران برای تبدیل اورانیوم به سلاح هستهای وجود ندارد اما اسرائیلیها ادعا دارند چنین تلاشهایی تحت عنوان تحقیقات دانشگاهی در حال انجام است.
کاترین اشتون، دیپلمات انگلیسی که در سال 2013 به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هنگام دستیابی به توافق موقت بر مذاکرات هستهای نظارت میکرد و از نزدیک با جلیلی و ظریف بر سر میز مذاکره کار کرده است؛ میگوید که جلیلی به نظر میرسد بیشتر علاقمند و اهتمام به ادامه مذاکرات و در عین حال به دنبال اطمینان حاصل کردن از عدم دستیابی به پیشرفت و نتیجه واقعی است. اشتون تصریح میکند، از سوی دیگر ظریف درک بسیار بیشتری از امریکا و اروپا دارد و برای تضمین آینده ایران در منطقه مصمم است.
ایرانیها متوجه شدهاند که امریکا مصمم است از گسترش درگیری در خاورمیانه اجتناب کند و پیامهایی نیز از کانالهای مختلف بین دو کشور برای پرهیز از خطرات تشدید تنشها رد و بدل شده است. در همین حال مبادله زندانیان بین دو کشور در سال گذشته، امیدها را برای همکاری دیپلماتیک بیشتر مانند مذاکرات غیرمستقیم در مورد برنامه هستهای زنده کرد اما ایران اکنون همان گونه که در میان اعضای طبقه سیاسی این کشور نیز تصور میرود، روی نحوه تعامل و برخورد با ترامپ در صورت انتخاب مجدد در انتخابات ریاست جمهوری امریکا تمرکز کرده است.
دنیس راس تاکید دارد که رئیس جمهوری جدید ایران از فضایی بهرهمند خواهد بود که به او اجازه میدهد تعادل میان عملگرایی یا پایبندی به معیارهای ایدئولوژیک تعیین شده توسط رهبر ایران را در تصمیمگیریهای دولتی تنظیم و ساماندهی کند، اما این امر تأثیر چندانی بر روابط پزشکیان در سیاست خارجی، به ویژه با امریکا نخواهد داشت چراکه رهبر ایران در این خصوص حدود شفاف و مشخصی را تایید کرده است.