چرا برنامه هفتم نیاز به بازبینی دارد؟

دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد

آقای پزشکیان خود را به برنامه متعهد بداند، عنصر مثبتی است اما اگر قرار باشد این به معنای قفل شدن بر برنامه بی کفایت، بی کیفیت و ضدتوسعه برنامه هفتم باشد ، می تواند خطرناک باشد. حتما باید برنامه اصلاح و تکمیل برای برنامه هفتم را در دستور کار قرار دهند.

به گزارش نبأخبر،دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه اولین اقدام برای نجات ایران، ارائه گزارش شفاف از وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی، بین المللی و اکولوژیکی ایران است،

تاکید کرد: در دهه 90، حدود 700میلیارد دلار ارز و هزاران هزار میلیارد تومان پول ملی در این اقتصاد در این 10 سال تزریق شده و برایندش رشد صفر و سقوط 30درصدی در درآمد سرانه آحاد مردم ایران بوده است. نکته کلیدی این است که اگر از دهه 90، افق دید را 20 ساله کنیم، اوضاع به مراتب از آنچه که در دهه 90 مشاهده شد، بدتر می شود. اگر این روندها، ادامه داشته باشد، دهه جدید به مراتب فاجعه آمیزتر از دهه های 80 و 90 خواهد بود.

این اقتصاددان افزود: در همین سه سال هم علائم شدت گیری انحطاط، حکایت از اوضاع به مراتب بدتر از دهه های 80 و 90 داشته است. وقتی می گوییم تغییر ریل باید اتفاق بیفتد که باید دگرگونی بنیادی در ساختار نهادی انجام شود، به این معنا است که وقتی دوره 20 ساله منتهی به 99 را بررسی می کنید، رشد نقدینگی 10هزار 25 درصد بوده، در حالی که رشد تولید 36 درصد بوده و در کل این دوره، همچنان با روند کاهنده تشکیل سرمایه ثابت روبرو هستیم.

دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد که در نشست «دولت چهاردهم، و بایسته‌های توسعه فراگیر» به مناسبت رونمایی از کتاب «توسعه متزلزل» در این موسسه سخن می گفت، با یادآوری اینکه این دهمین جلسه برای آسیب شناسی مسائل کشور است که برای ارائه کمک فکری به دولت چهاردهم مطرح می شود، تصریح کرد: اگر دولتی، بدون ایدئولوژی، بدون آرمان و برنامه باشد، اگر بر سر خوانی از دریای حسن نیت هم نشسته باشد، محکوم به شکست خواهد بود.

در چارچوب مفهوم فراگیری، تلاش شد این نکته برجسته شود که در هر برنامه ای که دولت طراحی می کند، باید دائما به خودشان گوشزد کنند که نسبت تخصیص منابع جدیدی که اتفاق می افتد، با منافع فراگیر مردم چیست.

وی ادامه داد: در ماه های پایانی دولت آقای رئیسی، جلوه هایی از بحثهایی به نام مردم می شنیدیم که بسیار معنی دار بود و حکایت از این داشت که بخش اعظم گرفتاریهایی که ایران دچارش است به جعل تئوریک و فقر آگاهی های حکومتگران از ابتدایی ترین دانستنی ها درباره واقعیتهای موجود کشورمان ریشه می گیرد. راجع به حسن نیت افراد نمی خواهیم تردیدی داشته باشیم ، اما یک باره گفتند چون دغدغه رفاه مردم را داریم، خرید و فروش هواپیمای شخصی را آزاد کردیم.

یک تحولی در اولویت گذاری و فهم از اولویتهای این جامعه، گریبان این حکومت را گرفته و این مساله هم اصلا اختصاص به دولت رئیسی ندارد. در همین دولت آقای پزشکیان هم باید پرسید که اکنون چه وقت مطرح کردن ایده تغییر پایتخت بود، چه وقت مطرح کردن ایده شوک به قیمت بنزین و ایده آزادسازی واردات خودرو بود!؟ ایده آزادسازی خرید و فروش هواپیما، خیلی برخورنده تر است اما از نظر مضمون و ماهیت، اینها هیچ تفاوتی با هم ندارند.

اندیشه توسعه فراگیر می تواند راه نجاتی برای ایران باز کند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه چون درک بایسته ای از شرایط فعلی، وجود ندارد، کسانی که از این جهل و فساد گسترده نفع می برند، برای استمرار بخشیدن به این مناسبات از ظرفیتها و توانایی های غیرمتعارفی برخوردارند، ادامه داد: اندیشه توسعه فراگیر، می تواند بابی برای این باشد که حکومتگران گرامی در به کار بردن الفاظ و تعیین اولویتهایشان با شاقول فراگیری حرکت کنند.

در غیر این صورت آنها نقش یک حکومت به تسخیرغیرمولدها، رانتجوها و فاسدها درآمده را بازی خواهند کرد و عبارت به خاطر مردم و به نام مردم ، اسم رمز شکل دادن ها به تعرضها و تجاوزها به حقوق مردم خواهد شد.

سیستمی که رابطه اش با مردم مبتنی بر اعتماد نباشد، به تسخیر خارجی ها درخواهد آمد
مومنی با بیان اینکه با ردیابی آثار هر متفکر ممتازی که در سه دهه گذشته، بوده، می توان یک عنصر مشترک دید و آن این است که حکومتی که رابطه اش را با مردم مبتنی بر اعتماد، همکاری و صداقت نگذارد، به تسخیر خارجی ها و یا ایادی داخلی آنها درخواهد آمد، افزود: اینکه در 35 ساله گذشته، هر دولتی که بر سرکار می آید در جهت گیری های اصلی معطوف به شوک درمانی و آزادسازی افراطی واردات کالاهای لوکس و مصرفی، هیچ تغییری ایجاد نمی شود، برای یک متفکر توسعه، نشانه یک هشدار بزرگی است که سیستم در دام درونی شدن وابستگی می افتد.

یعنی به اعتبار منافع شوم و ضد توسعه ای مفت خوارگان سیستم جهتگیری هایی اتخاذ می کند که حتی اگر بیرونی ها هم اراده ای بر گسترش و تعمیق وابستگی های ذلت آور اقتصاد ایران به بیرون نداشته باشد، این سیاستها آن کار را استمرار می بخشد.

با وجود شعارهای متفاوت، دولتها همه بر شوک درمانی و واردات قفل شده اند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه هر کس در 35 سال گذشته در ایران روی کار آمده شعارهای متفاوتی را بیان کرده اما در حیطه اقتصادی، روی سیاستهای به شدت ضدمردمی قفل شده است، گفت: این سیاستها، به صورت فراگیر، شرافتمندترین افراد این جامعه را به نفع عده ای برخوردار غیرمولد تنبیه می کند. این مساله ای بسیار حیاتی است.

چرا برنامه هفتم نیاز به بازبینی دارد؟
مومنی گفت: از این زاویه، به دولت جدید، صمیمانه و خاضعانه می گویم برای حرکت به سمت بهبود وضعیت، هیچ عنصری به اندازه ارائه یک تصویری عالمانه و شرافتمندانه از واقعیتهای موجود و مهمترین روندهای واگرایی وجود ندارد.

بارها تاکید کردیم اینکه آقای پزشکیان خود را به برنامه متعهد بداند، عنصر مثبتی است اما اگر قرار باشد این به معنای قفل شدن بر برنامه بی کفایت، بی کیفیت و ضدتوسعه برنامه هفتم باشد ، می تواند خطرناک باشد. حتما باید برنامه اصلاح و تکمیل برای برنامه هفتم را در دستور کار قرار دهند.

به گفته رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ؛ یکی از مشکوک ترین و شوم ترین بدعتها در برنامه هفتم مصوب، طفره روی از ارائه یک گزارش درباره واقعیتهای موجود بوده است. از دریچه اقتصاد سیاسی می توان توضیح داد که چرا ماجرا از این قرار است.

مساله دیگری که درباره برنامه هفتم گوشزد کردیم که این یک سنت شوم، مشکوک و به غایت فاسد و منحرف کننده رابطه مردم با حکومت به سمت ابتذال و انحطاط است ، این بوده که این برنامه، در تاریخ برنامه ریزی ایران، تنها برنامه ای است که جدول منابع و مصارف ندارد. نه منابع و مصارف ارزی و نه ریالی!

مومنی با اشاره به بخشهایی از کتاب «پشت پرده ریاکاری» نوشته «دن آریلی» ، خاطرنشان کرد: این کتاب عبارتهای فوق العاده ای دارد. در یکی از بخشها که می خواهد به رابطه حکومت و مردم و ابعاد اهمیت آن و نقش سرنوشت ساز حکومتگران و طرز اندیشه و عمل آنها بر سرنوشت مردم و نظام ملی تاکید بگذارد، می گوید تجربه هایی که بزرگترین اقتصاددانهای رفتاری جمع آوری کردند، حکایت از این دارد که به طور کلی، یک درصد از کل مردم، همواره ریاکار و دزد هستند و یک درصد از مردم هم همیشه، تحت هر شرایطی، درستکار هستند.

اما بحث بر سر این است که رفتارهای آن 98درصد مردم، از شرایط تبعیت می کند، اینکه آنها را به سمت خلاقیت، شرافت و تولید می برد یا پاداشها را به فرصت طلبی، دزدی، طفره روی از کار و مسئولیت و فساد و از این قبیل معطوف می کند. می گوید حواستان باشد، یکی از یافته های بزرگ اقتصاددانان رفتاری این است که قفلها را کسی برای جلوگیری از ورود دزدها، نصب نمی کند. چون همه می دانند که تخصص اصلی دزدان، بازکردن قفلها است.

قفلها برای حفاظت از مردم نسبت به درستکار باقی ماندن گذاشته می شود تا وسوسه به خلافکاری نشوند. بنابراین حواستان باشد زمانی که مردم احساس کنند از سوی دستگاه های حاکم به آنها ظلم می شود، هر جا امکان داشته باشد، سعی می کنند با ریاکاری و دزدی، این حق ضایع شده را جبران کنند.

این استاد اقتصاد با بیان اینکه سطح گژرفتاری مردم در همه جامعه، به نوع تعامل حکومت با مردم برمی گردد، اظهارداشت: الناس، علی دین ملوکهم، اگر دیدید در جامعه دزدی گسترده است ، اینها آینه طرز رفتار حکومت با منابع عمومی است. اینجا است که می گوییم صدق ورزی، شفافیت و پیش بینی پذیر کردن امور حیاتی می شود. اگر مردم احساس ظلم کنند، به خودشان حق می دهند برخی هنجارهای اخلاقی و اجتماعی را نادیده بگیرند و شخصا به سمت احقاق حق بروند. چون نسبت به حکومت، احساس بی پناهی می کنند.

مومنی تاکید کرد: مرگ پرشمار شریف ترین انسانها در ایران در یک معدن، باید مورد واکاوی جدی قرار گیرد و نباید آن را کوچک درنظر گرفت. در چنین شرایطی، اینکه حکومتی با ولنگاری بگوید ما خرید و فروش هواپیمای شخصی را آزاد کردیم که مردم برای حمل و نقل در تنگنا نباشند، از ناسزای علنی رکیک به مردم برانگیزاننده تر و موهن تر است.

اولین اقدام برای نجات ایران، ارائه گزارش شفاف از وضعیت است
وی با تاکید بر اینکه اولین اقدام برای نجات ایران، ارائه گزارش شفاف از وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی، بین المللی و اکولوژیکی ایران است و گفت: طفره رفتن از این اقدام، باب فرصت طلبی و فساد و فراگیر سازی بی اعتمادی مردم را بازتر می کند. این مساله ای حیاتی است. علاوه بر آن، آن نشانه هایی که حکایت از اقتصاد غارتی و ظالمانه و بهره کشانه بودن مناسبات کنونی به زیان اکثریت مردم و به نفع یک اقلیت است، را حتی با چشمان غیرمسلح هم می توان دید.

این اقتصاددان با یادآوری اینکه دهه 1390 را، در گزارشهای رسمی، به صراحت «از دست رفته» نام می برند و می گویند حدود 700میلیارد دلار ارز و هزاران هزار میلیارد تومان پول ملی در این اقتصاد در این 10 سال تزریق شده و برایندش رشد صفر و سقوط 30درصدی در درآمد سرانه آحاد مردم ایران بوده است، افزود: برای اینکه تصویر دقیق تری از این مناسبات بهره کشانه و پوک کننده نظم اقتصادی و اجتماعی ما پدیدار کرده، می توانیم شاخص های دیگری هم مطرح کنیم.

گزارشهای رسمی می گوید در این دهه، اندازه نقدینگی هزار درصد رشد کرده، در حالی که رشد تولید صفر بوده است. جامعه ای که رشد تولیدش صفر و تقاضایش هزاردرصد بوده، در اسارت قدرتها قرار گرفته است.

زمان تعارف و مجامله نیست
مومنی اضافه کرد: در این دوره، با روند نزولی نرخ تشکیل سرمایه ثابت هم روبرو بودیم، وضعیت در سالهای پایانی این دهه آنچنان فاجعه آمیز شده که کل سرمایه‌گذاریها حتی قادر به جبران استهلاکهای آن دوره هم نیست، به این معنا است که رفتارهای فسادزای سیاستهای تورم زا و اشتغال زدا و برپا کننده مناسبات بهره کش ظالمانه و استثماری، این جامعه را از درون پوسانده است.

اصلا زمان تعارف و مجامله نیست. وقتی اوضاع تشکیل سرمایه ثابت به این صورت است، به معنای این است که ورودی های جدید به بازار کار، به موازات اینکه اندازه شان هر سال بیشتر می شود، سطح تحصیلاتشان هم بالاتر می رود، چشم انداز روشنی نخواهند داشت.

هشدار نسبت به احتمال بازی با قیمت ارز برای جبران کسری بودجه دولت
این استاد اقتصاد، با بیان اینکه بارها به دولت تاکید کردیم این مناسباتی که چنین وضعیتی ایجاد کرده را باید تغییر دهید، گفت: آقای پزشکیان و همکارانش باید بدانند، در این 35 سال گذشته، حکومتگران تنها بلد بودند تا افتضاح و فسادی پیش آمد، قیمت حامل های انرژی و ارز را افزایش دهند. انحطاط هم از درون این وضعیت بیرون آمده.

با ژست عدالت، اینها را برای ما به عنوان راه حل جا نزنید! خیلی متاسفم بگویم که علائم بسیار نگران کننده ای وجود دارد، که آنها در ظاهر به شکلی از بازی با قیمت بنزین صرف نظر می کنند و سراغ بازی با قیمت ارز می روند.

اگر روند فعلی ادامه داشته باشد، دهه جدید فاجعه آمیزتر از دهه های 80 و 90 خواهد بود
باید دگرگونی بنیادی در ساختار نهادی ایجاد شود
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد یادآورشد: نکته کلیدی این است که اگر از دهه 90، افق دید را 20 ساله کنیم، اوضاع به مراتب از آنچه که در دهه 90 مشاهده شد، بدتر می شود. اگر این روندها، ادامه داشته باشد، دهه جدید به مراتب فاجعه آمیزتر از دهه های 80 و 90 خواهد بود. در همین سه سال هم علائم شدت گیری انحطاط، حکایت از اوضاع به مراتب بدتر از دهه های 80 و 90 داشته است.

وقتی می گوییم تغییر ریل باید اتفاق بیفتد که باید دگرگونی بنیادی در ساختار نهادی انجام شود، به این معنا است که وقتی دوره 20 ساله منتهی به 99 را بررسی می کنید، رشد نقدینگی 10هزار 25 درصد بوده، در حالی که رشد تولید 36 درصد بوده و در کل این دوره، همچنان با روند کاهنده تشکیل سرمایه ثابت روبرو هستیم.

مومنی توضیح داد: نمی شود نرخ ارز و تورم با چنین شیب تندی حرکت کند، اما به دستمزد نیروی کار می رسد، از خطر تورم صحبت کنند! این خیلی ظالمانه است. در واقع مردم را توجیه می کند که پناهی برای ما وجود ندارد و خودمان باید برای خودمان فکری کنیم. برجسته ترین متفکران حقوق طبیعی می گویند، اگر وضعیت فقر از حدودی گذشت، تعرض به حقوق مالکیت، تبدیل به قاعده پذیرفته می شود. چون به حقوق اولیه انسانی اکثریت جمعیت، دائما تعرض می شود.

وی با بیان اینکه در شرایطی که گزارشهای رسمی می گوید بیش از 30درصد کل جمعیت، زیر خط فقر است و بیش از 40درصد کل جمعیت هم در آستانه فروافتادن به زیرخطر فقر هستند، در چنین شرایطی به خاطر مردم خرید و فروش هواپیمای شخصی را آزاد می کنید یا بر زخم مردم نمک می زنید!؟ گفت: رشد 10هزار 25درصدی نقدینگی، دربرابر رشد 36درصدی تولید، مساله بسیار تکان دهنده ای است که البته راجع به کیفیت این تولید هم حرفی نمی زنیم!

خام فروشی مضاعف از دوره بعد از جنگ، به صورت فزاینده رشد داشته
مومنی با بیان اینکه خام فروشی مضاعف از دوره بعد از جنگ، به صورت فزاینده رشد نشان داده و نشانه روندهای بهره کشی و استثمار کل موجودیت سرزمین ایران و مردمانش است، گفت: با این شیوه، ما به موازات فقیر کردن مردم، دارایی های آنها را هم از بین می بریم.

گزارش رسمی که در آستانه برنامه ششم منتشر شده، می گوید روندهای خام فروشی، شبه خام فروشی و حرکت به سمت خام فروشی مضاعف، از دهه 80 به بعد، ابعادی غیرعادی پیدا کرده و وقتی می گوییم باید تغییر ریل انجام شود، ابعاد این تغییر ریل را که جامعه ما واقعا به آن نیاز دارد. این گونه نشود که خدای ناکرده، عزیزان به سمت رویه های فرصت طلبانه و فریبکارانه تمایل بیشتری نشان دهند.

این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه در دوره 1380 تا سالهای میانی دهه 1390، حجم صادرات محصولات پتروشیمیایی در ایران 10 برابر شده که بخش اعظم آن، گونه دیگری از خام فروشی است، در همین دوره حجم صادرات محصولات آهن و فولاد خام، 17 برابر شده است، تاکید کرد: این تغییر شکل فریبکارانه و تشدید کننده انحطاط در خام فروشی است و قله این مساله این است که در همین دوره، حجم صادرات سنگ آهن، 39 برابر شده است.

مطالعات پرشماری وجود دارد که می گوید عایدی ارزی حاصل از صدور محصولات پتروشیمیایی و فولادی، از هزینه های ارزی برای تولیدشان بسیار کمتر است. خام فروشی مضاعف یعنی این! ما اکنون در چنین مناسبات بهره کشانه و ظالمانه ای گرفتار شدیم. می توانیم بپذیریم که سرآغازش به دلیل بی تدبیری، فقدان اهلیت حرفه ای و نداشتن تجربه کافی بوده است اما دیگر بعد از 35 سال استمرار مناسبات رو به انحطاط ، چه باید بگوییم؟

فشار بر جامعه دانشگاهی در دو دهه گذشته، در تاریخ معاصر کم سابقه بوده است
مومنی ادامه داد: کانون اصلی نیاز ایران در شرایط کنونی، به مشارکت، بازگرداندن اعتماد و حس تعلق به کشور در میان دانایان است. وقتی هزینه فرصت ابراز آزادانه نظرات کارشناسی بالا رفته، به موازات آن، فریبکاری و دروغگویی ، سکه رایج تر شده و بنابراین ، مساله بسیار حیاتی است که در این تغییر ریل، به دانایان توجه بیشتری شود. بسیار متاسفم بگویم که جامعه دانشگاهی ما در دو دهه گذشته، آماج فشارهایی هستند که در کمتر دوره ای در تاریخ معاصر ایران مشاهده شده است.

این مساله ای بسیار حیاتی است که امیدوارم هم از طریق شفاف سازی فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع و بازگرداندن اعتماد دانایان و اهل علم به حکومت و تقویت حس تعلق به کشور در میان آنها، این باب باز شود تا ما در مقابل انبوه آدرسهای غلط و فریبکارانه که علیه منافع ملی و به نفع اقلیت غیرمولد است، بتوانیم موثرتر کار کنیم.

از بزرگترین فریبها در 35 ساله گذشته، جا انداختن شوک درمانی به عنوان راه حل بوده است
وی سقوط بی سابقه بنیه تولید ملی، در شرایطی که مناسبات بهره کشانه و استثماری در ایران پدیدار بوده را محور تعیین کننده دیگری برشمرد و گفت: بزرگترین فریبها در طی 35 ساله گذشته، این بوده که شوک درمانی را به عنوان راه حل، در ذهن سیاستگذاران و مسئولان با حسن نیت اما فاقد اهلیت حرفه ای، جا زدند.

در تاریخ علم اقتصاد، گفته می شود سیاستهای تورم زا که ارزش پول ملی را که ثمره کار آحاد جامعه است، متنزل می کند، نابخردانه ترین، پرفسادترین و مهلک ترین کاری است که در تاریخ تمدن بشر مشاهده شده.

در این کشور، اسم این کار را اصلاح نرخ ارز می گذارند. یعنی بزرگترین افساد، تحت عنوان اصلاح جاافتاده است! حتی عده ای دیگر هم گفتند این کار غیر از اینکه اصلاح می کند، نرخ ارز را رقابتی هم می کند!

تصور بالابردن توان رقابت با ترویج واردات، بسیار قبیح است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، اضافه کرد: یک مسئولی می گوید ، من از ترویج واردات می خواهم توان رقابت اقتصاد ملی را بالا ببرم، این اظهارات خیلی قبیح است. نمی توان بیان این اظهارات را تنها از سر جهل دانست.

از 250 سال پیش می گویند اگر می خواهید توان رقابت را بالا ببرید، باید امنیت حقوق مالکیت را بالا ببرید، ثبات اقتصاد کلان ایجاد کنید، عدالت اجتماعی برقرار کنید و مشارکت مردم را در مسیرهای مولد تشویق کنید و از درون آنها توان رقابت اقتصاد ملی ایجاد شود.

در قالب مزدور، برای کالاهای خارجی بازار ایجاد می کنید و بعد می گویید تولیدکنندگان ما این محصولات جدید را ببینند و توان رقابتشان بالا برود!؟ مگر با سیاستهای آزادسازی وارداتتان، دیگر رمقی برای تولیدکنندگان گذاشتید!؟ مگر با گسترش مفت خوارگی های گوناگون، انگیزه ای برای سرمایه گذاری تولیدی گذاشتید!؟

مومنی با اشاره به نتایج یک بررسی 50 ساله روندهای کلیدی اقتصاد کشورها در بانک جهانی تا سال 1393، گفت: در ایران اندازه تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در ماشین آلات تولیدی در این دوره پنجاه ساله، 10 برابر شده و در همین دوره، در چین 641 برابر شده است. روندهای استثماری، شیره جان این جامعه را می کشد و دیگر چیزی برای سرمایه گذاری مولد باقی نمی گذارد.

وی اضافه کرد: ما دوره 50 ساله برای چین تا سال 2020 را بررسی کردیم. در این دوره، اندازه تشکیل سرمایه ناخالص ماشین آلات در چین، حدود 940 برابر شده است. اما در ایران، 10 برابر شده است. با جلوگیری از نهادهای استثماری و بهره کش و قراردادن منابع انباشته شده در چین و کره جنوبی در کانال تولید، آنها توانایی خلق ثروتشان را بالا بردند.

در گزارشهای بانک جهانی، نشان می دهد به قیمتهای ثابت سال 2010، چین در یک دوره زمانی 33ساله، چهار بار تولید سرانه اش را دوبرابر کرده است. این خلق ثروت است. اینگونه می شود که در عرض 30 سال، حدود 600میلیون فقیر را از زیر خط فقر بیرون آوردند.

کره جنوبی، در یک دوره 45 ساله، 7 بار تولید سرانه اش را دوبرابر کرد
ایران در 45 سال گذشته، حتی یک بار هم نتوانسته
این اقتصاددان با بیان اینکه کره جنوبی، در یک دوره 45 ساله، 7 بار تولید سرانه اش را دوبرابر کرده است، اما ایران در 45 سال گذشته، حتی یک بار هم نتوانسته است تولید سرانه اش را دوبرابر کند، افزود: وقتی آنگونه نهادسازی می کنید و ساختار را انگیزشی تعریف می کنید ، کارنامه ها اینگونه متفاوت می شود.

اکنون ایران، بیش از هر چیز، به یک قدرت تشخیص سطح بالا نیاز دارد
وی با بیان اینکه به کسانی نیاز داریم که از میان دیدگاه های کارشناسی متفاوت رقیب یکدیگر، قدرت تشخیصی داشته باشد که مناسب ترین و راهگشاترین را انتخاب کند، ادامه داد: قدرت تشخیص برای شناخت بایسته های شرایط کنونی ایران، به شناختهای بسیار عمیق فرارشته ای، آن هم در سطح توسعه نیاز دارد. اکنون ایران، بیش از هر چیز، به یک قدرت تشخیص سطح بالا نیاز دارد که به قاعده ذخیره دانایی اندیشه توسعه، می گوید کانون توجه را باید بر بنیه تولید فناورانه بگذارید.

گزارشهای رسمی بانک جهانی می گوید در تمام دنیا، توان رقابت و مقاومت اقتصاد ملی، با شاخص رابطه مبادله تعیین می شود. اما این گزارش می گوید در دوره زمانی 2000 تا 2021، این شاخص در ایران با سه سقوط بزرگ روبرو شده است. رابطه مبادله در پایان دهه 1390، به حدود یک سوم رابطه مبادله در سال 1367، که بدترین سال عملکرد اقتصادی در 10 سال اول انقلاب بوده، سقوط کرده است.

مومنی یادآورشد: در حالی که بی سابقه ترین فشارها به فقرای ایران، به ویژه از ناحیه قیمت مواد غذایی و هزینه اجاره مسکن به فقرا در سال 1401 تحمیل شده، گزارشی در وزارت کار منتشر می کنند و می گویند اندازه جمعیت فقیر ایران در 1401، نسبت به 1400کاهش پیدا کرده است و بعد هم اطلاعات آن را طبقه بندی می کنند. این پنهان کاری شعبه ای از فساد، جنایت و ظلم در حق ملت است.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید