ترامپ و معمای خاورمیانه/ از تغییر توازن قدرت تا انزوای اسرائیل در جهان

به نقل از منابع کارشناسی

در شرایط فعلی ترامپ با یک معما رو به رو است و آن هم این است که چگونه از غلتیدن منطقه غرب آسیا به جنگ های بزرگ جلوگیری کند و از اسرائیل نیز حمایت کند اما مانع از توسعه نفوذ چین و جریان‌های رقیب آمریکا در منطقه غرب آسیا نیز بشود؟ ترامپ و تیمش به خوبی می‌دانند که اکنون چین و روسیه در دستورکار تحریم‌های احتمالی آن‌ها علیه ایران بازی چندانی نمی‌کنند و حتی تهران را در تقابلاتش با واشنگتن و تل‌آویو قوی‌تر از قبل حمایت می‌کنند.

به گزارش نبأخبر،تحولات خاورمیانه در سال‌های اخیر، به‌ویژه پس از جنگ اوکراین و افزایش نفوذ چین و روسیه در عرصه بین‌المللی، نشان‌دهنده تغییراتی بنیادین در توازن قدرت جهانی است. ترامپ با رویکردهای شبیه به دولت سابقش نمی‌تواند سکان ریاست جمهوری آمریکا در دوره جدید را به دست بگیرد. موضوعی که به ویژه در رابطه با سیاست آمریکا در قبال ایران و حتی رژیم اشغالگر قدس به عینه قابل مشاهده است.
چالش‌های ترامپ در برابر توازن جدید قدرت جهانی
همزمان با نزدیک شدن به زمان حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید و آغاز به کار دولت او، این نکته کاملا روشن است که سیاست وی در قبال منطقه خاورمیانه با تغییرات قابل توجهی رو به رو خواهد شد. اکنون توازن قدرت در خاورمیانه به هم خورده و تغییر کرده و البته که در اولویت های منطقه‌ای و جهانی واشنگتن نیز شاهد تغییرات قابل توجهی هستیم. این بدان معناست که سیاست خاورمیانه‌ای دولت جدید ترامپ باید خود را با واقعیت‌های تازه‌ای هماهنگ کند و نمی‌تواند به سادگی، رویه‌های پیشین‌اش در قبال منطقه مذکور را تکرار کند.
اسرائیل و معمای اتحاد غربی در خاورمیانه
در سطح ژئواستراتژیک، در دوره زمانی که ترامپ خارج از قدرت بوده، نوعی جنگ سرد دوم میان روسیه و غرب با شروع جنگ اوکراین، آغاز شده است. در پس زمینه تشدید رقابت‌ها با چین، دو جنگ منطقه‌ای در اوکراین و خاورمیانه، و افزایش درگیری‌ها میان قدرت‌های تحول‌خواه و قدرت‌های حافظ وضع موجود در جهان، آمریکا اکنون از نظر دیپلماتیک و نظامی به شدت تحت فشار است. این کشور منابع خود را به سمت سه حوزه گسیل کرده است: «شرق آسیا، اروپا، و خاورمیانه». در این میان، همان طور که ترامپ در بحبوحه رقابت‌های انتخاباتی در کشورش هشدار داده، کاملا محتمل است که واشنگتن به سمت جنگ جهانی سوم نیز حرکت کند و در قالب آن درگیر شود. از این چشم انداز، عملیات هفتم اکتبر و تحولات پس از آن در قالب جنگ‌های یک ساله اخیر در سطح منطقه غرب آسیا، همه و همه نه تنها تضعیف قدرت بازدارندگی اسرائیل را هدف قرار داده‌اند بلکه موقعیت هژمونیک آمریکا در عرصه بین المللی را هم تا حد زیادی تضعیف کرده اند.
جنگ غزه و افزایش انزوای اسرائیل در محیط بین‌المللی تا حد زیادی اختلافات و تفاوت‌ها میان آمریکا و اروپا با محوریت سیاست خاورمیانه‌ای
آن ها را هم افشا کرده است. برخی کشورهای اروپایی معتقدند که اسرائیل در نهایت اتحاد غربی را به نقطه فروپاشی می‌رساند.
بازگشت مسئله فلسطین به مرکز مباحثات منطقه‌ای
پیش از آغاز جنگ غزه، مسئله فلسطین در حال رانده‌شدن به حاشیه بحث‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بود با این حال، بار دیگر بیش از یک سال است که به مرکز مناظرات و مباحثات برگشته است. اکنون می‌بینیم که حتی عربستان به عنوان کشوری که قبل از عملیات هفتم اکتبر در آستانه عادی‌سازی روابط با اسرائیل بود، هر گونه تحول مثبت در این حوزه را منوط به استقرار یک دولت مستقل فلسطینی کرده است.
ترامپ، جنگ‌های منطقه‌ای و مسیر پیش‌رو
در شرایط فعلی ترامپ با یک معما رو به رو است و آن هم این است که چگونه از غلتیدن منطقه غرب آسیا به جنگ های بزرگ جلوگیری کند و از اسرائیل نیز حمایت کند اما مانع از توسعه نفوذ چین و جریان‌های رقیب آمریکا در منطقه غرب آسیا نیز بشود؟ ترامپ و تیمش به خوبی می‌دانند که اکنون چین و روسیه در دستورکار تحریم‌های احتمالی آن‌ها علیه ایران بازی چندانی نمی‌کنند و حتی تهران را در تقابلاتش با واشنگتن و تل‌آویو قوی‌تر از قبل حمایت می‌کنند. حال در این وضعیت اگر اسرائیل بخواهد به ترامپ فشار بیاورد که تنش‌ها علیه ایران را افزایش دهد، این به هیچ عنوان در راستای منافع واشنگتن نخواهد بود. اساسا به همین دلایل است که برخی می گویند شاید برخلاف انتظارات رایج، اساسا دولت ترامپ اسرائیل را وادار کند تا مسائلی نظیر تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی را بپذیرد. اساسا در همین فضا است که برخلاف برخی تحلیل ها امکان دارد که ترامپ در نقطه مقابل دستورکارِ “اول اسرائیل” قرار بگیرد و بر چهارچوب سیاستی “اول آمریکا” تاکید داشته باشد.»


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید