متاسفانه کسی به فکر تغییر مناسباتی نیست که موجب شده تا جهشهای بزرگی در زمینه مسکن و زمین رخ بدهد. جهشهایی که کمر مردم را با ضریب بالای ۷۵ درصد شکسته است. متاسفانه حرکت کشور، پشت به هدف و به شکل خطرناک انجام میشود، مثل همین بازی را در مورد خودرو میتوان مشاهده کرد. بازی تبلیغاتی راه انداختند و در بازاری که ۳۲ میلیون خودرو وجود دارد یگ دفعه عدهای وارد شده و پیشنهاد وارد کردن ۲۰۰ هزار خودرو رامطرح کردند. این عرضهمحوری مبتذل همواره واردات محور، رانتمحور و فسادزا است.
به گزارش نبأخبر،فرشاد مومنی در نشست «نسبت دانایی با توسعه» که توسط موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد برگزار شده بود و در جریان برگزاری آن ، کتاب «درآمدی بر سرمشق توسعه اقتصاد و جامعه دانش در ایران» به قلم کمال اطهاری رونمایی شد، غفلتهای صورت گرفته نسبت به عصر دانایی را زیانبار خواند و لازمه ورود به عصر دانایی را مستلزم تغییرات گسترده در کل حیات جمعی دانست و از سکوت در برابر بزرگترین صنعتیزدایی ایران و عرضهمحوری مبتذل واردات محور، رانتمحور و فسادزا انتقاد کرد. متن سخنرانی مومنی در ذیل آمده که خواهید خواند:
افزایش هزینه به حاشیه رانده شدن
فرشاد مومنی، رئیس موسسه دین و اقتصاد در ابتدای نشست ضمن قدردانی از کمال اطهاری به دلیل نوشتن کتاب « درآمدی بر سرمشق توسعه اقتصاد و جامعه دانش در ایران» گفت: در ادبیات علمی و دینی ،نسبت به درک اقتضائات زمانه برای جلوگیری از به حاشیه رانده شدن تاکید شده است. هزینه به حاشیه رانده شدن با گذشت زمان از ربع پایانی قرن هجدهم تا به امروز ، افزایش یافته است. یکی از ویژگی های ابتذال در بازارگرایی که در ایران مطرح میشود، این است که به جای اینکه روی کیفیت و عمق اندیشه تمرکز شود، توجهات به وجوه ظاهرسازانه میان تهی و توخالی جلب میشود. طبیعی است که هر کسی که در ایران با هر نگاهی دل نگران تمامیت ارضی کشور و اوضاع و احوال زندگی مردم و آینده این سرزمین هست، احساس نگرانی میکند. در چنین شرایطی به صورت طبیعی تحلیل درست مسائل میتواند به ما کمک کند.
وی در ادامه افزود: کلید بحث این است که باید بتوان نسبت خود را با این تعاریف به صورت دقیق تعریف کرد. در ادبیات توسعه گام اول را ژرفکاوی در مفاهیم میدانند. هنگام بحث در مورد دانش بنیان شدن ، باید به این نکته دقت کرد که در هر جامعهای که رهبران فکری میفهمند که چه میگویند و چه چیزی باید دنبال شود، اول روی مفاهیم تمرکز میکنند.
از توهم جهانشمول پنداری تا انزواجویی
فرشاد مومنی تصریح کرد: در یک کار تحقیقی با دوستان به کتابی برخوردم که سال ۱۹۸۶ نوشته شده بود. در آن کتاب دوره زمانی 1950 تا 1986 را بررسی و مضمون انقلاب دانایی با ۷۵ عنوان متفاوت را صورتبندی مفهومی کرده بود. آقای اطهاری در سخنان خود، صورتبندی تمایزات قارهای را تشریح کرد و شما در صورت مطالعه بیشتر با صورتبندی تمایزات ملی مواجه میشوید.حتی در اسکاندیناوی هم این موضوع از کشوری به کشور دیگر متفاوت آست. این تصور که دیکران برای ما فکر میکنند و ما فقط بهرهمند میشویم، اصلا درست نیست. این هنر ماست که باید به صورت هوشمندانه و خلاق و ابتکاری از آن ذخیره دانایی بهره بگیریم و با دقت بسیار، نسبت آن را با نیازهای فعلی توسعه در کشور مشخص کنیم .
نویسنده کتاب « اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری» تصریح کرد: این مفاهیم متفاوت ۷۵ گانه در دوره ۳۶ ساله تصادفی نیست، این نکات برای فیلسوفان علم مساله محور است. اسمگذاریها متناسب با نیازهای آنها صورت گرفته است. در صورت ورود در سطح ملی، حتی بین مناطق مختلف یک کشور خاص هم این تمایزها مشاهده میشود. پیچیدگی ماجرا به این صورت است که شما نباید در دامهای افراط و تفریط بیافتید، یعنی نه به سراغ توهم جهانشمول پنداری بروید و نه به دام انزواجویی بیافتید. در واقع سختی کار اینجا است.
بیچارگی افزودن انتظارات ایدئولوژیک به تئوری!
نویسنده کتاب « اقتصاد سیاسی توسعه در ایران امروز » گفت :اهل نظر و اهل علم باید حواسشان باشد که مثل توسعه و عدالت و آزادی، در مورد دانشبنیان بودن، یک اشتراک لفظی وجود دارد. باید آنقدر صلاحیت و قابلیت داشت تا بتوان مفاهیم را در قالبی که متناسب با اقتضائات جامعه و زمانه ما است، آن را سازگار کرد. از این زوایه، باید بین تئوری و ایدئولوژی فرق گذاشت. الان بخش بزرگی از بدبختیهایی که بر سر ما آمده به خاطر این است که در آموزه های بازارگرایی و یا مارکسیستی و چه در نحلههای دیگر تئوری با اجرا تفاوت دارد. وقتی به تئوری انتظارات ایدئولوژیک اضافه میشود، متصلب شده و این تصلب شما را بیچاره میکند. فرقی ندارد که فرد باشید یا گروه یا یک کشور.از این زوایه نباید فریب خورد و باید مراقبت کرد.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه تصریح کرد: تمام متفکران بزرگ از هر نحلهای تاکید دارند که اگر اقتصاد دانشبنیان را میخواهید خوب بفهمید باید به مثابه شیوه تولید، آن را نگاه کنید، چون این یک شیوه تولید جدید است. داگلاس نورث بازار دوست و نئوکلاسیک دوست، وقتی میخواهد در این مورد نظریهپردازی کند، تصریح دارد که اقتصاد مبتنی بر دانایی، یک شیوه تولید جدید است.
رشد دوازده هزار و هفتصد درصدی تاسیس شرکت دانش بنیان
وی در ادامه افزود: ملاک قرار دادن نوشتن مقاله یا تاسیس شرکت، اشتباه بوده و مرتب از آن رانت بیرون میآید و این رویکرد، موجب تمسخر کشور در دنیا شده است . اقتصاد مبتنی بر دانایی در عمق خودش شیوه تولید است. صورتبندی داگلاس نورث در این مورد شاهکار بزرگی است. نورث تاکید دارد که با وقوع انقلاب صنعتی، کشش منحنی عرضه دانش نسبت به گذشته افزایش پیدا میکند و این اقتضائات نهادی جدیدی را میطلبد. به همین دلیل مساله قوانین جدید ، همچون قوانین ثبت اختراع و مالکیت فکری باید در خدمت افزایش همراستایی بین منافع فردی و جمعی قرار بگیرد. اگر به هر طرف غش کنید، دچار بحران خواهید شد. اینکه شما دو شرکت ایجاد کنید و اسم آن را دانشبنیان بگذارید. بعد سخنگوی قوه قضائیه مصاحبه کند و بگوید که چهل درصد دعاوی که به دستگاه قضایی منعکس میشود، دعوا بر سر مالکیت زمین است. یعنی اینکه کشور هنوز در مورد چیزی که در جنبش حصارکشی در چند صد سال گذشته، حساب و کتاب آن مشخص شده ، با مشکل مواجه است.
نویسنده کتاب « پرچمدار اقتصاد ملی» تصریح کرد: در ایران همچون قبایل قدیمی به واسطه وقفه نهادی وحشتناک، پدیده زمینخواری هنوز یکی از کانونهای اصلی برخورداری در این سرزمین محسوب میشود. نباید ادا درآورده یا تبلیغ توخالی انجام داد. باید مسائل را درست فهمیده و نسبت خود را با آن مشخص کرد. اگر به ماجرا دقت کنید، متوجه میشوید که در هر موج انقلاب صنعتی همه عرصههای حیات جمعی متحول میشود. یعنی اگر میخواهید در این مملکت رشد کنید، باید نظام حیات جمعی را متحول کنید. درست است که به آن شیوه تولید گفته میشود، اما کل نظام حیات جمعی را مدنظر قرار میدهد یعنی اگر دولتی شعورش نرسد، که امنیت حقوق مالکیت چقدر اهمیت دارد و به جای اهتمام روی این نکته، به سراغ شوک درمانی برود. در نتیجه، ناامنی ایجاد شده و ناامنی به حقوق مالکیت آسیب رسانده و وضعیت تولید بدتر و بدتر میشود. معلوم است که در چنین شرایطی شعار اقتصاد دانشبنیان به یک شعار پوچ و توخالی تبدیل میشود.
فرشاد مومنی تاکید کرد: مدتی پیش در مراسم رونمایی از کتاب زندهیاد دکتر رضاقلی، به این نکته اشاره کردم که چرا حکومتگران ما دردشان نمیآید که در دهه۱۳۹۰ رشد تعداد شرکتهای دانشبنیان در ایران 12 هزار و 700 درصد بوده و همزمان کشور با سقوط بهرهوری کل عوامل تولید روبرو شده و سقوط رشد اقتصادی و ظهور انواع بحرانها را تجربه کرده است؛ همچنان که رابطه مبادله نسبت به ۱۳۶۷ حدود 60 درصد سقوط کرده و کشور به سمت خامفروشی بیشتر حرکت کرده است . متاسفانه حساب و کتابی در کار نیست تا این مشکلات مورد بررسی قرار بگیرد. با وجود اینکه در این دوره ، انتشار مقالات 40 درصد رشد کرده، اما سوراخ دعا گم شده است و تا الان هم همینطور ادامه یافته است.
در برابر بزرگترین صنعتیزدایی تاریخ سکوت کردند!
کشور ادعای دانش بنیانی دارد اما بی سابقه ترین صنعت زدایی تاریخ، انجام شده است
نویسنده کتاب « مرزهای دانش توسعه» تصریح کرد: کشور ادعای دانشبنیانی دارد، اما بیسابقهترین صنعتزدایی تاریخ اقتصاد معاصر انجام شده است، با وجود این، از راست افراطی تا چپ افراطی یک مقاله در این مورد منتشر نکردند. من ۱۳۹۴ یک کتابی تحت عنوان اقتصاد سیاسی توسعه در ایران امروز منتشر کرده و در مقدمهاش اشاره کردم که این چه مملکتی است که در فاصله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ که سرشماری انجام شده است، بر اساس دادههای موجود ۶۲۰ میلیارد دلار وارد اقتصاد شده است؛ اما خالص فرصتهای شغلی در بخش صنعت ایران ، 300 هزار منفی است. منظور از خالص فرصت شغلی ، جمع جبری مشاغل صنعتی ایجاد شده با مشاغل از بین رفته است.یعنی آن دلارها به اشتغالزدایی در ایران کمک نکرده است. نکتههای تکاندهنده دیگری وجود دارد. با بیان آن متوجه میشوید که چه ابعادی از لاشخوری در اقتصاد کشور رایج شده است.
مومنی تاکید کرد: همیشه در تاریخ ایران، سرمایهگذاری در ساختمان در واقع فریز کردن سرمایه است. بنابراین مضمون توسعهای از یک حدی بیشتر ندارد. ولی در مناسبات رانتی هر وقت اوضاع شغل به هم میریزد. سیاستگذاران، مشوقهای رانتی برای بخش ساختمان در نظر میگیرند. نکته تاسف بار این است که خالص فرصت شغلی در بخش ساختمان هم ۱۵۰ هزار متفی است.
خالص فرصت شغلی منفی در دلالی
فرشاد مومنی افزود: چارلز عیسوی در کتاب تاریخ اقتصادی ایران، ۱۸۰۰–۱۹۱۴ که از ۱۸۰۰ تا ۱۹14 ایران را روایت میکند، مقالهای از کنت دو گابینو(حول و حوش ۱۸۴۰ تا ۱۸۵۰ به عنوان دیپلمات در ایران رفت و امد داشته است) را منتشر کرده است. گابینو در این مقاله با شرح پنج شش صفحهای گفته است ایرانیان به گونهای رفتار میکنند که گویی همگی مادرزاد دلال به دنیا آمدند! در نهایت شرح میدهد که دلالی چه اوصاف اخلاقی دارد. این مشکلات دوره پیشانفتی است اما گاهی افراد تلاش دارند تا آدرس غلط بدهند و میگویند که هرچه فریاد دارید برسر نفت بکشید!
رئیس موسسه دین و اقتصاد گفت : مقایسه دادههای سرشماری 1385تا 1390 نشان میدهد که خالص فرصت شغلی عمده فروشی و خرده فروشی هم صد هزار نفر منفی است، یعنی فرصت شغلی جدیدی ایجاد شده که حتی دلالها هم به گرد آن نمیرسند اگر این مناسبات شناخته نشود و روی کلیشه حرف زده شود، گره کار کشور باز نمیشود.
75 درصد صنایع ایران، تکنولوژی صنعتی متوسط و پایینی دارند
مومنی تصریح کرد: باید این نکته را مورد بررسی قرار داد که از اولین موج انقلاب صنعتی تا به امروز که مناسبات تولید صنعتی بین سه تا پنج بار به کلی زیر و رو شده است ایران کجا قرار گرفته است. آقای بحرینیان در پژوهشی متوجه شد که ۷۵ درصد ارزش افزوده بخش صنعت ایران در تکنولوژی متوسط و پایین قرار دارد. حد ما این است و ایران هنوز مراتب بعدی را نگذرانده است که بتوان با دو تا مقاله و چند تا شرکت بتوان دانش بنیان شد تمام این مسائل حساب و کتاب دارد .
وقتی چند صد سال عقبماندگی حکومتگران را بیدار نمیکند!
وی در ادامه افزود: انعطاف نهادی متناسب با شرایط موجود کلید بحث است. شما صورتبندی نورث را در مورد فروپاشی اتحاد شوروی در کتاب فهم فرایند تحول اقتصادی بخوانید که واقعا بینظیر است در آنجا گفته میشود که وقتی در عصر شتاب تاریخ قرار گرفتید و بخواهید با اندیشه متصلب و نهادهای متصلب با این شتاب بیسابقه خود را هماهنگ کنید، واقعا امکانپذیر نیست .
نویسنده کتاب «عدالت اجتماعی،آزادی و توسعه در ایران امروز» گفت: وقتی گورباچف بر سر کار آمد کمیسیون سه جانبه، یک هیات دو هزار نفره را به اتحاد شوروی فرستاد تا ین موضوع را بررسی کند که سروته شعارهای گورباچف چیست. برای اینکه حد و حدود این هیات را متوجه شوید، باید بدانید که رئیس آمریکایی کمیسیون سه جانبه کسینجر، رئیس اروپای غربی ژیسکاردستن و رئیس جانب شرق آسیا یاسوهیرو ناکاسونه نخست وزیر ژاپن بود. اینها با دو هزار آدم متخصص چند رشتهای در اتحاد شوروی مستقر شده بودند و چکیده گزارشاشان را در کتاب صد صفحهای منتشر کردند و آقای دعایی که رحمت خدا بر او باد، آن را در انتشارات اطلاعات چاپ کردند.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: من آن موقع این گزارش را خواندم و یکی از فرازها این گزارش که پیش از ۱۹۹۰ منتشر شده بود، این بود که غرب در زمینه فناوریهای جدید در حاشیه اطمینان قرار دارد و نباید نگران شوروی باشد. استدلال آنها این بود که غرب حداقل پنج سال از اتحاد شوروی جلوتر است و آنها پنج سال عقبتر هستند اگر اغراق نباشد من ۷۲ ساعت خوابم نبرد که برای من این سوال پیش آمد که پنج سال عقبماندگی اینقدر برای آنها حاشیه اطمینان ایجاد میکند و در کله حکومتگران و روشنفکران ما چه میگذرد که عقبماندگی چند صد ساله آنها را بر نمیانگیزاند!
تفکر پیشاعصر دانایی هم نسبت به مهاجرت حساس است اما مسئولان ما نه!
رئیس موسسه دین و اقتصاد گفت: باید این مشکلات را به صورت دقیق شناخت و در تمام عرصههای حیات جمعی باید این کار را انجام داد. در عصر دانایی میکروفیزیک قدرت اهمیت پیدا میکند هر شهروند و هر بنگاه میتواند موازنه قدرت را نسبت به بقیه به هم بزند به همین دلیل عصر دانایی را عصر مشارکت میدانند. عصر دانایی عصری است که سازمانها با ساختار عمودی، افقی میشوند. با این حال مشاهده میشود که بسیاری از حکومتگران تلاش دارند با استانداردهای گذشته صحبت کنند.
مومنی تصریح کرد: در عصر دانایی همه یک رجل محسوب شده و در همه امور کشور دخالت دارند اما الان مسئولینی وجود دارند که خروج سرسامآور نیروهای انسانی، آنها را نگران نمیکند. من گاهی فکر میکنم که با آین افراد باید با چه زبانی صحبت کرد. مهمترین دلیل برای عدم نگرانی این است اقتضائات زمانه را درک نمیکنند. با اقتضائات پیشاعصر دانایی هم باید این احساس نگرانی را داشته باشید که تربیت و پرورش این افراد از محل درآمدی که متعلق به حال و آیندگان مردم این کشور است، چقدر گران تمام شده است. بعد دو دستی این افراد را تقدیم کسانی میکنید که به آنها استکبار جهانی میگویید. واقعا کشور در حال بیچارهتر شدن است به دلیل اینکه مسئولان ما چنین طرز فکری دارند.
از پرداخت 35 همتی به موسسات اعتباری غیرمجاز تا تهدید کارگران حقوق نگرفته!
این استاد دانشگاه علامه تصریح کرد: یکی از مشکلات بسیار مهم، بازارگرایی مبتذل است. در سال ۱۳۹۶ دو گروه به خیابانها ریختند. یک گروه کارگرانی بودند که بین ۶ تا ۲۴ ماه بود که حقوق نگرفته بودند. اینها حرفشان این بود که دیگر امکان ادامه زندگی ندارند، ولی واقعا آنها خیلی ابرقدرت بودند که این مدت دوام آورده بودند ،من که چنین توانی ندارم .گروه دوم سپردهگذاران در موسسات اعتباری غیرمجاز بودند.
وی در ادامه افزود: حکومت به گروه اول دستور داد که سرجای خود بنشیند وگرنه تنبیه خواهند شد، اما برای گروه دوم سران سه قوه وقت در کمتر از دوماه، سه بار جلسه اضطراری تشکیل دادند. در نهایت برای ساماندهی موسسات غیرمجاز ۳۵ هزار میلیارد تومان تخصیص دادند.اقای رییس جمهور وقت، ادعای حقوقدانی داشت، رئیس قوه قضائیه هم حقوقدان بود. در جلسهای که دو نفر از سه نفر حقوقدان بوده است، از محل داراییهای بین نسلی کشور ۳۵ هزار میلیارد برای ساماندهی موسسات غیرمجاز اعتباری خرج کردند، در حالی که اصولا باید غیرمجازها را تنبیه کرد نه اینکه سامان داد.
تبعات از دست دادن یک روز در عصر دانایی
نویسنده کتاب « اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری»گفت: مسئولیت اهل فن و دانش در چنین شرایطی خیلی سنگین میشود. در چنین مقطعی باید متوجه بود که تحولات بعد از انقلاب صنعتی موجب شده که صاحبان این نوع از دانایی، به سمت تهاجم و میل به سمت استیلای سیرنشدنی سوق داده شوند. زندهیاد دکتر رضاقلی در کتاب سرابگرایی صنعتی در جامعه قبایلی ایران که شاهکاری محسوب میشود، اشاره کرده است که قبل از اینکه اروپاییان به این توان جدید دست پیدا کنند سهمشان از کل خشکیهای دنیا کمتر از نه درصد بود، اما هنوز وارد قرن بیستم نشده بودند که این سهم به هفتاد درصد رسید. الان هم ما تصور میکنیم که شکل پیشین استعمار وجود ندارد؛ اما شرایطی ایجاد شده که باید حسرت آن دوران را خورد.موضوعی که در گذشته بعد از صد تا صد و پنجاه سال رخ میداد الان طی یک روز رخ میدهد. اگر الان یک روز را از دست بدهید گویی که صد و پنجاه سال را در قرن هجدهم از دست دادید.
مومنی اظهار داشت: میل به سیطره از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است کتابی را انتشارات سمت، تحت عنوان جامعهشناسی تطبیقی جهان سوم منتشر کرده که تاکید دارد امپراتوریهای گذشته که سیطره پیدا میکردند نسبت استثمار را مشخص میکردند. از موج اول انقلاب صنعتی ، دیگر به استثمار راضی نیست بلکه تمام عرصههای حیات جمعی را تحت تاثیر قرار میدهد . البته وبر هم شبیه این موضوع را در اخلاق پروتستان گفته اما به خوبی « ال. اس. استاوریانوس »تبیین نکرده است. تا قبل از انقلاب دانایی میل به گسترش و سیطره تغییراتش به صورت درصدی بود اما الان محاسبات نشان داده که تغییرات جنبه نمایی پیدا کرده است.
عرضه محوری مبتذل و پرفساد و نابرابرساز مبنای قاعدهگذاری اقتصادی
نویسنده کتاب « تحولات تکنولوژی و آینده توسعه در ایران» گفت: سیاستگذاران به جای ادا درآوردن و نوشتن مقاله و تاسیس شرکت دانشبنیان، باید نسبت خود را در کل عرصههای حیات جمعی با این مساله روشن کنند. متاسفانه در کشور ما آدرس عوضی داده شده و به تولید بدون مناسبات و پشتیانی اجتماعی ازتولید کننده توجه میشود. اینها بر محور مناسبات رانتی یک عرضه محوری مبتذل و پرفساد و نابرابرساز را مبنای قاعدهگذاری اقتصادی خود قرار دادند. در شرایطی که بحران سیاستگذاری در زمینه ارز وجود دارد، ارز را به بازار سیاه تزریق میکند و اسم آن را عرضه محوری گذاشته است. وزارت مسکن گزارش داده است که تعداد مسکنهای موجود در ایران از تعداد خانوارها بیشتر است و در این زمینه مشکلی وجود ندارد، اما آقای رئیسجمهور با دادن وعده مششع قول ساخت چهار میلیون مسکن داده و عدهای هم این نکته را پیگیری میکنند که چه شد؟ به عبارتی اصل ماجرا چیز دیگری است اما سر ما گرم مسائل حاشیهای است.
مومنی در پایان تصریح کرد:متاسفانه کسی به فکر تغییر مناسباتی نیست که موجب شده تا جهشهای بزرگی در زمینه مسکن و زمین رخ بدهد. جهشهایی که کمر مردم را با ضریب بالای ۷۵ درصد شکسته است. متاسفانه حرکت کشور، پشت به هدف و به شکل خطرناک انجام میشود، مثل همین بازی را در مورد خودرو میتوان مشاهده کرد. بازی تبلیغاتی راه انداختند و در بازاری که ۳۲ میلیون خودرو وجود دارد یگ دفعه عدهای وارد شده و پیشنهاد وارد کردن ۲۰۰ هزار خودرو رامطرح کردند. این عرضهمحوری مبتذل همواره واردات محور، رانتمحور و فسادزا است. الان سوراخ دعای تولید به کل گم شده و در این واردی افتادیم که وزارت صمت به جای ریشهیابی چرایی ورشکستگی واحدهای صنعتی به صورت وحشتناک، چشم خود را بسته و اعلام میکند که هر فردی که مجوز میخواهد به او مجوز داده میشود. بعد از پیگیری مشخص میشود که مجوز خواهی هم حکمت دارد.سهمیه ویژه ارزی، سهمیه اعتباری ویژه و سهمیه زمین دارد که کار تولید ندارد.