آیا پیروزی ماکرون مانع فروپاشی اتحادیه اروپا می‌شود؟

به تحلیل کارشناسان سیاسی

پیروزی ماکرون به معنی ارسال این سیگنال است که اروپا بدترین شرایط خود را پشت سر می گذارد – در حالی که بریتانیا هنوز به انتهای راه خود نرسیده است.

به گزارش نباءخبر، در شرایطی که نظرسنجی‌ها تا پیش از برگزاری مرحله دوم انتخابات ریاست‌جمهوری در فرانسه از پیروزی امانوئل ماکرون با برتری ده درصدی نسبت به رقیب راست افراطی‌اش حکایت داشت، با این حال تا هنگام اعلام نتایج اولیه، بسیاری در فرانسه و فراتر از آن در اروپا نسبت به شکست ماکرون اظهار نگرانی کرده بودند. علی‌رغم آن‌که ماکرون توانست حتی فراتر از انتظارها با فاصله هجده درصدی پیروز انتخاب شود، با این وجود تمایل گسترده در این کشور و دیگر کشورهای اروپایی مسبت به گرایشات سیاسی افراطی باعث تردیدهایی درباره وضعیت اتحادیه اروپا در آینده شده است. اکوایران در این باره نوشت: ویل هاتون، تحلیل‌گر روزنامه گاردین، با انتشار یادداشتی با عنوان «یک فرانسه پراکنده و آلمان نامطمئن از هویت خویش آینده اروپا را تهدید می‌کند» ضمن بازخوانی انتخابات اخیر، نحوه گره خوردن سرنوشت اروپا با نتایج حاصل از این انتخابات را بررسی کرده است.

انسجام در حال متلاشی شدن
این که هواداران اروپا در سراسر قاره سخت آشفته و نگران از این بودند که آیا امانوئل مکرون در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه پیروز خواهد شد یا خیر، قابل کتمان نبود. رقیب او، مارین لوپن، آشکارا اعلام آمادگی کرد تا اتحادیه اروپا را نادیده بگیرد تا دیدگاه خود را درباره یک فرانسه خودکامه و ملی‌گرای تازه متولد شده -و حتی آماده شراکت استراتژیک با روسیه- ترویج کند.

در این صورت توان اتحادیه اروپا برای پیشبرد اهداف داخلی و خارجی، با توجه به چالش‌های متعدد پیش روی این قاره، به ویژه جنگ در اوکراین، از بین رفته و در پی آن هم انسجام غرب هم متلاشی می‌شد.

خیز پوپولیست‌های دست راستی فرانسه برای آینده
همانطور که پیش‌بینی می‌شد، ماکرون موفق به تکرار پیروزی خود شد. اما بدبینان انگلیسی نگرانند که اتحادیه اروپا برای مدت طولانی از خطرات مشابه مصون بماند. چه در مورد تورم و بحران هزینه‌های زندگی صحبت کنیم و چه از صرف‌نظر کردن اروپا از انرژی روسیه، موضع مشترک علیه ولادیمیر پوتین و یا حفظ ارزش‌های اروپایی در برابر حملات پوپولیست‌های دست راستی، اتحادیه اروپا با برخی از بزرگ‌ترین چالش‌ها از زمان جنگ جهانی دوم روبرو است –اتحادیه‌ای که از ساختارهایی بهره می‌برد که به ندرت برای هدف تعیین شده مناسب هستند.

بر اساس قانون اساسی فرانسه، ماکرون اجازه ریاست‌جمهوری دوره سوم را ندارد در نتیجه از حضور مجدد در سال 2027 منع شده است. با فروپاشی احزاب چپ و راست سنتی «جمهوری‌خواه»، لوپن یا جانشینش با حریفی مواجه می‌شود که احتمالا نسبت به ماکرون تهور کم‌تری داشته و ممکن است از شانس بیش‌تری برای پیروزی برخوردار باشد. آینده سیاست در فرانسه به این بستگی دارد که آیا بهبود عملکرد اقتصادی فرانسه به اندازه کافی قابل لمس خواهد بود یا خیر -و این‌که آیا اتحادیه اروپا به طور آشکار منبعی از قدرت است یا خیر.

تورم بی سابقه در آلمان و گرایش به ضدیت با اتحادیه اروپا
به همین سبب، ماکرون مجددا تازه نفس، به حمایت بی‌دریغ آلمانی نیاز دارد که با وجود تمام اعتقادات عمیقاً هوادار اروپایش، در محاصره چالش‌های خودش گیر افتاده است. بیلد سایتونگ، پرفروش‌ترین روزنامه راست‌گرای آلمان، با رسیدن تورم منطقه یورو به نرخ 7.5 درصد، کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا را «مادام تورم » می‌خواند و اوتمار ایسینگ 86 ساله بانک مرکزی را متهم کرده که در دنیایی فانتزی زندگی می‌کند.

بیش از 70 سال است که تورم در آلمان در این سطح بالا قرار نداشته است. این ابر تورم دهه 1920 بود که درها را به روی ظهور هیتلر گشود. سایر اروپایی‌ها ممکن است موفقیت سرمایه‌داری لیبرال و دموکراسی در آلمان پس از جنگ را تحسین کنند، اما خود آلمانی‌ها نگران هستند که این دستاوردها ناپایدار بوده و شیاطین قدیمی به راحتی تحریک شوند –و به طرز متناقضی این تحریک توسط اتحادیه اروپایی انجام می‌شود که آلمانی‌ها آن را گرامی می‌دارند.

لحظه همیلتونی
در ماه می گذشته، اولاف شولز، وزیر دارایی وقت و صدراعظم فعلی آلمان، از طرح بلندپروازانه اتحادیه اروپا برای بهبودی کووید به عنوان «لحظه همیلتونی» اروپا استقبال کرد. کشورهای عضو اتحادیه اروپا صدور اوراق قرضه اتحادیه را در مقیاسی بی‌سابقه برای تامین مالی سرمایه‌گذاری در فناوری‌های سبز و دیجیتال، همراه با اقدامات انعطاف‌پذیری اجتماعی برای مدیریت بهتر بیماری‌های همه‌گیر آینده تضمین می‌کنند –درست همان‌طور که اولین وزیر خزانه‌داری ایالات متحده، الکساندر همیلتون، پیشگام ضمانت دولت فدرال در قبال بدهی‌های دولتی بود تا ایالات متحده تازه تاسیس را تقویت کند. ماکرون که سخت برای این صندوق جنگیده بود هم به همان اندازه خوشحال بود. اتحادیه اروپا توانایی خود را نشان داده بود. اگر او موفق شود، مطمئنا دستور کار خود را وسعت خواهد داد.

لرزه در آلمان
اما جنگ اوکراین و تورم کمرشکن، آلمان را به لرزه در آورده است. پذیرش اوراق قرضه اتحادیه اروپا کمتر هوشمندانه به نظر می رسد زیرا انتقاد آلمان از بانک مرکزی اروپا به دلیل غرق کردن سیستم مالی اتحادیه اروپا با پول نقد ارزان افزایش می یابد -و اکنون این کشور باید هزینه کنار گذاشتن نفت و گاز روسیه را بپردازد. این کشور با ممنوعیت فوری واردات نفت و گاز روسیه بر اساس تصمیم اتحادیه اروپا مخالف است. رابرت هابک، وزیر اقتصاد، هشدار داده که بیکاری گسترده ناشی از این تصمیم فقر مردمی را ایجاد می‌کند که نمی‌توانند خانه‌های خود را گرم کنند و سوخت‌شان تمام شده است.

اما حتی ممنوعیت مرحله‌ای که اتحادیه اروپا به زودی اعلام خواهد کرد، خطر رکود اقتصادی آلمان و فشار بر استانداردهای زندگی را در پی دارد. آلمان باید به طور هم‌زمان تامین انرژی و گسترش توان دفاعی خود را پیش ببرد. اشتهای این کشور برای اقدامات «همیلتونی» بیشتر در سراسر اتحادیه اروپا که ماکرون و بقیه اروپا به شدت به آن نیاز دارند، محدود خواهد شد. چشم‌انداز سخنان پوچ و بی‌مایه و افزایش مستمر پوپولیسم دست راستی در قاره اروپا بسیار واقعی و در دسترس به نظر می‌رسد.

خطاهای روایت بریتانیایی
روایت بریتانیایی از اروپا همیشه بر اشتباهات تأکید داشته -و به ندرت چشمش را رو به مزایای آن می‌گشاید. چالش‌های عمیقی در فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا وجود دارد. اما در مقایسه با تجدید حیات ترامپیسم احمقانه آمریکایی و فروپاشی ناشی از برگزیت در بریتانیا که به همراه خود این کشورها را با بحران سرمایه‌گذاری، رکود تورمی بومی و بن‌بست قانون اساسی مواجه کرده، چالش‌های کشورهای اروپایی نسبتاً مهارشده و رام به نظر می‌رسند.

آن‌چه در مورد اتحادیه اروپا قابل توجه است این است که بر خلاف ایالات متحده و بریتانیا، این نهاد هم‌چنان در حال کار کردن است. طبقات سیاسی اصلی فرانسه و آلمان، همراه با آن‌هایی که در اسپانیا، ایتالیا، هلند و فراتر از آن هستند، می‌دانند که اتحادیه اروپا یک سنگر حیاتی است و پای آن ایستاده‌اند.

بحران بزرگ‌تر در راه
پس از شروعی متزلزل، اتحادیه اروپا-به عنوان یک سازمان سیاسی جمعی- به خوبی و از بسیاری جهات بهتر از بریتانیا کووید را کنترل کرد. مرگ‌ومیر کم‌تر؛ برنامه‌های کارآمدتر واکسیناسیون؛ حمایت بهتر از کشورهای کم‌تر توسعه‌یافته و آسیب دیده. طرح احیای اتحادیه اروپا یک لحظه هامیلتونی بود و در سراسر اروپا محرکی برای برخی از بهترین تفکرات از طریق سیاست‌های سرمایه‌گذاری در دهه‌های اخیر است.

بانک مرکزی اروپا ممکن است فشارهای تورمی را اشتباه ارزیابی کرده باشد، اما فدرال رزرو ایالات متحده و بانک انگلستان نیز همین کار را کردند. این فشارها احتمالاً در اروپا به کمک قدرت یورو با وضعیت ارز ذخیره‌اش کاهش می‌یابد، در حالی که فشارهای تورمی بریتانیا طولانی‌تر باقی می‌ماند زیرا کاهش اخیر پوند با تضعیف اقتصاد اروپا تسریع می‌یابد. فروپاشی تجارت بریتانیا ارزش بازار واحد اتحادیه اروپا را نشان داده است، در حالی که اقدامات قوی اتحادیه اروپا برای تحت فشار قرار دادن فیس‌بوک و گوگل برای تنظیم مقررات سخت‌تر بر روی پلتفرم‌هایشان توسط دولت‌های واحد غیرممکن است. علاوه بر این، دستاوردهای احتمالی روسیه در جنوب و شرق اوکراین بر ضرورت اتحاد اتحادیه اروپا تاکید می کند.

رهبران اروپا همه این‌ها را می‌دانند. بحران بزرگ‌تر در اتحادیه اروپا نیست، چرا که با اراده سیاسی مشکلات خود را پشت سر خواهد گذاشت. شکست فاحش شایسته برگزیت و روند بسیار کند برکناری نخست‌وزیری است که مجلس عوام را فریب می‌دهد و آینده یکپارچگی دموکراسی بریتانیا به آن بستگی دارد. پیروزی ماکرون به معنی ارسال این سیگنال است که اروپا بدترین شرایط خود را پشت سر می گذارد – در حالی که بریتانیا هنوز به انتهای راه خود نرسیده است.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید