در بررسی خلقیات ایرانیان با انتساب شخصیت متظاهر ممکن است ما را در دو دام یا مغلطه محیطی و مغلطه تقلیلگرایی بیندازد. در مغلطه محیطی ممکن است ما در سطح کلی و گروهی به سطح فردی پرتاب شویم و نتیجه بگیریم همان طورکه در سطح کلی یک جامعه متظاهر است در سطح فردی نیز افراد چنی هستند. در مغلطه تقلیل گرایی نیز فرهنگ یک مجموعه پیچیده از عناصر مختلفی است. آن وقت این عناصر متکثر و پیچیده گوناگون را در یک عنصر خاص کاهش و تقلیل دهیم دچار خطای تقلیلگرایی خواهیم شد.
به گزارش نبأخبر،بطورکلی دو عامل عمده بیرونی و درونی در استناد به متظاهر بودن ایرانیان نقش داشته است. در عوامل بیرونی نقش هجوم اقوام بیرونی از قبیل عرب، مغول و… در عدم امنیت ایرانیان و رفتار دوگانه نقش مهمی داشته است و نیز برساخت شرق شناسان و سفرنامه نویسان خارجی در نسبت دادن ایرانیان به پرتره هایی از قبیل مسئولیت ناپذیر، تنبل، دوچهره، عقب مانده و…اشاره کرد. در حوزه داخلی می توان به سابقه طولانی استبداد اشاره کرد
به نقل از کانال انجمن جامعه شناسی ایران، نشست «تظاهر در جامعه ایرانی» روز پنجشنبه ۳ آبان ماه ساعت ۱۷ با سخنرانی دکتر علی یعقوبی دانشیار جامعه شناسی دانشگاه گیلان و به کوشش انجمن جامعه شناسی ایران- شعبه گیلان و با همکاری انجمن مفاخر لاهیجان در اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان لاهیجان برگزار شد.
بر اساس این گزارش در این نشست علی یعقوبی عضو هیات علمی دانشگاه گیلان در سخنانی اظهار کرد: «تظاهر با دوچهرگی، دروغ، نفاق، تقلب و…شباهت های خانوادگی دارد. عاملان آن با برچسبهایی از قبیل متظاهر، دروغگو، منافق، رند و وسط باز، مورد خطاب قرار می گیرد. در این باره، دو دیدگاه قالب وجود دارد. برخی آن را محصول خلقیات ایرانی دانسته و نگاه ذات انگارانه دارند و برخی آن را نه در خلقیات پایدار بلکه منبعث از موقعیت تاریخی، اجتماعی و فرهنگی دانسته و روایت برساختگی دارند.اغلب پژوهشگران با نگاه انتزاعی و کلمحور خواسته اند این پدیده اجتماعی و تاریخی را مورد بررسی قرار دهند حال آن که جامعه شناسان با تخیل جامعه شناختی و انضمامی می توانند اجزای بیشتری از این امر اجتماعی را آشکارسازی کنند.
بطورکلی دو عامل عمده بیرونی و درونی در استناد به متظاهر بودن ایرانیان نقش داشته است. در عوامل بیرونی نقش هجوم اقوام بیرونی از قبیل عرب، مغول و… در عدم امنیت ایرانیان و رفتار دوگانه نقش مهمی داشته است و نیز برساخت شرق شناسان و سفرنامه نویسان خارجی در نسبت دادن ایرانیان به پرتره هایی از قبیل مسئولیت ناپذیر، تنبل، دوچهره، عقب مانده و…اشاره کرد. در حوزه داخلی می توان به سابقه طولانی استبداد اشاره کرد.»
وی تأکید کرد« این سنخ از رفتارها کم و بیش در همه جوامع مشاهده می شود به طوری که جامعه شناس آمریکایی اروینگ گافمن تأکید می کند که انسان ها دارای موقعیت های پشت صحنه، جلوی صحنه و خارج از صحنه هستند. بنابراین بین جهان یک و جهان دو در جوامع پیشرفته مثل آمریکا ارتباط وجود دارد که در نظریه های آن ها نیز انعکاس یافته است. نقش بازی کردن استفاده از ماسک و نقاب در جلوی صحنه همواره به اشکال مختلف در جوامع متعدد مشاهده می شود.»
یعقوبی گفت: «در ایران نیز یک مساله اجتماعی است؛ زیرا در سطح عینی و ذهنی شواهد بر مساله مند بودن این واقعیت اجتماعی است. بخشی از آن در استعاره ها، تمثیلها و ادبیات ایرانی نیز انعکاس یافته است. تمثیل «دروغ مصلحت آمیز به ز راست فتنه انگیز است»، تعبیر زرتشت درخصوص اینکه خدا یا ما را از دروغ، دشمن و خشکسالی محافظت نما، حاکی از مسئله مند بودن این امر است. مساله اجتماعی مزبور امری زمانمند و مکانمند است و در مکان ها و زمان های مختلف متفاوت است.»
این استاد دانشگاه سپس در سطح میدانی به تحقیقات راجع به ارزش ها و نگرش های ایرانیان اشاره کرد و گفت: «در سطح میدانی نیز در طرح ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال ۱۳۷۴ بیشترین گزینه با ۳۴.۷ درصد مردم را متظاهر و دورو می داند و ۳۱.۳ درصد تاحدودی و ۳۲.۹ درصد کم و خیلی کم ارزیابی کرده اند. در سال ۱۳۸۱، در موج اول پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان درصد زیادی از پاسخگویان( ۶۴.۸ درصد از آنها) مردم را زیاد و بسیار زیاد متظاهر خطاب کرده اند و فقط ۲۰.۸ درصد تظاهر را کم و خیلی کم دانسته اند. در پیمایش سرمایة اجتماعی (۱۳۸۴ ) از زیاد بودن تظاهر کاسته شده است، اما همچنان گزینة زیاد درصد بیشتری دارد؛ ۵۰.۹ درصد از پاسخ گویان، یعنی بیش از نیمی از آنها معتقدند دورویی و تظاهر در جامعه رواج دارد.»
او افزود: «در سنجش سرمایة اجتماعی (۱۳۹۴) زیاد بودن تظاهر به بیشترین درصد می رسد؛ ۶۰.۲ درصد از پاسخ گویان جامعه را متظاهر بررسی کرده اند. ۵۴.۷ درصد از پاسخ گویان موج سوم پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان (۱۳۹۵)، ۴۴ درصد از پاسخ گویان پیمایش وضعیت اجتماعی (۱۳۹۶) و ۵۵.۶ درصد از پاسخ گویان از سنجش سرمایة اجتماعی (۱۳۹۷) معتقدند در جامعه به میزان زیادی تظاهر ودورویی رواج دارد. دربارة تظاهر و دورویی در پیمایش نگرش سیاسی ایرانیان (۱۳۸۴) ، ۷۵ درصد مردم مخالف وکاملا مخالف هستندکه ظاهر و باطن افراد جامعه یکی است: ۱۱.۷ درصد درباره این گزاره مردد و ۹ درصد موافق وکاملاً موافق بوده اند. در استان گیلان در مناطق شهری و روستایی ۳۱.۷ درصد در حد زیاد و خیلی زیاد معتقدند که تظاهر و دورویی وجود دارد. ۵۶.۹ درصد در مناطق شهری و ۴۴.۷ درصد در مناطق روستایی در سطح تاحدودی، ۱۱.۴ درصد در مناطق شهری و ۲۳.۶ درصد در مناطق روستایی در حد کم و خیلی کم ابراز کرده اند که در جامعه تظاهر و دورویی مشاهده می شود. بنابراین در مناطق شهری بیش از مناطق روستایی این مساله اجتماعی وجود دارد.»
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان درخصوص نحوه کسب شخصیت متظاهر در سیستم مدرسه گفت: «دوگانگی رفتاری را ما طی زندگی روزمره در در خانه، مدرسه و جامعه می آموزیم. این تعارض به نظر برگر و لاکمن ناشی از جامعه پذیری اولیه و ثانویه به ویژه در دو گروه خانه و مدرسه است. برای مثال نتایج یک تحقیق در استان گیلان نشان می دهد که بین خانه و مدرسه بر سر ارزش های اجتماعی وفاق لازم وجود ندارد و تعارض ارزشی بستگی به پایگاه طبقاتی و سطح دینداری دانش آموزان دارد. تعارض ارزشی خانه و مدرسه در دانش آموزان طبقات اقتصادی بالا نسبت به طبقات پایین در مدارس غیرانتفاعی کمتر و در مدارس دولتی بیشتر است برعکس تعارض ارزشی در دانشآموزان طبقات پایین جامعه در مدارس غیرانتفاعی بیشتر و در مدارس دولتی کمتر است. چون در مدارس غیرانتفاعی بیشتر گفتمان آموزشی حاکم است تا گفتمان پرورشی.»
او افزود: «همچنین تعارض ارزشی در دانش آموزان متدین در مدارس دولتی و شاهد کمتر است؛ زیرا ارزش های خانه و مدرسه در آن ها همسو با یکدیگرند، اما این تعارض در مدارس غیرانتفاعی بیشتر است. برعکس در دانش آموزان کمتر متدین با تعارض بیشتری در مدارس دولتی و شاهد به ویژه در مناطق شهری مواجه اند. براساس یافته های تحقیق، تعارض ارزشی در مدارس دخترانه بیش از مدارس پسرانه وجود دارد. براساس نتایج تحقیق هرقدر قواعد مدرسه سختگیری بیشتری داشته باشد مقاومت و مخالفخوانی های دانشآموزی در آن مدرسه بیشتر خواهد شد. از این رو در مدارس دولتی در مقایسه با مدارس غیر انتفاعی مقاومت دانش آموزی بیشتر است. بنابراین زیست دانش آموزی به مثابه ماکتی از جامعه ساخت مناسبات رفتاری دوگانه را در جامعه آشکار می کند.»
این عضو انجمن جامعه شناسی ایران با اشاره به این که «با وجود این باید احتیاط کرد زیرا بسیاری از رفتارهای ریز در جامعه ایرانی را نمیتوان تا سرحد رفتار متظاهرانه و دوچهرگی تقلیل داد» گفت: «در بررسی خلقیات ایرانیان با انتساب شخصیت متظاهر ممکن است ما را در دو دام یا مغلطه محیطی و مغلطه تقلیلگرایی بیندازد. در مغلطه محیطی ممکن است ما در سطح کلی و گروهی به سطح فردی پرتاب شویم و نتیجه بگیریم همان طورکه در سطح کلی یک جامعه متظاهر است در سطح فردی نیز افراد چنی هستند. در مغلطه تقلیل گرایی نیز فرهنگ یک مجموعه پیچیده از عناصر مختلفی است. آن وقت این عناصر متکثر و پیچیده گوناگون را در یک عنصر خاص کاهش و تقلیل دهیم دچار خطای تقلیلگرایی خواهیم شد.»
دکتر یعقوبی در ادامه گفت: «رفتار دوگانه و متظاهر ایرانیان را باید در بافت اجتماعی و تاریخی درک نمود و در ساختار سیاسی که قدرت متراکم است به شکل تقیه در آمده است که علی شریعتی از آن به استراتژی و تاکتیک تعبیر میکند. در قرن هشتم نیز حافظ مفهوم «رند» را که مفهومی منفی بود واسازی دریدایی کرد و معنای مثبت روایت نمود. انسان رند کسی است که ظاهر و باطن او یکی نیست و در متون عرفانی به کسی گفته میشود که در ظاهر ملامتی است، شرعیات و زهد را کنار می زند؛ اما در باطن خداپرست. بدینترتیب، این مفهوم دو بار معنایی دارد یکی مثبت است سویه ملامتی دارد و سویۀ دیگر منفی است که رند ظاهری مطابق عرف و شرع بازی می کند ولی در دل به اصطلاح لاقید و غیرمذهبی است و از آن دستاویزی برای منفعت شخصی استفاده می کند. بسیاری از رفتارهای ایرانیان ریشه در آیین فتوت، قلندری و لوطی گری دارد که در نگاه مستشرقان خالی بوده است و بسیاری از رفتار ایرانیان به شکل اغراق آمیز به تظاهر و دورویی تقلیل داده اند. همین تعبیر درخصوص انسان «وسط باز» نیز صادق است، گاهی وسط بازان مثبتند و به مثابه کنشگران مرزی در جهت پیوند اجتماعی عمل میکنند و در جامعه بلبشو یا آنومیک و در غیاب نهادهای مدنی حرف ها و دغدغههای مردم را به اصحاب قدرت منتقل و ترجمه می کنند. سویه منفی آن این است که وسطبازان بین خطوط حرکت می کنند و از رفتارهای دوگانه نه برای منفعت امر جمعی بلکه برای منفعت امر شخصی سود میبرند و مردم از آنان به افراد حقهباز، شارلاتان و دودوزهباز تعبیر میکنند.»
سخنران در انتها گفت: «یک واقعیتی در روانشناسی اجتماعی تحت عنوان «پیشگویی تأثیربخش» وجود دارد که چگونه نامگذاری در رفتارها تأثیر دارد. دراین باره، تقلیل اغراق آمیز همه رفتارهای متکثر ایرانیان به شخصیت متظاهرموجب میشود که ما به خودمان برچسب بزنیم و در عرصه سیاستگذاری فرهنگی، تصمیم گیران و تصمیم سازان سوق داده شوند بر این امر که ایرانی نظمپذیر نیست و «پیوست فرهنگی» طرح ها به تعلیق درآید و همچنین در سطح جامعه موجب فرسایش سرمایه اجتماعی، بی اعتمادی، فقدان صداقت و گفت وگو میشود.»