نگران وقفه‌های بزرگ اقتصادی در کشور هستیم

محسن زنگنه، اقتصاددان، استاد دانشگاه و عضو کمیسیون برنامه‌وبودجه مجلس

مواجهه با دموکرات‌هایی که ظاهر آراسته و اتوکشیده دارند، اگر در حوزه سیاست فربه و نخبه نباشید، خطرناک‌تر است، این تهدید بیشتر است نسبت به رفتار ترامپ که رو بازی می‌کرد.

به گزارش نباء خبر، چند روزی بیشتر از حضور جو بایدن در کاخ سفید و تشکیل دولت جدید در ایالات‌متحده نگذشته است. یکی از سوال‌هایی که درباره این حضور مطرح است وقایع اقتصادی در جهان در دوران دولت دموکرات خواهد بود و تبعا اتفاقاتی که مرتبط با ایران و ماجرای تحریم‌هاست.

از همین منظر سراغ محسن زنگنه، اقتصاددان، استاد دانشگاه و عضو کمیسیون برنامه‌وبودجه مجلس رفتیم تا تحلیل او از این وضعیت را جویا شویم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه از نظر می‌گذرانید.

اقتصاد جهان در دوران دولت دموکرات آمریکا دچار رکود خواهد شد

با حضور دموکرات‌ها در کاخ سفید چه تغییراتی در سطح اقتصاد جهانی رخ خواهد داد و این تغییرات چه اثری روی تحریم‌های ایران به‌ویژه تحریم‌هایی که تگ تروریستی دارند، خواهد گذاشت؟

پیش‌بینی من این است که آمدن بایدن اقتصاد جهان را جدای از کرونا، دچار رکود می‌کند، چون تاریخ نشان داده دموکرات‌ها وقتی بر سر کار می‌آیند حالت محافظه‌کارانه‌تری خواهند داشت و تلاش خواهند کرد بیشتر همان فضای موجود را حفظ کنند. فراموش نکنیم اقتصاد آمریکا تقریبا 20درصد اقتصاد دنیاست. به فراز و فرودهای رشد اقتصادی دنیا اگر نگاه کنید، می‌فهمید در زمان حضور جمهوری‌خواهان در آمریکا، علی‌رغم اینکه فضاهای تهاجمی و با ادبیات تندتری را ایجاد می‌کنند، اثرات متفاوتی بر اقتصاد جهانی می‌گذارند. یک نکته قابل‌توجه این است که بخش عمده‌ای از اقتصاد آمریکا اقتصاد حوزه نظامی و تسلیحات است. این بخش از اقتصاد آمریکا بر این بنا شده که در یک گوشه‌ای از جهان اتفاقی بیفتد و افرادی را نسبت به افراد دیگر بترسانند تا در این فرآیند سیستم صنایع نظامی آمریکا بچرخد.

جمهوری‌خواهان با فروش تسلیحات اقتصاد آمریکا را تقویت کرده‌اند

هر زمانی که صنایع نظامی آمریکا چرخیده، کل اقتصاد آمریکا هم حرکت کرده و اقتصاد دنیا را هم حرکت داده است. لذا ترامپ به‌عنوان آدمی که تاجر است، یک استراتژی فضای رعب در دنیا را در 4 سال مدیریت کرده است. بیشترین خریدهای تسلیحاتی را در خاورمیانه در دوران ترامپ داریم که می‌بینیم ارقام سرسام‌آوری است و البته درنهایت او از این کشورها تعبیر به گاو شیرده می‌کند. یا حتی در شرق مثل برخوردهایی که با چین انجام شد هم نمونه دیگری از این ماجراست.

بهبود روابط آمریکا با چین، به نفع پکن است نه واشنگتن

فکر می‌کنم نباید انتظار داشته باشیم آمدن بایدن اقتصاد جهانی را تکان بزرگی بدهد. درمورد چین هم ممکن است تعاملات قدری فضای تهاجمی خود را از دست بدهد ولی درنهایت چین برنده است. در فضای اقتصاد جهانی با وجود اینکه چین سهم زیادی در اقتصاد دارد اما باز هم تعیین‌کننده اقتصاد آمریکاست. اگر روابط آمریکا با چین خوب شود به نفع آمریکا نیست بلکه به نفع اقتصاد چین است.

به‌عنوان اقتصاددان این مطلب را بیان می‌کنم که ترامپ در آمریکا و قبل از کرونا توانست اتفاقات خوبی را رقم بزند. درست است که از منظر ما اقدامات وی غیرانسانی، غیراخلاقی و خلاف حقوق بشر بود ولی توانست درخصوص نرخ بیکاری، در حوزه تولید و بورس و… در آمریکا اتفاقاتی را مدیریت کند. این نکته اول است که دقت در آن اجازه نمی‌دهد تصور کنیم اگر بایدن بیاید، فضای اقتصاد جهانی خوب می‌شود.

درمورد کشور ایران باید بیان کنم طبیعی است که بایدن و ترامپ در مواضع تفاوتی ندارند و حتی بیشترین تحریم‌ها را در زمان دموکرات‌ها داشتیم. به تعبیر رهبری دوباره دوران آن تحلیل برمی‌گردد که اینها دستکش‌های مخملی دارند که در آن دست‌های چدنی است. یعنی اتفاقا مواجهه با دموکرات‌هایی که ظاهر آراسته و اتوکشیده دارند، اگر در حوزه سیاست فربه و نخبه نباشید، خطرناک‌تر است، این تهدید بیشتر است نسبت به رفتار ترامپ که رو بازی می‌کرد.

نگران وقفه‌های بزرگ اقتصادی در کشور هستیم

درمورد جمهوری اسلامی ایران قطعا اتفاقی رخ نمی‌دهد. ضمن اینکه بالاخره ما باید بدانیم در بهترین حالت دوران اوباما و آن دو سال اجرای برجام تکرار می‌شود. دورانی می‌شود که باید نگران وقفه‌های اقتصادی بزرگی در آن بود. در این ایام وقفه باید نگران انتظارات کاذبی باشیم که دولت برای تولیدکننده ایجاد می‌کند.

یک مثال ساده، در زمان برجام کمترین سرمایه‌گذاری خارجی را داشتیم. برخلاف اینکه بیان می‌کنند سرمایه‌گذاری خارجی بعد از برجام آمد، کمترین میزان سرمایه‌گذاری را بعد از برجام شاهد بودیم. قبل از برجام سالی یک میلیارد یا نیم‌میلیارد سرمایه‌گذاری خارجی داشتیم اما بعد از برجام کمترین سرمایه‌گذاری را داشتیم. علت این امر چه بود؟

کشور متوقف شد و سرمایه‌گذار تصمیم نمی‌گرفت و می‌خواست نتیجه را ببیند. انتظارات کاذب ایجادکردن در بدنه کارآفرینی بدتر از این است که به او بگویید باید این میزان هزینه پرداخت کنید.همین الان می‌دانیم در کشور کارخانه‌های زیادی هستند که نیاز به وارد کردن ماشین‌آلات از آن سوی مرز دارند. همه اینها متوقف شده و منتظر هستند ببینند چه اتفاقی می‌افتد.

ممکن است درگیر رکود تولید شویم

به این امید که بتوانند ارزان‌تر وارد کنند؟

بله، فعال اقتصادی در انتظار، طبیعی است که دنبال چنین فرصتی باشد و برای آن به انتظار بنشیند. علاوه‌بر این انتظار کاذب که شاید هیچ‌گاه به سر نرسد، باید این را هم گفت که اکنون امکان این واردات برایشان غالبا وجود دارد، شاید گران‌تر وارد کنند ولی می‌توانند وارد کنند، چون این کارها را انجام دادیم. در سال‌های تحریم دهه 90 در اوج تحریم‌ها که از سال 89 بود، می‌توانید بررسی کنید که چقدر کار کردیم. درست است که درآمدهای نفتی قبل از آن دوره زیاد بود ولی بالاخره در اوج تحریم‌ها کارخانه راه‌اندازی کردیم، دستگاه وارد کردیم، مواد اولیه وارد کردیم اما بعد از برجام چه اتفاقی افتاد؟ همه‌چیز قفل شد چون همه می‌گفتند که قرار است اتفاقی بیفتد لذا منتظر می‌ماندند و هیچ کاری نمی‌کردند.

کارآفرین گمان می‌کند ممکن است فرصتی برای کاهش هزینه‌هایش داشته باشد. فرض کنید کارآفرین امروز می‌خواهد برای انجام کاری 10 میلیون تومان بدهد ولی تصور می‌کند اگر صبر کند ممکن است به جای آن مقدار، 5 میلیون تومان پرداخت کند، خب عقل اقتصادی می‌گوید صبر کنید حتی اگر دو سال سرمایه شما بخوابد. نگرانی من این است فضای انتظار مطلوبی که دولت از بایدن ایجاد می‌کند، باعث ایجاد یک رکود بزرگ در حوزه تولید شود. شک نکنید در مهلت باقی‌مانده عمر دولت اگر دولت نخواهد این فضا را بشکند و کار عادی خود را انجام دهد، فضای جذابی برای تولیدکننده ایجاد نکند، مطمئن باشید طی یک سال آینده رکود در حوزه تولید را شاهد هستیم.

به نظر شما بایدن اجازه می‌دهد ایران با فراغ بال نفت بفروشد یا خیر؟

من بعید می‌دانم.

وقتی تکلیف‌مان با ترامپ روشن شد وضعیت صادرات نفت و ورود سرمایه بهتر شد

دلیل این نظر چیست، چون توجیه‌کننده اتفاقی پیوسته از دوران ترامپ تا بایدن است؟ فروش نفت آزادانه یکی از ایده‌آل‌های ماست.

دلیل اول این است که برخورد آمریکا با ما در مدت 40 سال برخورد فرااقتصادی بود، این برخورد ایدئولوژیک بوده است. من فکر می‌کنم اصولا سیاست‌های آمریکا توسط جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها طرح‌ریزی نمی‌شود بلکه یک مسیحیت صهیونیستی در آمریکا داریم که آنها بر تمام اقتصاد آمریکا سیطره دارند. دستگاه‌های نظامی، صنایع نفت، خبر و حتی صنایع ‌هایتک همانند گوگل و فیسبوک و… اکثرا دست آنهاست و آنها تعیین می‌کنند سیاست‌ها چه باشد. این نگاه ساده‌اندیشانه است که فکر کنیم اینها خود تصمیم می‌گیرند.

این پازلی است که زمانی اوباما، زمانی بوش، زمانی ترامپ و… تکمیل می‌کنند. به نظر من خیلی نمی‌توان پیش‌بینی کرد. الان در حوزه نفت با وجود عربستان یا عراق که چاه‌های نفت آنها دست آمریکاست و حتی سوریه، سهم ما در بازار نفت کم شده و کاری کردند اتکای شاخص‌های جهانی به ایران کاهش یابد. این اتفاقی بود که این ایام انجام شد و متاسفانه در یک جاهایی دولت‌های ما هم سهم داشتند. جاهایی که می‌توانستند از تولید دفاع کنند اما بنا به استراتژی‌هایی این سهم بازار را واگذار کردیم.

لذا من فکر نمی‌کنم خیلی با فرمول‌های اقتصادی بتوان به ماجرا نگاه کرد. برداشت من این است که بایدن هم بیاید اتفاق خاصی نمی‌افتد ضمن اینکه فراموش نکنیم خیلی از تحریم‌ها تحریم‌هایی است که کنگره برای ما تصویب کرده است و بر فرض بایدن بخواهد در جایی تحریم را بردارد، نیاز به تصویب کنگره دارد. کنگره و سنا برای ما فرقی نکرده است.

من خیلی خوشبین نیستم، ضمن اینکه فکر می‌کنم کار کردن در زمان ترامپ به این جهت که حداقل می‌دانستیم این فرد چه کاره است، راحت‌تر بود. برخی موارد را نمی‌توان بیان کرد ولی می‌توان کد داد. در چند ماه پایانی دولت قبل در ایالات‌متحده که از ترامپ ناامید شدیم و فهمیدیم او شمشیر را از رو بسته، جالب است بدانید هم صادرات نفت و میعانات وضعیت بهتری داشت، هم ورود سرمایه به کشور وضعیت بهتری پیدا کرد و هم گردش ارز ما شرایط بهتری یافت. علت این است که معطل شدیم و فهمیدیم نمی‌توان به آمریکا و ترامپ امیدی داشت.

شما اذعان دارید گردش سرمایه و بازگشت سرمایه بیشتر شده، فروش نفت بیشتر شده است پس چرا در همان برهه دلار 30 تومان می‌شود، چرا کالا در کمرگ دپو می‌شود؟

اینها دلایل دیگری دارد. همین که پشت مرزها و گمرک ما چند میلیون تن کالا وجود دارد یعنی توانسته‌ایم تحریم را دور بزنیم و کالا را تا پشت مرز آوردیم، ارز این هم پرداخت شده است. این را واردکننده پرداخت کرده و دولت ورود نکرده است. همین که می‌بینید مرزها به‌سمت عراق صف کامیون‌هاست، نشان می‌دهد حوزه صادرات ما تقریبا عمل می‌کند. مشکل در دولت است.

ما دو بحث داریم. یک بحث این است که فضای ما با خارج چطور است که من می‌گویم الان بهتر شده و یک بحث این است که چرا این ناکارآمدی‌ها را داریم، من می‌گویم مقصر دولت است. دولت به‌عنوان دولت مستقر در فضای جنگ اقتصادی عمل نمی‌کرد و نمی‌کند. الان مشکل ارز داریم، یک دولت فهیم چه کار می‌کند؟ هر کس هر طوری می‌تواند صادرات کند. بررسی کردیم از 27 میلیاردی که دولت مدتی می‌گفت ارز برنگشته است، بخش عمده‌ای برای شرکت‌های دولتی بود، درنهایت به 5-4 میلیارد رسیدیم که این میزان هم برای کسانی بود که کارت بازرگانی استیجاری داشتند. باز هم مقصر این مساله، دولت است.

رقمی که شما اعلام می‌کنید با چیزی که همتی اعلام می‌کند، متفاوت است.

همتی چه رقمی اعلام می‌کند؟

دولت فضا را برای صادرکنندگان سخت کرد و صادرات قفل شد

می‌گویند کارت‌ها برای چند هزار کارتن‌خواب بود و رقم آن هم سنگین است.

این خبرها نیست. 27 میلیارد دلار اعلام کردند ارز به کشور بازنگشته است. خود این اشتباه استراتژیک بود چون یکباره فضایی علیه صادرکننده ایجاد شد. صادرکنندگان در خط مقدم جبهه اقتصاد امروز کار می‌کنند. فضای بدبینانه نسبت به صادرکننده ایجاد شد با اینکه ما اکثر صادرکنندگانی که داریم 40-30 سال این کار را می‌کنند و اهلیت دارند. کارت بازرگانی دارند و زندگی آنها اینجاست.

این فضا علیه صادرات ایجاد شد و من این را پشت‌پرده می‌دانم. یکباره هجمه‌ای علیه صادرکننده ایجاد شد. چه اتفاقی رخ داد؟ شرایط را برای صادرکننده سخت کردیم. به صادرکننده گفتیم اگر می‌خواهید صادرات کنید باید تضمین ارزی بدهید، باید این مدارک را بیاورید و این کارها را انجام دهید، درنتیجه صادرات قفل شد. صادرکننده‌های زیادی داشتیم که می‌گفتند برای ما کار سخت شده است. در ضمن باید در سامانه نیما ارز را بدهید. صادرکننده می‌گفت من که صادرکننده شناخته‌شده هستم و الان تمام دفاتر و مسائل مالی من شفاف است اگر این کالا را صادر کنم و در ارز نیما بیاورم 6-5 هزار تومان با ارز آزاد فرق می‌کند.

لذا چه اتفاقی افتاد؟ افرادی وارد شدند که قاچاقچی بودند یا کارت‌های استیجاری داشتند. اینها کالا را صادر می‌کردند و در بازار آزاد ارز را می‌فروختند. اینها دفتری نداشتند. به قول ایشان کارتن‌خواب بودند. همه این‌طور نبودند ولی افرادی را داریم که هیچ سابقه تجاری و اقتصادی نداشتند. چرا اینها این وسط آمدند؟ چون شرایط را برای صادرکننده اهل سخت کردیم. خودمان فضایی ایجاد کردیم کارت‌های استیجاری بیاید، کارتن‌خواب‌ها کارت ملی خود را در اختیار کسانی قرار دهند و… .

سیاست‌های دولت متاسفانه این نتیجه داده است. اگر بدبینانه نگاه نکنیم و نگوییم جریان مغرضی در کشور وجود دارد و این هر جایی را که گشایشی در کشور ایجاد می‌شود، سد می‌کند، اگر این نگاه بدبینانه را نداشته باشیم، خوشبینانه این است که متاسفانه تدبیر بین مسئولان ما وجود ندارد. بانک مرکزی، معاونت ارزی ما در مقام یک معاونت ارزی در جنگ اقتصادی عمل نمی‌کند بلکه در مقام یک معاونت ارزی در شرایط عادی عمل می‌کند. به جرات می‌گویم قوانین بانک مرکزی، قوانین گمرک، قوانین ارزی ما امروز برخلاف جریان جنگ اقتصادی عمل می‌کنند. در شرایطی که کمبود ارز داریم باید اجازه دهیم همه صادرات انجام دهند، البته با کارت‌های مشخص. محاسبه کردیم 10-5 درصد افرادی هستند که نتوانستند یا نخواستند ارز خود را بازگردانند.

این چیزی که می‌گویید رقم کمی است.

از این بیشتر نیست. می‌خواهم بگویم در جنگ اقتصادی می‌صرفد که ما این ریسک را بکنیم اما صادرات خود را دو برابر کنیم. الان به‌خاطر اینکه آن 10درصد برگردد کل اقتصاد را به گروگان گرفته‌ایم. این فضای بدی است. این 27 میلیارد را بررسی کنید. بخشی برای شرکت‌های دولتی است که میزان آن 11 میلیارد است. بخشی برای شرکت‌هایی بود که مشکل داشتند و نمی‌توانستند واردات انجام دهند. نباید اینها را در کنار کسانی بگذاریم که ارز آنها وارد نشده است. ببینید رقمی که آن موقع بر سر آن بحث بود 6-5 میلیارد بود که به قول همتی برای کسانی بود که کارت استیجاری داشتند و شاید دارند. این کارت‌ها را چه کسی داده است؟ اتاق بازرگانی در دولت داده است. پس فضایی ایجاد می‌کنیم که به مردم فشار وارد می‌شود. منظور از مردم صادرکننده است که جزء مردم است. باید فضایی ایجاد کنیم که به صادرکننده و مردم اعتماد خود را بیشتر کنیم و سرمایه اجتماعی ایجاد کنیم. اتفاق بدی نمی‌افتد.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید